چرا؟
سروش صحت
پسر جواني كه جلوي تاكسي نشسته بود با گوشي موبايلش يكي از ترانههاي مرتضي پاشايي را پخش ميكرد.
مردي كه عقب تاكسي نشسته بود، گفت: «هفته پيش غير از مرتضي پاشايي، مجيد بهرامي هم رفت» زن ميانسالي كه كنار مرد نشسته بود گفت: «خدا جوانها را حفظ كند» بعد گفت: «من نميدونم اين مريضيها چرا اينقدر زياد شده، نميدونم مال هواي كثيفه، مال اعصاب هاس، مال هورمونه، مال مواد نگهدارنده است، مال روغن پالم ماست و شيره، مال پارازيته، مال بنزينه، ولي مال هرچي هست خدا همه را حفظ كند، مخصوصا جوانها...» مرد گفت: «خدا حفظ ميكنه... ولي هيچ كدوم اين چيزها را خدا نفرستاده» چند لحظه سكوت شد.
زن ميانسال به پسر جوان گفت: «اگه ميشه يه بار ديگه اون آهنگ را بذار» دوباره صداي مرتضي پاشايي تاكسي را پر كرد و ما همه ساكت شديم.