قهرماني سخت است
اهورا جهانيان
جام ملتهاي آسيا از شنبه هفته بعد آغاز ميشود. نخستين بازي ايران هفدهم دي ماه است مقابل يمن. قهرماني در جام ملتهاي آسيا براي ما به چند دليل اهميت ويژه دارد؛ اول اينكه تاكنون پس از انقلاب موفق به فتح اين جام نشدهايم. دوم اينكه 43 سال بيجامي، صبري ميخواهد در حد صبر ايوب. سوم اينكه در اين 43 سالي كه دست ما از جام كوتاه بوده، ابتدا عربستان از راه رسيده و مثل ما 3 بار جام ملتهاي آسيا را فتح كرده، سپس ژاپن از گرد راه رسيده و 4 بار اين جام را در آغوش كشيده است. پس وقتي ما در حال درجا زدن بوديم، ديگران در حال پيشروي بودند و اكنون شانه به شانه ما و حتي جلوتر از ما قرار دارند. در صورت ادامه اين روند، هيچ بعيد نيست كه استراليا هم پس از فتح جام 2015 ،يكي دو بار ديگر نيز طعم قهرماني در آسيا را بچشد و كنار دست ما بايستد. چهارم اينكه، اين 43 سال ناكامي با واقعيت فوتبال ما تطابق ندارد. بهترين تيم تاريخ فوتبال ايران در دوران پس از انقلاب شكل گرفت. تيمي كه عابدزاده را در دروازه و علي دايي و خداداد عزيزي را در خط حمله و كريم باقري را در خط مياني داشت و در يازدهمين دوره جام ملتهاي آسيا 3 گل به عربستان و 4 گل به كره جنوبي زد. ما در 1996 با بهترين تيم تاريخ فوتبال ايران بايد به راحتي قهرمان آسيا ميشديم ولي داور و بدشانسي و كار فروبسته و بسي امور ديگر، دست به دست هم دادند تا براي بار سوم، سوم شويم در آسيا. پيشتر نيز در سال 1984 قهرماني حق مسلم ناصرمحمدخاني و حميد عليدوستي و عبدالعلي چنگيز و شاهرخ بياني و حميد درخشان و ديگر ستارگان خوشتكنيك آن تيم شگفتانگيز ايران بود؛ ولي يك اشتباه از سرمربي تيم موجب شد كارمان مقابل عربستان به پنالتي بكشد و در ضربات پنالتي، شكست بخوريم. پنجم اينكه فدراسيون فوتبال ايران هزينه زيادي صرف كارلوس كيروش كرده است و كيروش بايد ثابت كند كه تيمش جز دفاع كردن و جنگيدن و شكست خوردن قهرمانانه، چيزهاي ديگري هم بلد است؛ چيزهايي از قبيل حمله كردن و گل زدن و پيروز شدن در مهمترين مسابقات ممكن. دستكم در سطح فوتبال آسيا.
كارلوس كيروش چند روز قبل همه را دعوت كرد به وحدت ملي و حمايت از تيم ملي؛ دعوتي نيكو و بشايد. اما چرا اصلا نيازي افتاد به چنين دعوتي؟ چه كسي وحدت حاصل شده پس از جام جهاني روسيه را به تفرقه بدل كرد؟ خود كيروش. كيروش با حمله نابجايش به برانكو، درست پس از موفقيت نسبي تيم ملي ايران در جام جهاني، موفقيتي كه اگرچه نسبي بود ولي رضايت مردم را رقم زده بود، طرفداران تيم ملي را به دو دسته پرسپوليسي و غيرپرسپوليسي تقسيم كرد. او در 6 ماه گذشته همچنان به رويه جدلي و تخاصمبرانگيزش ادامه داد و اينك در آستانه جام ملتهاي آسيا خواهان صلح و اتحاد شده است. قطعا بايد حرف كيروش را پذيرفت ولي هر روانشناسي ميداند كه نميتوان تخم نفرت كاشت و در انتظار رويش درخت محبت بود. همان طور كه كيروش و دستيارانش از شكست پرسپوليس در فينال آسيا كموبيش خوشحال شدند قطعا الان كساني هم منتظرند كه ناكامي كيروش را در جام ملتهاي آسيا نظاره كنند. فوتبالدوستان و ايراندوستان حقيقي فقط ميتوانند اميدوار باشند به قليل بودن اين جماعت. با اين حال از نقش مثبت «تب فوتبال» نبايد غافل بود. تب فوتبال كه فراگير شود، منطق هواداري بسي سينهها را از كينهها تهي خواهد كرد.
اما جدا از اين نكات، مشكل تيم ملي ايران با مربيگري كارلوس كيروش همچنان اين است كه سخت گل ميزند. تيم كيروش اگرچه سخت گل ميخورد و دستكم تاكنون نشان داده است كه تحت هيچ شرايطي از هم نميپاشد ولي اهل حملات متعدد و پردامنه هم نيست و سوداي گلزني ندارد. تيم كيروش به ازبكستان 1 بر صفر ميبازد و به آرژانتين و اسپانيا هم 1 بر صفر. همچنين با پرتغال 1 - 1 مساوي ميكند ولي با فلسطين هم به تساوي 1 - 1 ميرسد. نكته ديگر اينكه، تيم ملي كيروش در مسابقات مهم با كوچكترين تلنگري معمولا ناكام از زمين بيرون ميآيد. فرقي نميكند كه در برابر اسپانيا يك گل مفت به حريف تقديم كنيم يا در برابر عراق(جام 2015) يك اخراجي بدهيم. همين كه عنصري خارج از پيشبينيها و محاسبات كيروش در روند بازي تاثير اساسي بگذارد معمولا بايد منتظر باشيم تا قهرمانانه ولي شكستخورده از روند مسابقه خارج شويم. اميدواريم كه كيروش در اين دوره از جام ملتهاي آسيا براي عناصر پيشبيني نشدهاي كه ممكن است در هر بازي مهم، به خصوص بازيهاي پس از مرحله گروهي، گريبانگيرمان شوند، فكري كرده باشد تا امسال به سرنوشت 4 سال قبل در برابر عراق دچار نشويم. هميشه ممكن است رخدادي رخ دهد و محاسبات و معادلات به هم بخورد. مربي تام و تمام در چنين مواقعي بايد تدبيري از آستين تعقل و تجربه برون آرد و كاري بكند.
اينكه در جام ملتهاي آسيا بتوانيم با دفاع كردن و حملات اندك از پس همه تيمهاي بزرگ اين قاره برآييم، كار سختي است. نه كه محال باشد اما كمي بعيد است. آيا كارلوس كيروش ميخواهد در بازيهاي مراحل حذفي، اركستر دفاعي زيبايش را بر پا كند يا اينكه از آهنگ بازي تيم ملي ايران قرار است، نواي حملات مدام نيز به گوش برسد؟ از تكرار نمايش محافظهكارانه و كمتهاجم جام 2015 در شرايطي كه كيروش 5 بازيكن مهم تيمش را هم به دليل آسيبديدگي از دست داده، بوي قهرماني به مشام نميرسد.