سرنوشت در انتظار تاج و گرشاسبي
حميد رعنا
امروز آخرين فرصت براي بازنشستگاني است كه برخلاف قانون منع بهكارگيري بازنشستگان همچنان در شغل خود باقي ماندهاند. در واقع اگر اين افراد تا پايان وقت اداري امروز از شغل خود كنار نروند، كار خلاف قانون كرده و مجرم شناخته ميشوند و مورد تعقيب قضايي قرار خواهند گرفت و اين در حالي است كه مقام معظم رهبري (مدظله العالي) نيز به عنوان عاليترين مقام كشور روز سهشنبه در ابتداي جلسه درس خارج فقه، ضمن تاكيد بر اهميت و لزوم اجراي قانون منع بهكارگيري بازنشستگان، به طور روشن فرمودند: «اين قانون بازنشستگان، يك قانون بسيار خوبي است. اين از آن قوانيني است كه ما به آن احتياج داشتيم، جايش هم خالي بود. اين قانون در واقع حلقه بسته مديريتي را كه گاهي اوقات در بعضي از جاها سالهاي سال طول ميكشد، اين حلقه مديريتي بسته را باز ميكند، و راه را براي جوانها ميگشايد كه بتوانند خودشان را برسانند به مراكز مديريتي. بنابراين اصل قانون، قانون خوبي است...». بيانات رهبر معظم انقلاب در حمايت از اجراي كامل قانون منع بهكارگيري بازنشستگان كاملا روشن و تعيينكننده است. اين فرمايشات قطعا هشداري است خطاب به همه مديران بازنشستهاي كه در روزهاي اخير به طرق مختلف به دنبال رهايي از اجراي قانون منع به كارگيري بازنشستگان بودهاند. تاكيدات رهبري بر اجراي اين قانون كاملا همسو با خواستههاي اقشار مختلف مردم، مجلس، شوراي نگهبان و دولت است كه خواهان ورود نسل جوان، با آتيه، با دانش و خوشفكر به لايههاي مديريتي كشور هستند. متاسفانه در ماههاي اخير اجراي اين قانون در بخشهايي بعضا چالشهايي را ايجاد كرده، ورزش يكي از اين بخشهاست و فدراسيون فوتبال نمونه بارز اين چالش. فدراسيوني كه عمده مديرانش را بازنشستگاني تشكيل ميدهند كه در طول ۴ دهه از عمر انقلاب در بخشهاي گوناگون و زير پرچم جمهوري اسلامي خدمت كردهاند، اما امروز با پيگيريهايي به دنبال استثنا كردن خود از اجراي آشكار قانون عمومي كشور هستند. اعضاي هيات رييسه فدراسيون فوتبال كه همواره به احترام بر قانون و خدمت خالصانه به مردم تاكيد دارند، ضمن ارتزاق از بودجه بيتالمال، تاكنون خواست قانوني نهادهاي نظارتي را ناديده گرفته و با استناد به اساسنامه فدراسيون فوتبال اصرار بر ماندن دارند. اساسنامهاي كه قاعدتا نبايد هيچ تضادي با مقررات و قوانين بالادستي كشور داشته باشد. در حالي كه رهبر معظم انقلاب قانون منع بهكارگيري بازنشستگان را عاملي براي باز كردن حلقه بسته مديريتي عنوان كردهاند، مسوولان فدراسيون فوتبال نيز ميتوانند با علم بر بيانات شفاف رهبري، به طور كاملا صريح موضع خود را مقابل قانون برخاسته از دل مردم و مجلس اعلام كنند. با قوانين داخلي و ملي و ضمن اجتناب از هرگونه ايجاد چالش، زمينهساز ورود جوانان خوشفكر به بدنه مديريتي فوتبال شوند. بدون شك بيانات رهبر انقلاب پاسخ قاطعي است بر هرگونه شبهه ذهني مديراني كه خود را مستثني از اجراي قانون ميدانند و همچنان در رفتن از فدراسيون و اجراي قانون شك دارند. حال بايد ديد كه آيا باز هم مديران فوتبالي خود را از شموليت قانون خارج و از تمكين آن طفره خواهند رفت؟ به عبارت ديگر پرسش اين است كه مديران فدراسيون فوتبال پس از ناديده گرفتن اظهارات صريح رييس مجلس، وزير ورزش، رييس كميته ملي المپيك، آيا اينبار بيانات مقام معظم رهبري را اتمام حجتي بر موضوع بازنشستگي خود خواهند ديد يا همچنان بر طبل عدول از مقررات داخلي خواهند كوبيد و علنا مقابل قانون خواهند ايستاد و هدايتگر پروژه تعليق فوتبال و
