نياز امريكا و تركيه به هم
تركيه را تحريم تسليحاتي كرد ولي روابط آنها قطع نشد و كارشان به جاي باريك نرسيد. اكنون نيز اگرچه ممكن است كه روابط ميان تركيه و امريكا به يك مو بند باشد اما به نظر ميرسد كه اين مو پاره نميشود و مجددا اين مو احيا ميشود و در راستاي تقويت آن قدم برميدارند و به سمت رشد پيش ميرود. در حال حاضر نيز منطقه خاورميانه بهشدت ملتهب است. بحث فلسطين، سوريه، چالشهاي خليج فارس از جمله مواردي هستند كه در خصوص آن دو كشور منافعي مشترك و متفاوت دارند. براي اينكه بتوانيم ارزيابي دقيقي از اين مناسبات انجام دهيم، در بحث تحليل روابط خارجي بايد به اين نكته توجه كرد كه نيازهاي متقابل دوجانبه و منطقهاي كشورها و مولفههاي قدرتشان را به عنوان سه فاكتور اساسي در نظر بگيريم. اگر اين سه فاكتور را ببينيم كه پارامترها و نيازهاي متقابلي وجود دارد، اما اختلاف هم وجود دارد ولي مولفههاي قدرت برابري نميكنند. اگرچه امريكا در نظام بينالمللي پساجنگسردي آقاي ترامپ شمشير را از رو بسته و رفتارش با روساي جمهور قبلي امريكا حتي با جمهوريخواهان متفاوت است، اما به هر حال امريكا به عنوان كشوري است كه از مولفههاي قدرت بيشتري بهرهمند است طبيعتا اگر اينگونه نبود حداقل اجازه اينگونه رفتار به ترامپ داده نميشد.زيرا نظام بينالملل قدرتمحور است نه عدالتمحور، از همين رو امريكا به دليل همين مولفههاي بيشتر قدرت به اتكاي آن در عرصه بينالمللي بازي ميكند. همه كشورها بازيگر عرصه بينالمللي نيستند و كشورهايي مانند تركيه بايد بدانند كه نميتوانند به دليل همين كمبود مولفهها يك بازيگر بينالمللي باشند. بنابراين بايد با ديپلماسي مسائل خود را حل كنند. اگرچه توسعهطلبي از سوي امريكا نمود بارزي دارد. البته اين به معني آن نيست كه به امريكا حق ميدهيم. اكنون مسائل ايران و امريكا، شدت بيشتري نسبت به تركيه و امريكا دارد.
اكنون اگر در موضوع سوريه، تركيه و امريكا اختلافاتي دارند اما امريكا با تركيه در سوريه هماهنگي بيشتري دارد تا با ايران و روسيه، اين فاكتوري است كه تركيه ميتواند از آن به خوبي استفاده كند و امريكا آن را در نظر دارد. از طرفي براي امريكا بسيار مهم است كه در منطقه خاورميانه يك كشور غير عرب در ميان كشورهاي متعدد مسلمان عرب بسيار لازم است.اين نقش را پيشتر شاه براي امريكا ايفا ميكرد ولي امروز اين نقش را تركيه دارد. اگرچه عربستان و امارات اتحادهايي با امريكا دارند به دليل همين اتحادها امتيازهايي به آنها ميدهد. با وجود آن امريكا به تركيه نياز بيشتري دارد. تركيه عضو ناتو است و پايگاه اصلي ناتو در تركيه قرار دارد و هرگز امريكا نميخواهد تركيه را از دست بدهد و قطعا اين موضوع را مورد ملاحظه قرار ميدهد.
اگر اختلافات كنوني امريكا و تركيه را مورد بررسي قرار دهيم، نخستين آن بحث استرداد آقاي فتحالله گولن از سمت امريكا است و در طرف مقابل نيز اكنون تركيه كشيشي امريكايي را دستگير كرده كه حاضر به آزادي وي نيست. البته اين دو موضوع فينفسه نميتوانند آنقدر حايز اهميت باشد. ولي به نظر ميرسد پس از حمايت تركيه از قطر در بحران كشورهاي حاشيه خليج فارس، همانگونه كه در ايران هم شاهد آن بوديم، پشت سر تمامي اين فشارها عربستان و اسراييل قرار دارد. زيرا ظاهرا آقاي ترامپ حرف شنوي زيادي از اينها دارد و موجب شده است كه تحريمهايي عليه دو وزير تركيهاي از سوي امريكا وضع شود.
در كنار اينها مسائل ديگري نيز وجود دارد. تركيه اكنون ميخواهد كه از ابزارهاي خود در برابر اين موضوع استفاده كند كه از جمله ميتوان به خروج از ناتو اشاره كرد. البته نبايد آقاي اردوغان حرف آخر را اول ميزد. زيرا ديپلماسي اينگونه نيست كه شما يكدفعه اعلام كنيد كه از ناتو خارج ميشويد. اما شرايط نشان ميدهد كه اردوغان بهشدت نگران تاثيرگذاري سياستهاي امريكا در بحث اقتصادي تركيه است. به نظر ميرسد اردوغان واكنش جدي به اين موضوع نشان داده تا بتواند هرچه زودتر چالش را كاهش دهد تا امريكا نگران شود كه مبادا تركيه به سمت روسيه، ايران و چين سوق پيدا كند، زيرا در شرايطي كه امريكا پرونده ايران را روي ميز دارد و با روسيه نيز بحث تحريمهاي اين كشور مطرح است و با چين هم وارد يك جنگ تجاري شده است، نميخواهد تركيه را در اين نبرد از دست بدهد. آقاي اردوغان هم قصد دارد تا با استفاده از اين اهرم فشار امريكا را مجبور به عقبنشيني از اين مسير كند. اما با توجه به اينكه در داخل تركيه مشكلات به لحاظ اقتصادي زياد شده و اردوغان با وجود آنكه در انتخابات پيروز شده است به نظر ميرسد موقعيت سياسي وي تضعيف شده است. اردوغان بايد اكنون نگران آن باشد كه مبادا اقتصاد تركيه دچار مشكل شود و اين بحث كاهش ارزش پول ملي تبديل به چالشي جدي شود. هرچند كه تركيه و امريكا نياز متقابل به يكديگر دارند اما ادامه اين روند و تشديد وضعيت كنوني ميتواند مشكلات جدي را براي تركيه به همراه داشته باشد و بعيد به نظر نميرسد كه امريكا بخواهد اين روند را ادامه دهد، زيرا ترامپ به هيچ نظمي پيش از خود پايبند نيست و به راحتي از تمام تعهدات كنارهگيري ميكند و حتي عليه متحدان امريكا نيز دست به اقدام ميزند. هرچند در كوتاهمدت ميتواند به ضرر تركيه باشد، اما در آينده اين روند شرايط سختي را براي امريكا به همراه خواهد داشت. در شرايط كنوني اگر اين روند ادامه پيدا كند ميتواند موقعيت تركيه را در گروه 20 هم تضعيف كند و هزينه سنگيني را براي تركيه به همراه خواهد داشت. در حال حاضر به نظر ميرسد كه اولويت تركيه بايد ديپلماسي باشد و با ديپلماسي مسائل را حل و فصل كنند.