ادامه از صفحه اول
فوريت ونزوئلا برايترامپ
تحريمهاي همزمان عليه ايران و ونزوئلا عملا به توان واشنگتن براي كنترل بازارها صدمه جدي وارد ميكند اما واشنگتن اميدوار است كه در شرايط فشار به سرعت پرونده ونزوئلا را ببندد تا با دست بازتر به اقدامات ضدايراني ادامه دهد. اما در كنار تمام تلاشهايي كه از سوي امريكا و ديگر بازيگران خارجي براي مديريت منفعتطلبانه اوضاع ونزوئلا انجام ميدهند، سرنوشت اين كشور نهايتا درون ونزوئلا رقم خواهد خورد، جايي كه تصور ميشد، مردم روز به روز نسبت به تحولات بيصبرتر ميشوند. به صورت قاطع ميتوان گفت كه مردم ونزوئلا تا ابد حاضر به تحمل شرايط موجود نخواهند بود و به تبع مردم، ارتش هم حاضر به ادامه اين شرايط تا ابد نيست. من تصور ميكنم با توجه به قدرت ارتش در ونزوئلا و توان اثرگذاري نيروهاي نظامي بر تحولات، عامل تعيينكننده در سرنوشت اين كشور، موضعگيري نهايي فرماندهان ارتش باشد. اخيرا در تحولات شمال آفريقا شاهد بوديم كه ورود ارتش به تحولات در سودان و الجزاير باعث شد تا بحران سياسي در اين كشورها به نوعي فروكش كند. با وجود اينكه ارتش ونزوئلا تا به امروز وفاداري خود را به دولت مادورو اعلام كرده و تاكنون تلاشي براي موضعگيري عملي در بحران نداشته است اما نهايتا اين وفاداري و بيطرفي عملي نخواهد بود. فرماندهان ارتش هم به دليل اوضاع شكننده سياسي و اقتصادي مجبور به موضعگيري خواهند شد. به نظر ميرسد، ارتش ونزوئلا بدون اينكه اعلام كرده باشد، فرصتي در اختيار دولت مادورو قرار داده است تا در اين فرصت بتواند اوضاع سياسي و بحران جاري را جمع كند. اما اگر مادورو موفق به حل بحران در فرآيند زماني چند ماه آينده نشود، استمرار ناامني، بيثباتي و شرايط سخت اقتصادي ارتش را ناگزير از دخالت خواهد كرد. اين موضعگيري لزوما به معناي پيروي از خواست واشنگتن نيست و ميتواند حتي به نفع مادورو باشد. به اعتقاد من نهايتا در صورت ناتواني مادورو از حل و فصل بحران سياسي جاري، ارتش ونزوئلا 3 گزينه پيش روي خود دارد. ارتش ونزوئلا ممكن است كه تصميم بگيرد با اقدام به نفع مادورو و آغاز يك سركوب گسترده سراسري شرايط را براي جمع كردن خشونتآميز اعتراضات و ثبات سياسي زير مشت آهنين فراهم كند. از سوي ديگر ارتش ممكن است به خواست امريكا و همراهي با خوان گوايدو تن در دهد و با يك كودتا به نفع گوايدو، حاكميت مادورو را به پايان برساند. اما محتملترين گزينه در مورد ارتش ونزوئلا در صورت استمرار بيشتر وضع موجود، اقدام به كودتايي است كه هر دو رقيب سياسي كنوني را در كشور كنار بزند و سران ارتش با تشكيل حكومتي نظامي براي حفظ ثبات و امنيت كشور فارغ از رقابت سياسي راست و چپ شرايط را براي تحول سياسي در ونزوئلا آماده كنند. در شرايط كودتاي ارتش حتي در صورت كنار زدن خوان گوايدو كه مورد حمايت امريكاست، باز هم انتظار ميرود كه دولت امريكا از ارتش ونزوئلا حمايت كند چراكه به صورت سنتي، نظاميان در امريكاي لاتين معمولا روابط خوبي با