گامي مهم به سوي فهم آسيبهاي اجتماعي
اين نماينده، ضمن بررسي وضعيت اعتياد در كشور سوييس و مقايسه آن با ايران، گفت: وضعيت اعتياد در اين كشور از موضوعاتي بود كه مورد بررسي واقع شد؛ معتادان در سوييس در مكانهاي خاصي كه براي آنها در نظر گرفته شده مواد خود را تهيه و استفاده ميكنند چراكه معتقدند انجام اين كار ميتواند به كاهش جرم در اين كشور منجر شده و از طرفي تعداد افرادي كه با ارتكاب جرم ناشي از اعتياد در زندانها هستند كم ميشود. وي يادآور شد: در ارديبهشتماه سال آينده در جلسهاي با مسوولان مرتبط با فرآيند بررسي اعتياد، اين موضوع را بررسي خواهيم كرد و اميدواريم در اين جلسات گزارش دقيق آماري ارايه شده و كار كارشناسي صورت گيرد البته زماني كه دكتر پزشكيان وزير بهداشت وقت بودند چنين طرح مشابهي براي معتادان و ارايه رايگان مواد مطرح شده بود اما به نتيجه نرسيد.»اهميت اين ذهنيت را وقتي ميفهميم كه حدود يكدهه پيش وقتي كه تصميم گرفتند به معتادان تزريقي، سرنگ رايگان بدهند، يكي از مقامات قضايي عليه آن موضعگيري كرد، در حالي كه قاطبه كارشناسان از اين كار دفاع ميكردند. گويي با دادن سرنگ رايگان، اعتياد را به رسميت شناخته يا رواج ميدهيم! در حالي كه همه ميدانستند يكي از شيوههاي انتقال ايدز و هپاتيت استفاده از همين سرنگهاي آلوده بود. اين يادداشت در اين مقام نيست كه بگويد توزيع رايگان مواد مخدر براي معتادان كار خوبي است يا نه؟ سياستگذاران سوييسي اين كار را از حدود 20 سال پيش آغاز كردند و ظاهرا اكنون از نتايج آن خرسند هستند ولي اين بدان معنا نيست كه كشورهاي ديگر هم بتوانند آن را اجرا كنند يا اگر اجرا كردند، به نتايج مشابهي خواهند رسيد. ولي مساله اين است كه صرف اينكه مسوولان كشوري به تجربيات ساير كشورها توجه كنند و ذهن خود را از روشهاي مرسوم گذشته كه با شكست مواجه شده بيرون بياورند و تيغ و درفش و زندان را تنها راهحل آسيبهاي اجتماعي ندانند، يك گام به پيش است. اكنون وظيفه رسانههاست كه ذهنيت اجتماعي را نيز با اين راهحلها همسو و آماده كند. به احتمال فراوان بسياري از مردم خواهند گفت كه چرا بايد خدماتي رايگان به افراد معتاد داد؟ آيا دادن اين خدمات موجب تحريك بيشتر افراد به اعتياد نميشود؟ اينگونه سادهسازيها وجود دارد. تجربه سوييس نشان ميدهد كه قضيه به گونه ديگري است. بخش مهمي از افزايش اعتياد ريشه در انگيزههاي مادي توزيعكنندگان عمده و خرد دارد. ضمن اينكه طردشدگي معتادان از سوي جامعه، آنان را بيش از پيش در مسير اعتياد ثابت قدم ميكند. نگاه ما نسبت به آسيبهاي اجتماعي و حتي مجرمين بايد تغيير كند. درست است كه جامعه آنان را مجازات ميكند و بايد همچنين باشد ولي اگر در كنار اين مجازات و طرد، نوعي جاذبه اجتماعي و همدلي و نگاه به آنان به عنوان قرباني جامعه نيز وجود داشته باشد، سياستهاي اجتماعي ما نيز تغيير خواهد كرد. سياستهاي آسيبزدايي بايد از چارچوبهاي خشن و تحقيرآميز و طردكنندگي بيرون آيد و به سمت همراهي و درك طرف مقابل سوق پيدا كند. اين تغيير نگرش مستلزم فهم جديدي از آسيبهاي اجتماعي و قربانيان آنها نيز هست.