• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4264 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۳ دي

جناب كيهان «با من رودررو حرف بزن»

شورش تسليمي

 

 

هر چه فكر كردم براي وضعيت اين روزهاي تئاتر مثلا از «كليله و دمنه» مصداقي پيدا كنم ديدم ماجرا به قدري روزآمد است كه بايد در ماجراهاي علمي- تخيلي نمونه‌اي داشته باشد. شايد باور نكنيد ولي همه چيز شبيه داستان
blade runner به نظر مي‌رسد. بچه‌هايي كه با دست خودمان، در ممكلت خودمان آموزش داده‌ايم و ساخته‌ايم نمايشي كار مي‌كنند ولي يهو، بي‌خبر يك روزنامه‌ همه را با چوب دشمنان «دين و ايران!» مي‌راند. چرا؟ چون جناب سابقا نماينده مجلس كه تخصص ويژه در بالا رفتن از ديوار سفارتخانه‌ كشورهاي خارجي و بحران‌سازي براي 80 ميليون ايراني دارد جايي، از راه دور، خيلي دور، عكسي ديده و براساس آن بلافاصله يك گروه جوان در شهرستان خمين را كه در حوزه هنري نمايشي يك‌‌لاقبا روي صحنه برده‌اند لايق تمام بگير و ببندهاي تاريخ و اهانت‌هاي جهان شمرده است. بله! اين تازه اول كار است. روزنامه كيهان دو روز قبل با انتشار يادداشتي درباره نمايشي
به نام «با من رودررو حرف بزن» (داراي مجوز از اداره كل هنرهاي نمايشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي) را مصداق «اهانت» تلقي كرده و مشخص نيست چطور از عالم غيب اطلاع موثق دريافت كرده كه اين اهانت حتي به شكلي «كاملا آگاهانه» صورت گرفته است. در نتيجه به‌زعم نويسنده روزنامه اين «قطعا جاي بخشش ندارد» و «نشان از وجود ديدگاه و جرياني مسموم» در «پشت صحنه تئاتر كشور!» است. يكي هم نيست سوال كند حالا‌ گيريم در سميرم يا ميمه يك نمايشي روي صحنه رفت كه شما از عكس آن، دقت كنيد از روي عكس نمايش دريافت شخصي خودتان را داشته باشيد. چطور چنين نمايشي نشان از مسموميت كل كشور دارد؟! اگر به اين شكل خوانش داستان علاقه‌مند‌ باشيد عملكرد آن نماينده و وزير و وكيل كه اول با نما‌د انقلاب آمد، رييس كل بانك مركزي مملكت شد را با همين استدلال بخوانيم. همان‌كه حالا در كانادا به عياشي مشغول است (ما هم تصاوير را مي‌بينيم) آيا آن يك فرد فاسد نماد فساد كل سيستم است؟! چطور اجراي مهجور يك گروه جوان كه سرجمع قرار است 100 تماشاگر داشته باشد اين‌قدر جيغ هوا مي‌كند ولي خسارتي كه همان جناب نماينده اخراجي از مجلس براي ميليون‌ها هموطن ايجاد كرد، مصداق درخواست از قوه قضاييه براي ورود به ماجرا نمي‌شود؟ البته كه مساله اينها نيست و همه مي‌دانيم داستان از كجا آب مي‌خورد. اين بازي‌ در چهار سال دوم دولت‌ها جريان داشته و حالا دوباره به همان بخش از داستان تكراري رسيده‌ايم. دولت در سال‌هاي پاياني نبايد آرام و قرار حس كند و اين داستان كليشه‌اي را همه از حفظ داريم. چه ديواري كوتاه‌تر از فرهنگ و هنر؟ حميد رسايي هم خط داستان و فرمان را گرفته و دست به كار شده است. حالا گيرم جايي شبيه خيلي جاهاي مملكت مثلا اهواز بخاري هيزمي! آتش گرفت، مگر كشور حساب و كتاب ندارد كه مي‌خواهيد قوه‌اي ديگر در كار دولت دخالت كند؟ كوروش زارعي مدير دفتر هنرهاي نمايشي حوزه هنري روز گذشته در پاسخ به اين مطلب سراسر تهديد روزنامه كيهان گفت: «چگونه مي‌توان درباره چيزي كه ديده نشده، نوشت.» و شك نكنيد كه اين پرسش هيچ‌گاه پاسخ دريافت نخواهد كرد. چرا؟ چون طبق منطق داستاني كه گفتم قرار بر چيز ديگري است.

از اين جالب‌تر خط داستاني نمايش «رو در رو با من حرف بزن» است كه زارعي، مدير دفتر هنرهاي نمايشي حوزه هنري توضيح مي‌دهد: «با من رودررو حرف بزن» داستان پسري است كه پدرش روزگاري شكنجه‌گر ساواك بوده و اكنون به خواستگاري دختري رفته است كه پيش‌تر والدينش زير شكنجه‌هاي پدر او به شهادت رسيده‌اند. حال در يك چالش عاطفي، بستري براي نقبي به گذشته پديد مي‌آيد.» خبرگزاري تسنيم نيز در خبر خود در اين ‌باره مي‌نويسد: «حواشي شكل گرفته براي نمايش «با من رودررو حرف بزن» زماني آغاز شد كه حميد رسايي در پست اينستاگرامي به توهين يك نمايش به روزنامه كيهان پرداخته بود. آقاي رسايي اما بعد از دقايقي پست مذكور را پاك كرد.» به يك نمونه‌‌ ديگر از اعتراض‌هاي هماهنگ و هدفمند اخير نگاه كنيم. سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس كه در يك سال اخير به اندازه انگشتان يك دست در سالن‌هاي تئاتر ديده نشده همين چند هفته پيش به نظرش رسيد بايد به تئاتر (و نه مثلا جو مسابقات كُشتي) هشداري بدهد. حجت‌الاسلام آزاديخواه درحالي كه هنرمندان تئاتر را «تئاترگران» خطاب كرد معتقد بود مسوولان بايد از صحنه تئاتر حراست كنند. آيا تا به حال چنين واژه‌اي را شنيده بوديد؟ نه. حالا جاي شكرش باقي است كه نمايندگان سابق و فعلي با اسم و رسم حقيقي اعتراض مي‌كنند، هيچ‌گاه مشخص نشد نوشتن عليه هنرمندان بي‌پناه تئاتر (ماجراي بازداشت مدير تئاتر شهر كه يادتان هست؟) چرا بايد واهمه ايجاد كند كه يك روزنامه بدون ذكر نام يادداشت منتشر ‌كند؟ اينجا بايد گفت كه جناب كيهان با من رو در رو حرف بزن. تئاتر اين روزها با انواع حمله و هجمه از سوي قوا و نهادهاي ديگر مواجه است. از ابتداي سال تعداد زيادي نمايش به محاق توقيف رفته‌اند. نمايش‌هايي كه مثلا 5 سال پيش از اين نيز روي صحنه رفته بودند و هيچ مشكلي هم به وجود نيامده بود. ما در 8 سال دولت مهرورز كه به اسطوره توقيف‌ و مميزي نمايشنامه‌ها بدل شد (گفت‌وگوي حميدرضا آذرنگ در همين صفحه را مطالعه بفرماييد) نيز وضعيتي مشابه را تجربه كرده‌ايم. ماجراهاي سال‌هاي پاياني دهه 70 را نيز و حالا نقطه سر خط.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون