زبالهها به جان شمال افتادهاند
مسعود تقيپور
هفته گذشته رييسجمهور و هيات دولت سفر دوروزهاي به استان گيلان داشتند كه فعالان محيط زيست اميدوارند يكي از دستاوردهاي اين سفر، حل مشكلات زيستمحيطي گيلان باشد.در حال حاضر بزرگترين معضل محيط زيستي كه در استانهاي شمالي كشور از جمله گيلان و مازندران با آن روبرو هستيم، خطر انتقال آب درياي خزر به استان سمنان است كه فاجعه بزرگي همچون آرال براي كل كشور رقم ميزند. از آنجا كه درياي خزر از نظر منابع آبي محدوديت زيادي دارد، خروج آب از حوزه آبريز خزر روي دماي آب و افزايش سطح شوري آب دريا تاثير ميگذارد، از طرف ديگر شيرينسازي حجم زيادي از آب خزر و ارسال آن از طريق يكي از جنگلهاي ساري به سمنان، از نظر اقتصادي به صرفه نيست.
معضل دومي كه در استان گيلان و مازندران وجود دارد، انباشت شديد زباله تر و خشك باهم است. شيرابهاي كه از محل دپوي اين زبالهها توليد ميشود، به آبهاي زيرزميني ورود پيدا ميكند و نتيجه آن، شيوع بيماريهاي مختلف و افزايش حشرات مزاحم است. در روستاهايي هم كه زبالهها دپو نميشود با بحران زباله روبرو هستيم زيرا سطح آبهاي زيرزميني بالاست و آلودگي اين آبها، اولين پيامد انباشت زبالهها خواهد بود. قرار بود كه بودجهاي هزار ميلياردتوماني براي حل اين مشكل اختصاص داده شود كه متاسفانه بودجهاي در اين زمينه دريافت نشده است. به نظر ميرسد كه بزرگترين مشكل، عدم تصميمگيري علمي در اين زمينه است زيرا تمركزي در اين زمينه وجود ندارد و دستگاههاي مختلف نيز پيگير موضوع نيستند. براي نمونه تابستان امسال استاندار گيلان تصميم گرفت تا محلي براي دپوي زبالههاي يكي از كارخانهها در نظر بگيرد كه با مخالفت جدي برخي مسوولان روبرو شد و در نهايت زبالههاي اين كارخانه در شهرستان باقي ماند و جمعآوري هم نميشود، البته خوشبختانه بعضي از مردم به تفكيك زبالههاي خشك و تر يا كم كردن زبالهها اهميت ميدهند كه اين رويه كافي نيست.
معضل ديگر در استان گيلان كه روي تالاب انزلي هم تاثير گذاشته، سد «لاسك» است كه روي يكي از رودخانههاي آبريز به تالاب احداث كردهاند؛ در حالي كه اين رودخانه يكي از منابع اصلي تامين آب براي تالاب انزلي است.براساس گزارش سازمان محيط زيست استان، اين سد باعث تسريع در روند خشك شدن تالاب انزلي ميشود، البته ساخت اين سد توجيه ندارد و تامين آب كشاورزي منطقه از منابع ديگر نيز امكانپذير است.
مواردي از اين دست در گيلان زياد است ولي متاسفانه مسوولان استاني پيگير اين معضلات نيستند. استان گيلان محيط زيست بسيار شكنندهاي دارد. برداشت آب در اين استان بالاست و با اين شيوه كشاورزي در گيلان توجيه ندارد در حالي كه اين استان در سه محور ترانزيت، توريسم و توسعه كشاورزي گل و گياه مزيت رقابتي دارد و در اين بين متاسفانه توليد برنج، جذب توريست بدون برنامه، عدم مديريت زبالهها، توسعه راههاي جنگلي بدون ظرفيتشناسي، از جمله آسيبهايي است كه گيلان با آن روبروست كه رييسجمهور بايد نگاه جدي به اين مسائل داشته باشد.موضوع انتقال آب خزر به سمنان، توسط دولت ارايه شده است و مخالفت عمومي نشان ميدهد كه بايد در اين رابطه بازنگري شود. مطالعات انجامشده و تجربه انتقال آب در حوزههاي مختلف و همچنين منسوخ شدن انتقال آب بين حوزهاي به گونهاي كه آب از چرخه طبيعي خود خارج شود، درست نيست، ما از رييسجمهور و دولت انتظار داريم طرح درستي را جايگزين كنند. در بخش كشاورزي استان نيز دولت بايد تجديدنظر كرده، محصولات كشاورزي را تغيير داده و توسعه براساس منابع محدود را در نظر بگيرد. بايد به اين مساله توجه داشت كه اگر درياي خزر خشك شود، ايران گرم خواهد شد.
دولت بايد لايحهاي مجزا براي مديريت پسماند در شمال كشور تدوين كند زيرا در اين زمينه ضعف قوانين وجود دارد. بهطوركلي اختصاص بودجه بدون در نظر گرفتن قانون و آييننامه توسط دولت و مجلس ضمانت اجرايي ندارد.
در حوزه مديريت زباله شايد نتوان مشكل را به صورت صد درصدي حل كرد اما دولت ميتواند با ايجاد تمركز تصميمگيري و بازنگري در قوانين به حل مشكل بپردازد زيرا اگر موضوع آب را كنار بگذاريم، زباله مشكل اول استانهاي شمالي كشور است.
استاد كشاورزي دانشگاه علمي - كاربردي
ساري و تنكابن