زمينهساز يك بحران فوتبالي و اجتماعي در كشور
خواهند بود؟
بدتر از اوضاع درهم و برهمي كه پس از تعليق احتمالي فوتبال به وجود خواهد آمد اين است كه هيچ كس مسووليت اين اتفاق را قبول نكرده و نخواهد كرد. به صورت واضح سوال اين است كه چرا در تمام مدت زماني كه در اختيار بود يك نفر كاري نكرده است كه كار به روز آخر كشيده نشود؟ مجلس قانوني را تصويب كرده كه قانون خوبي است و به درد مملكت ميخورد و دولت هم بايد به قانون عمل كند؛ اما چرا بايد كار به جايي برسد كه فوتبال ايران خطر تعليق را بيخ گوش خود احساس كند؟ در حالي كه ورزش و فوتبال نبايد قرباني اختلاف و انتقامگيريهاي سياسي شوند. در حال حاضر فوتبال وسط بازي دو سر باختي قرار گرفته كه هيچكس نميداند در پايان به كجا ختم خواهد شد. مگر اين صندلي چه چيزي دارد كه آقايان اينطور به آن چسبيده و براي فوتبال و مملكت هزينه ميتراشند؟ مهدي تاج در چند ماه گذشته تمام هم و غمش ماندن در فدراسيون فوتبال بوده و تمام انرژي خود را وقف حفظ صندلي رياست فدراسيون كرده است. تاج يك مدت، سخت به دنبال افزايش ايثارگري خود بود و وقتي در اين كار جواب نگرفت شروع به رايزني با مسوولان ورزش، نمايندگان و... كرد. كار به جايي رسيد كه وزير ورزش شروع به حمايت از او كرد؛ اما سلطانيفر هم وقتي متوجه شد كه اين ماجرا شوخيبردار نيست، دست از حمايت كشيد و اينبار تاج دست به دامن اينفانتينيو شد تا شايد به كمك رييس فدراسيون بينالمللي فوتبال و پيش كشيدن بحث تعليق در فدراسيون بماند. از همين رو و براي اينكه فوتبال تعليق نشود تصميم بر اين شد كه تاج تا بعد از جام ملتهاي آسيا بماند و بعد از آن برود؛ اما گويي او زير بار نرفت تا مسوولان به رييس فدراسيون فوتبال اعلام كنند كه خود او ميتواند تا پايان دوره رياستش به عنوان رييس در فدراسيون بماند؛ اما اين اجازه را نخواهد داشت تا در دوره بعد نامزد شده و در انتخابات شركت كند؛ اما ديگر بازنشستگان فدراسيون بايد استعفا داده و از فدراسيون بروند كه متاسفانه فدراسيوننشينان زير بار نرفته و حالا بحث استعفاي دست جمعي را پيش كشيدهاند تا با اين روش كه منجر به تعليق فوتبال ايران خواهد شد، مسوولان را متقاعد كنند تا برخلاف قانون به ماندن اين افراد در فدراسيون رضايت دهند. از همين رو امروز را بايد روزي مهم و سرنوشتساز در فوتبال ايران دانست؛ روزي كه يا فدراسيوننشينان به تهديد خود مبني بر استعفاي دست جمعي عمل كرده و فوتبال به دليل دخالت دولت در مور داخلي يك فدراسيون كه نهادي غيردولتي قلمداد ميشود از طرف فيفا تعليق ميشود يا فدراسيوننشينان بيتوجه به قوانين داخلي ايران كه مسوولان نظام به آن ورود كرده و در مورد آن حرف زدهاند در مسند خود باقي ميمانند!