علي مطهري:
مواضع سياسي و فرهنگي من متناقض نيست
علي مطهري، فرزند شهيد مطهري و نماينده مجلس معتقد است كه اگر شهيد مطهري زنده بود، شرايط فرق ميكرد.
او گفت: «ايشان در زمان تدوين قانون اساسي زنده نبود ولي معتقدم اگر بود قانون اساسي قويتر و غنيتري داشتيم و بسياري از حوادث انقلاب به شكل ديگري اتفاق ميافتاد و قطعا با حضور ايشان قضيه دولت موقت، تسخير سفارت امريكا، مساله بنيصدر به شكل ديگري پيش ميرفت چون ايشان شناخت خوبي از اين افراد داشت. به اعتقاد من با اعتمادي كه امام (ره) به ايشان داشت بسياري از حوادث به نحو ديگري اتفاق ميافتاد.»
به گزارش ايكنا، او ادامه داد: «اما درباره نگاه ايشان به روند امروز كشور در صورت حيات، بايد گفت ايشان روي مساله آزادي بيان تاكيد زيادي داشت و حتي بيان ميكرد كه احزاب غير اسلامي در جمهوري اسلامي آزادند منتها به شرطي كه با تابلوي خودشان فعاليت كنند و از اسلام استفاده ابزاري نكنند و با همان تابلوي ماركس و لنين تظاهرات كنند و ديگر عكس امام را وارد تظاهرات خود نكنند و مردم را فريب ندهند، اما اين مساله در قانون اساسي نيامده است. در همان حدود دو ماه پس از انقلاب اسلامي بارها تاكيد ميكند كه جواناني كه ميخواهند از انقلاب دفاع كنند تصور نكنند راه دفاع از انقلاب، جلوگيري از اظهارنظر مخالفان است. بايد اجازه داد كه مخالفان اظهارنظر كنند ولي بايد جواب آنها را داد.»
مطهري تاكيد كرد: «در مجموع اگر ايشان بودند با بسياري از سختگيريهايي كه نسبت به منتقدان و مخالفان ميشود، موافق نبودند و در جاهايي قطعا سبك و روش متفاوتي داشتند. براي نمونه شهيد مطهري ولايت فقيه را به معني نظارت كلي بر امور ميداند نه به معني حكومت كردن.»
به گفته علي مطهري، شهيد مطهري هيچ علاقهاي به كارهاي اجرايي نداشت و به خاطر ضرورتهاي انقلاب، مدتي مسووليت شوراي انقلاب را بر عهده گرفت اما علاقه اصلي ايشان انجام همان كارهاي علمي و تحقيقاتي بود. هدف ايشان هم بازگشت به حوزه علميه قم بود و نظر امام (ره) هم همين بود. حتي پيش از شهادت هم به امام (ره) گفته بود كه ميخواهم به قم برگردم و از شوراي انقلاب بيرون بيايم اما امام (ره) فرموده بودند چند ماه ديگري هم صبر كنيد و بعد اقدام كنيد.
عضو هيات رييسه مجلس گفت: «ايشان معتقد بود كه ابتدا بايد حوزههاي علميه ساخته شوند و طلاب درست تربيت شوند تا پايهاي براي نظام در آينده شود.»
مطهري در ادامه به اين سوال كه «در مورد رويكردهاي اجتماعي و سياسي خودتان، عده زيادي شما را فردي سختگير در حوزه فرهنگي و مسائلي مانند حجاب و آسانگير در حوزه سياسي و معتقد به آزادي بيان ميدانند. آيا خودتان بين اين دو تناقضي ميبينيد؟ » پاسخ داد: «مواضع فرهنگي و اجتماعي من هيچ تناقضي با مواضع سياسي من ندارد. اينكه ميگويم بيان و تفكر بايد آزاد باشد درست در راستاي رعايت حجاب است. تاكيد بر آزادي بيان از اين جهت است كه قواي انساني و استعدادهاي انسان بايد آزاد باشد. انسان قوه تفكر و بيان دارد و بايد شكوفا شود. در واقع قواي انساني انسان در مقابل قواي حيواني او بايد آزاد باشد و قواي حيواني مانند خشم و شهوت بايد تحت اراده و تسلط قواي انساني مانند عقل باشد. اگر قوه تفكر به انسان داده شده لذا بايد در تفكر و بيان آن آزاد باشد و از اين منظر به آزادي بيان در نهايت درجه قائل هستيم مگر اينكه توام با دروغ، نيرنگ، فريب و توهين باشد و الا هيچ محدوديت ديگري ندارد.»
اين نماينده مجلس ادامه داد: «از طرف ديگر تاكيد بر رعايت حجاب هم به خاطر همين است كه قواي حيواني بايد در اختيار قواي انساني باشد. غريزه جنسي انسان نميتواند كاملا آزاد باشد زيرا امر مشترك بين انسان و حيوان است و لذا بايد تحت تسلط عقل و اراده باشد. به همين خاطر اسلام تمهيداتي مانند پوشش اسلامي و احكام نگاه كردن را قرار داده كه به خاطر مصلحت خود انسانهاست. پس اين دو نگاه با هم هيچ تناقضي ندارد و اينگونه نيست كه اگر قائل به آزادي بيان و تفكر هستيم پس بايد در مساله حجاب هم قائل به آزادي پوشش باشيم. چون اگر قائل به آزادي پوشش شويم يعني آزادي عرياني و برهنگي را قبول كرديم و اين به معني تقويت استعدادهاي حيواني انسان است كه بايد كنترل شود. در حالي كه تاكيد به آزادي بيان توجه به تقويت استعدادهاي انساني انسان است، لذا هر يك در جاي خودش بايد رعايت شود.»
او گفت: «البته بعضا ميگويند مواضع فرهنگي من به اصولگراها و مواضع سياسي من به اصلاحطلبها نزديكتر است كه اين حرف تا حدي درست است. چون اصولگراها به احكام ديني بيشتر اهميت ميدهند و اصلاحطلبها اهميت بيشتري براي آزاديهاي سياسي و اجتماعي قائل هستند.»
مطهري ادامه داد: «در مورد وضعيت دينداري جوانان من چندان به اين مساله بدبين نيستم و ظواهري كه در جامعه مشاهده ميشود دليل بر اين نيست كه اكثريت جامعه به سمت ديگري در حال حركت هستند. در زمان انقلاب هم اقليتي بودند كه شروع به حركت كردند و نهضت اسلامي را آغاز كردند و بعدها اقشار ديگري به آن پيوستند. هميشه يك هسته اوليه و اقليتي براي شروع كارها وجود دارد و امروز هم لزومي ندارد كه تمام ۸۰ ميليون جمعيت ايران حزباللهي باشند و اين درجهبندي دارد، اما اكثريت مردم ايران همچنان فطرت دينيشان زنده است و اسلام را دوست دارند منتها شدت و ضعف دارد؛ عدهاي كاملا مقيدند و عدهاي ديگر به درجات مختلف اعتقاد دارند.»به گفته مطهري، در مسائل فرهنگي نبايد خيلي سهلانگار بود و همه چيز را رها كنيم و به عهده خود مردم بگذاريم. عدهاي بودند و امروز هم هستند كه ميگويند مشروبفروشي باز باشد اما خود مردم نروند يا اينكه حجاب اختياري باشد و خانمها خودشان رعايت كنند و مردها هم نگاه نكنند. اينگونه نميشود و اگر هيچ نظارتي در كار نباشد، زمام كار از دست ميرود و بر جامعه اثر ميگذارد. بايد به آنچه اسلام گفته عمل كنيم و نه تندتر برويم نه كندتر.