عمليات گمول فقط سه ماه طول كشيد، از ماه مه تا ماه جولاي، در اين مدت گمول بين 100 تا 200 نفر را كشت. چند تاريخدان كه عمليات گمول را مورد تحقيق قرار دادهاند متوجه شدهاند كه روشهايي را كه آنها براي شناسايي اهداف به كار ميبردند ناكافي بوده و افراد بيگناه زيادي را كشتهاند. آن انتقادها در بسياري از اوقات بحثهاي زيادي را برانگيخت. تيمهاي عملياتي گمول توسط منابع خود آنها براي انتقامگيري شخصي بهرهبرداري ميشدند و در موارد ديگر، عاملان به راحتي افراد را به اشتباه شناسايي
ميكردند.
كركره گمول زماني پايين كشيده شد كه بريتانياييها شكاياتي را از خانوادههاي آلماني مبني بر ناپديد شدن اعضاي خانوادهشان دريافت كردند، در آن موقع بود كه فهميدند چه اتفاقي افتاده است. آنها تصميم به تحقيق نگرفتند بلكه در عوض بريگاد يهودي را به بلژيك و هلند كه دور از آلمانها بود، منتقل كردند و فرمانده حگانه هم دستور سفت و سختي مبني بر توقف عمليات انتقامگيري صادر كرد.
بر طبق دستور حگانه سياست تازه بريگاد تهيه سلاحهاي مناسب براي ايشوو و پيگيري بازماندگان هولوكاست بود تا آنها را براي مهاجرت پناهندگي به فلسطين با وجود مخالفت بريتانياييها كمك كند.
با اينحال با آنكه رهبران حگانه به گمول دستور داده بودند كه كشتن آلمانها در اروپا را متوقف كنند اما آنها دست از تلافي برنداشتند. آنها تصميم گرفتند انتقام را در اروپا متوقف كنند و در عوض آن را در خود فلسطين به اجرا
درآورند.
اعضاي آلماني تمپلر كه به خاطر مليت و هواداري از نازيها در شروع جنگ توسط بريتانياييها از فلسطين اخراج شده بودند، بسياري از آنها در آلمان به تلاشهاي جنگي آلمان ملحق شدند و در بازجويي و حذف يهوديها نقش فعالي بر عهده گرفتند. زماني كه جنگ پايان يافت برخي از آنها به خانههاي سابق خود در سارونا در قلب تلآويو و ديگر نقاط فلسطين
برگشتند.
رهبر تمپلرها در فلسطين مردي بود به نام گوتيف واگنر، يك صنعتگر ثروتمند كه طي جنگ به ارتش آلمان و گشتاپو كمك ميكرد. يك بازمانده هولوكاست به نام شالوم فريدمن كه نقش يك كشيش مجارستاني را بازي ميكرد، به ياد آورده بود كه در سال 1944 او با واگنر كه «افتخار ميكرد دو بار در آشويتس و بوخنوالد بوده است» ديدار كرده بود. زماني كه او در آشويتس بود آنها گروه زيادي از يهوديان را آورده بودند. بسيار جوان بودند و آنها رويشان مايعات اشتعالزا ريختند. واگنر گفته بود: «من از آنها پرسيدم آيا آنها ميدانند كه روي زمين جهنم هم هست و زماني كه آنها را مشتعل كرديم به آنها گفتم كه اين سرنوشتي است كه در انتظار برادران آنها در فلسطين است.» واگنر بعد از جنگ تلاش كرد تا تمپلرها بتوانند به فلسطين برگردند.
رفي ايتان، پسر يكي از يهوديان روسي پيشتاز براي ورود به فلسطين بود كه در آن زمان هفده سالش بود. او گفت: «به اينجا آلمانيهاي خوشحالي ميآيند كه عضو حزب نازي بودند كه در ورماخت و اس اس نامنويسي كرده بودند و زماني ميخواهند به سراغ مايملكشان برگردند كه تمامي اموال يهوديها در خارج از اينجا تخريب
شده بود.»
ايتان عضو يك نيروي 17 نفرهاي بود كه از طرف «بنگاه ويژه» حگانه و با دستور مستقيم فرمانده عالي حگانه براي تصفيه واگنر فرستاده شده بودند. اسحاق سده، رييس ستاد حگانه متوجه شده بود كه اين يك عمليات عادي نظامي نيست و دو نفر ديگر را بر چكاندن ماشه انتخاب كرده بود. او براي ترغيب و تشويق آنها به عمليات از مردي سخن گفته بود كه براي انتقامگيري از كشتار يهوديان با اسلحه خودش در روسيه كسي را كشته بود.
در 22 مارس 1946، گروه ضربت بعد از جمعآوري سخت اطلاعات، منتظر واگنر در تل آويو شدند. آنها او را وادار كردند كه از جاده به سمت يك قطعه خاكي در خيابان 123 لوينسكي خارج بشود و در آنجا به او شليك كردند. روز بعد راديو زير زميني حگانه به نام صداي اسراييل اعلام كرد كه «گوتيف واگنر نازي مشهور و سرپرست جامعه آلماني در فلسطين توسط گروه زيرزميني عبري اعدام شد. بدانيد كه هيچ يك از افراد نازي نميتوانند بر خاك سرزمين اسراييل پا
بگذارند.»
مدت كوتاهي بعد از اين ترور، حگانه دو عضو ديگر عضو تمپلر را در جليله و دو نفر ديگر را در حيفا كه اين گروه در آنجا انجمن خود را بنا نهاده بودند كشتند.
ايتان گفت: «اين كار اثر فوري گذاشت. تمپلرها از كشور ناپديد شدند و همهچيز خود را پشت سر گذاشتند و ديگر ديده نشدند.» ساختمان كناري تمپلرها در تلآويو، سارونا، ستاد مركزي اطلاعات و نيروهاي ارتش اسراييل شد و ايتان، يك آدمكش 17ساله كمك كرد تا واحد كشتن هدفمند موساد شكل بگيرد.