يكي از متهمان پرونده فساد مالي در شركت بازرگاني پتروشيمي طي اقرارهاي خود كه در كيفرخواست صادره منعكس شده به دريافت پورسانتهاي ميلياردي از MTN ايرانسل به واسطه شيرعلي ديگر متهم پرونده اقرار كرده و مبلغ آن را نيز گفته است.
جلسه اول دادگاه متهمان به فساد مالي در شركت بازرگاني پتروشيمي روز چهارشنبه 15 اسفند ماه 1397 در شعبه سوم دادگاه ويژه مفاسد اقتصادي يه رياست قاضي اسدالله مسعوديمقام تشكيل شد و حسيني نماينده دادستان تهران بخشي از كيفرخواست صادره براي 14 متهم اين پرونده را قرائت كرد كه در ادامه، بخش ششم اين كيفرخواست درباره اقرارهاي متهمان در رابطه با اخذ پورسانت از شركت MTN ايرانسل و مبلغ آن آمده است:
آقاي عليرضا دزفولي، مديرعامل شركت خدمات ارتباطي ايرانسل در مورد چگونگي انتقال ارزهاي متعلق به شركت بازرگاني پتروشيمي اظهار ميكند كه با توجه به مشكلات تحريم، شركت MTN در چارچوب توافقي با PCC طلب خود را از ايرانسل به حسابهاي اعلامي از طرف MTN به PCC واريز و قاعدتا در خارج از كشور معادل كمتر يا بيشتر كه ما اطلاعي نداريم آن را از PCC دريافت ميكرده است. به علاوه در يك پرداخت MTN مبلغ 144.1 ميليارد تومان از سود سال 89 سهم خود را درخواست واريز به شماره حساب مربوط به PCC كرده است از قرارداد في مابين MTN و PCC اطلاعي ندارم ولي قاعدتا توافقات خود را مكتوب كردهاند. ايرانسل هيچ گونه قراردادي با PCC يا لنكوور ندارد و صرفا براساس درخواست رسمي و مكتوب MTN بازپرداخت يا سود MTN به شماره حسابهاي اعلام شده، اقدام شده است.
وجود قرارداد يا توافق مكتوب بين شركتهاي بازرگاني پتروشيمي و شركت MTN از اداره حقوقي و قراردادهاي شركت استعلام شد ليكن وفق اظهارات رياست اداره مذكور هيچ توافق يا قرارداد مكتوبي ولو سرّي در اين زمينه وجود ندارد.
آقاي احمديان، مدير بازرگاني خارجي شركت نيز در اين مورد اظهار كرده، توافق كتبي وجود ندارد.
آقاي احمديان در جلسه تحقيق مورخ 1/3/92 در خصوص نحوه اخذ پورسانت در صادرات محصولات پتروشيمي در خصوص دريافت پورسانت از شركت MTN با مشاركت شخصي به نام آقاي شيرعلي، متهم ديگر پرونده مينويسد: بنده هرگز از هيچ شركت يا فردي در داخل يا خارج از كشور پورسانت نگرفتم. نحوه عمل بدين صورت بوده كه آقاي شيرعلي بدين نحوه كه ايشان براي عودت آبرو و عزت بنده كه بر اساس اهمالكاري افرادي در سازمان بازرسي كل كشور خدشه وارد شده بود، اقداماتي كردند تا تاييد صلاحيت بگيرند كه در مسووليت قبلي خود باشم و اين را حربهاي كرده بود كه بتواند معامله انجام بدهد و ليست مشتريان را غير از طريق بنده داشتند و متقاضي جلسه با آنها بودند و در آن جلسه كه يك بار انجام ميشد با آن مشتريان قرار ميگذاشتند كه بايد با وي همكاري كنند تا ايشان از آنها در گرفتن محصول از پتروشيميهاي ايران حمايت كند در غير اين صورت آنها نميتوانند فعاليت داشته باشند سپس پسر خود را به اين شركتها معرفي ميكرد و آنها بر اساس توافقي كه با او داشتند نسبت به پرداخت وجه در دورههاي 3 يا 4 ماهه بر مبناي تناژ محصول دريافت شده به حساب وي اقدام ميكردند و ايشان نيز درصدي از اين مبالغ را به حسابهايي در دوبي كه من داشتم، واريز ميكردند و در ماجراي MTN اصلا بنده در هيچ جلسهاي كه بحث پورسانت باشد، شركت نداشتم و با افراد MTN يا بانك استاندارد چارتر كه ملاقات داشتم هرگز بحث دريافت وجهي نشده بود بلكه آقاي شيرعلي در جلسه با آقاي اسحاق از بانك استاندارد چارتر در دوبي قرار گذاشته بود و تفاهم كرده بودند سپس او را با بنده آشنا كردند و آقاي اسحاق نيز آقاي نذير، مدير مالي MTN و عضو هياتمديره شركت ايرانسل را به بنده معرفي كردند و آقاي شيرعلي به نظرم پورسانت خود را از آقاي اسحاق ميگرفتند و فكر ميكنم اين پورسانتها به حساب آقاي شيرعلي در سوييس واريز ميشد كه به نام فرزند ايشان در آن حساب بود و درصد آن را هم كه وي ميگرفت، نميدانم فقط به بنده گفته بود دو درصد مبالغ انتقالي را اخذ ميكند كه قرار بود يك درصد را به بنده بدهد اما واقعا نميدانم آن را پرداخت كرده باشد. در بحث MTN بر اساس فشار ايشان و پيگيري كه انجام ميداد، نقل و انتقال انجام شد و حتي در بحث دريافت حساب ريالي از شركت MTN به ايشان تذكر دادم كه اين هم صحيح نيست. ايشان اعلام كردند، مشكل نيست و خودشان آن را حل ميكنند. به هر حال طوري وانمود ميكردند كه كنترل كامل مسائل مديريتي در PPC را برعهده دارند.
