كسي كه اخلاق را زندگي كرد
محمد مهدي فرقاني
پنج سال پيش در چنين روزهايي جامعه روزنامهنگاري و ارتباطات كشور. پدري دلسوز، عالم و خوشفكر را از دست داد. استاد دكتر كاظم معتمدنژاد از بنيانگذاران نخستين دانشكده علوم ارتباطات ايران و خاورميانه بود كه عمر پر بركت خويش را صرف اعتلاي اين حوزه و توليد دانش و ادبياتي كرد كه امروز جامعه مطبوعاتي و ارتباطي كشور با واژهواژه آن تكلم ميكند و بر بنيان مستحكمي كه او بنا نهاد خشت روي خشت ميگذارد.
مردان بزرگ نه تنها خود قدم در راه ميگذارند و آن را براي ديگراني كه قرار است پا جاي پاي آنها بگذراند هموار ميسازند بلكه از حيث دانش، منش و عملكرد، الگوهايي را بر پا ميدارند كه نقشه راه آيندگان ميشود و نقش دكتر معتمدنژاد را در حوزههاي نظري، عملي و حرفهاي روزنامهنگاري و ارتباطات بايد از اين منظر به داوري نشست.
در سالهايي كه رشتههاي روزنامهنگاري و روابط عمومي در دانشكده علوم ارتباطات عملا منحل شد و به صورت گرايشي كمرنگ و كم اثر ذيل علوم اجتماعي قرار گرفت دكتر معتمدنژاد به همراه دكتر نعيم بديعي و جمعي از همراهان، براي احياي رشتههاي تعطيل شده، لحظهاي از پاي ننشست تا نهتنها اين دو رشته احيا شدند بلكه دوره كارشناسي ارشد و سپس دكتراي علوم ارتباطات نيز در اين دانشكده راهاندازي شد و رشته سومي نيز به دوره كارشناسي افزوده شد.
با اين همه اما، دكتر معتمدنژاد در تمام اين سالها با خلجاني وصف ناپذير دست و پنجه نرم ميكرد كه گرچه تحقق روياي خود را در دوران حيات خويش شاهد نبود اما تلاشهايي كه او براي استقلال دوباره دانشكده علوم ارتباطات از دهه 1360 آغاز كرده بود اندكي بعد از خاموشي او رنگ واقعيت گرفت و نخستين دانشكده مستقل علوم ارتباطات در دانشگاههاي دولتي ايران در سال 1394 در پرديس دانشگاه علامه طباطبايي به همت رياست دانشگاه و ياري شاگردان او قامت برافراشت.
دانشكده علوم ارتباطات بيترديد ميراث گرانبها و ماندگار دكتر معتمد نژاد است. گويي صدا، حركات و سكنات او در جايجاي راهروها و كلاسهاي درس دانشكده، تكرار ميشود. شايد بتوان گفت كه عرصه ارتباطات و روزنامهنگاري ايران تا ابد وامدار اوست.
امروز سرديس استاد دكتر كاظم معتمدنژاد بر ستون ورودي دانشكده علوم ارتباطات تكيه زده و دانشجوياني كه به اقتضاي سنشان حضور او را درك نكردهاند در بدو ورود با نام، چهره و عنوان او - پدر علوم ارتباطات ايران- آشنا ميشوند و هنگامي كه به طبقه سوم دانشكده ميروند اتاقي را كه به او اختصاص يافته و تنديسي را كه پشت ميز، انگار به دانشجويان جوان دانشكده مينگرد و به آنها خوشآمد ميگويد ميبينند و اين پاسداشتي است كوچك براي بزرگي كه بس فروتن بود و با اخلاق، و در عين پايبندي به اصول، نرم گوي و نرم خوي بود و هيچ كس، هيچگاه درشتي از او نديد و نشنيد.
دكتر معتمدنژاد، ميراث ماندگار ارتباطات و روزنامهنگاري است. او نسبت به همه و به ويژه نسبت به شاگردانش كه هماره آنها را «همكاران» خويش ميخواند مهربان، خيرخواه و مشوق بود و در عين سختگيري علمي به آرا و نظرات ديگران احترام ميگذاشت و اجازه ميداد كه استقلال فكر و نظر را تجربه كنند. امروزدر خلوت خود ميانديشم كه در دانشگاههايمان چقدر به استاداني نظير او نياز داريم. كسي كه علم خود را از ديگران دريغ نكرد، اخلاق را زندگي كرد و نجيبانه و آرام از ميان ما رفت. يادش گرامي.