درباره حضور فيلمهاي كلاسيك مرمتشده روسي در جشنواره جهاني فجر
چخوف در جشنواره
محسن آزموده
حضور سینمای خطه روسیه در جشنواره جهانی فیلم فجر امسال محسوس بود. غیر از فیلم «جوان روس» (2019) که برنده جایزه حلقه منتقدان این جشنواره شد، آثار فراوان دیگری نیز از روسیه و کشورهای حول و حوش آن در جشنواره به نمایش درآمدند. بخش فیلمهای کلاسیک مرمتشده بهطور دربست در تسخیر سینمای روسیه
(و شوروی سابق) بود كه از 12 فیلم این بخش
7 فیلم محصول روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سابق بود.
برای این حضور پررنگ و قابلتوجه سینمای همسایه مقتدر شمالی میتوان دلایل و علل مختلف غیرسینمایی نیز ذکر کرد، اما بدون تردید نمیتوان اهمیت سینمای استخواندار روسیه را انکار کرد؛ سینمایی غنی با نامهای بزرگی چون سرگئی آیزنشتاین، ژیگا ورتوف، الکساندر داوژنکو، آندری تارکوفسکی، سرگئی پاراجانف، نیکیتا میخالکوف، و... هنرمندانی که بسیاری از آنها غیر از فیلمسازی، در زمینه هنر سینما صاحب نظریه و اندیشه بودند و هر یک با دوربین خود، پنجرهای یگانه و منحصر به فرد به جهان را ممکن ساختند.
در بخش آثار مرمتشده جشنواره نیز غیر از آندری تارکوفسکی که احیانا شناختهشدهترین سینماگر کلاسیک روس در میان ایرانیان است، آثار برخی چهرههای مطرح اما کمتر آشنا برای سینمادوستان، به نمایش درآمد. تماشای دو ساعت و چهل دقیقه نسخه ترمیمشده فیلم «استاکر» (1979) از شاهکارهای تارکوفسکی بر پرده بزرگ سینما برای بسیاری از شیفتگان قدیمیتر این هنرمند برجسته روس، خاطره نمایش فیلمهای او در جشنوارههای فجر سالهای دهه شصت را زنده میکرد؛ زمانی که امکانات و محدودیتها، بالضروره ذوق و سلیقه مخاطبان را به آثاری شاعرانه و هنری سوق میداد و در غیاب آثار پرهیجان و شلوغ هالیوودی، جامعه هنری رخوتناک گریز و گزیری جز تماشای فیلمهایی به اصطلاحِ رایج آن زمان، «معناگرا»، بر پرده نقرهای سینما نداشت؛ یک توفیق اجباری!
اما غیر از تارکوفسکی، در جشنواره امسال، بزرگان دیگری چون الدار ریازانوف با فیلم «ماجراهای اداره» (1977) و آندری کونچالوفسکی با فیلم «دایی وانیا» (1969) نیز حضور داشتند. آنچه این دو فیلم شاخص و ارزنده را جالبتوجه میساخت، حضور آشکار آنتوان چخوف، در آنها بود. «دایی وانیا» که مشخصا برداشتی درخشان از نمایشنامه برجسته چخوف با همین نام بود. کونچالوفسکی در این فیلم اقتباسی هنرمندانه و به معنای دقیق کلمه سینمایی از شاهکار نویسنده بزرگ روس ارائه میکند، بازی هوشمندانه شخصیتها و فضا و همنشینی آدمها با عناصر معماری و بهویژه حضور پررنگ آستانهها (درها و پنجرهها) در فیلم، آن را از سطح برداشتی ساده از نوشته چخوف فراتر میبرد (اين ايده را دوستم شاهين محمدي خاطرنشان كرد). حضور نامرئی چخوف در کمدی- تراژدی درخشان ریازانوف نیز چنانکه کامیار محسنین پیش از اکران فیلم اشاره کرد، کاملا ملموس است. در این فیلم، آدمها و شخصیتهای داستانهای کارمندی چخوف، با همه فضايل و رذايل روزمرهشان، با همه دغدغههای کوچک و بزرگشان و با همه کامیابیها و ناکامیابیهای حقیر و ناچیزشان، ایفای نقش میکنند. این دو فيلم، نمونههای بارزی از پیوند عمیق سینمای روسیه با ادبیات غنی مدرن این کشور و بزرگانی چون داستایوفسکی و تولستوی و تورگنیف و چخوف هستند و بار دیگر ساری و جاری بودن دستاوردهای درخشان این غولهای ادبیات را در همه عرصههای فرهنگی جامعه روس اثبات میکنند.