آقاي احمديان در جواب سوالي كه دو درصد از كل پورسانت آقاي شيرعلي چقدر بوده و سهم شما چه مبلغ بوده، مينويسد: دو درصد بايد بالغ بر 10 ميليون يورو باشد و بر اساس قرار وي بايد نيمي از آن را به حساب بنده واريز كرده باشند كه فكر نميكنم ايشان اين مبلغ را انجام داده باشد و در هر حال هر ميزان كه پرداخت كرده باشد در حساب دو شركت شخصياش(يعني حساب شخصي آقاي احمديان در دوبي) واريز كرده باشند و فكر ميكنم شركتهاي فوق در بانك CBI و NBD حساب داشته باشند.
همچنين ايشان ادامه ميدهد به نظر بنده حدود 12 ميليون دلار به حساب دو شركت اينجانب واريز شده و حدود 1.2 ميليون دلار نيز به صورت نقد به بنده پرداخت شده است و فكر ميكنم آقاي شيرعلي حداقل بايد 35 ميليون دلار وجه دريافت كرده باشد كه مبلغ 13.2 ميليون دلار را به بنده داده است. حدود 13.2 ميليون دلار را مورد تاييد قرار ميدهم نسبت به تسويه حساب موقت اقدام خواهم كرد.
بررسي ايميل آقاي محسن احمديان نشان ميدهد، نامبرده در جريان انتقال 500 ميليون يورو و 200 ميليون درهم ارزهاي مربوط به فروش صادراتي محصولات پتروشيمي به شركت MTN در دوبي با آقايان اسحاق، نذير فاطر، كاي شونز و آدل كونله به شرح ذيلالذكر تباني كرده و خانم معصومه دري، مديرعامل وقت شركت پتروشيمي دوبي نيز در جريان ارتباطات محسن احمديان با آنها بوده است زيرا مبالغ مربوط به واريز ارز منشأ داخلي به حساب شركت بازرگاني پتروشيمي از طرف شركت ايرانسل در بانك اقتصاد نوين با هماهنگي و اطلاع خانم دري بوده است.
با بررسي ايميلهاي مذكور مشخص شده، شركت لنكوور براي اينكه وانمود كند منشأ مبالغ واريز شده با حساب شركت بازرگاني دوبي در بانك اقتصاد نوين، شركت لنكوور است اقدام به افتتاح حسابي به نام خود در بانك مذكور و مجددا از حساب شركت لنكوور به حساب دفتر دوبي، شركت بازرگاني از اين طريق انجام شده ولي بقيه موارد مستقيما از حساب شركت ايرانسل به حساب PPC دوبي در تهران منتقل شده است.
آقاي محسن احمديان در خصوص اينكه بابت فروش محصولات پتروشيمي به مشتريان خارجي از طريق آقاي شيرعلي چه ميزان وجه دريافت كرده، مينويسد: بنده فقط از طريق آقاي شيرعلي وجه دريافت كردم و در حسابهاي بانكي دو شركت فوق در دوبي دريافت كردم و همان طور كه عرض كردم، معادل 12 ميليون دلار البته به صورت درهم به حساب بانكي دريافت شده است و بالغ بر 500 هزار يورو و معادل 500 هزار دلار هم رقم نقد از وي اخذ كردهام و ريال هرگز دريافت نكردهام.