دولت ايالات متحده امريكا برقرار ميكنند. در شرايط كنوني با توجه به تضعيف جايگاه مادورو، گزينه سركوب مخالفان به نفع مادورو، گزينهاي غيرمحتمل به نظر ميرسد چراكه طي سالهاي گذشته توان و ظرفيت سياسي و مشروعيت مادورو تحليل رفته است و ارتش علاقهمند نيست كه آبروي خودش را در گروي سرنوشت سياسي مادورو فدا كند. در حال حاضر شرايط روزهاي آينده ونزوئلا قابل پيشبيني نيست. قطعا با ادامه رقابتهاي سياسي داخلي و اعمال فشارهاي خارجي شرايط سختي در انتظار مردم ونزوئلا خواهد بود كه مجبور به تحمل بيثباتي، ناامني و مشكلات اقتصادي ناشي از سوءمديريت و تحريم خواهند بود. تصميمگيري سران ارتش براي كودتا يا سركوب، توان نيكولاس مادورو براي مديريت شرايط و احتمال توافق و معامله پشت پرده بازيگران قدرتمند خارجي مانند چين، روسيه، امريكا و قدرتهاي منطقهاي مانند برزيل ميتواند در سرعت تحولات نقش بازي كند.
هوش مصنوعي
كشور ما هر چند در زمينه صنايع سنگين و فناوري نظامي به موفقيتهاي چشمگيري دست يافته ولي در حوزه صنايع متوسط پيشرفت چشمگيري آنطور كه توقع ميرود نداشتهايم. در ايران سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تلفن همراه، تلويزيون، يخچال و هزاران كالاي خارجي ميشود. اقتصاد مقاومتي به صنعت سرايت كرده و عمدتا در حد توليد مواد غذايي تعريف شده است. كافي است يك ميليارد دلار در يكي از كارخانههاي خوشنام و قديمي سرمايهگذاري شود. ما ايرانيها – علي الاغلب - چه مسوولان و چه مردم شيفته كالاهاي غربي هستيم. بعضي از دولتمردان به جاي استفاده از خودروي ملي با آخرين مدل مرسدس بنز به خيابان ميآيند كمي تا قسمتي به اين كارشان فخر ميفروشند. گروههايي از مردم نيز به لحاظ فرهنگي اعتماد به كالاي خارجي دارند و در اين راه چشم و همچشمي ميكنند. نگاهي به كره جنوبي بيندازيم كه چگونه توانسته توليد تلفن همراه، خودرو و هزاران كالاهاي الكترونيك را بومي كند. به مدد اين بوميسازي شركت هيونداي كره جنوبي در چندين كشور اروپايي از جمله روسيه و چك، كارخانههايي ايجاد كرده است. بهرهبرداري از هوش مصنوعي در توليد خودرو، تلويزيون، تلفن همراه و ساخت انواع قطعات كوچك اكنون يك ضرورت در توليد بهتر و دقيقتر و سريعتر است. چندي قبل شبكه تلويزيوني فناوري نشنالجغرافي كارخانه توليد پاسات را نشان ميداد كه بيشتر از صد متخصص نداشت. در غرب صحبت از كارخانههاي تمام اتوماتيك، داستاني قديمي است. يكي از كارخانههاي تويوتا در پروسه توليد هيچ كارگري ندارد، تمامي پروسه توليد اتوماتيك است. در امريكا يكي از كارخانههاي مشهور نوشابهسازي كاملا اتوماتيك طراحي شده و تنها چند كارگر نظارت بر روند توليد دارند. دانش استفاده از روباتها در ساخت قطعات توليدي به منزله توليد بينقص است. استفاده از نخبگان ايراني و ايجاد فضاي مناسب تحقيقاتي در زمينه هوش مصنوعي ميتواند توليدات ما را كارآمدتر، بينقصتر و جهانيتر كند. سه عامل ميتواند مانع از فرار مغزها شود؛ اول آنكه صنايع و مراكز تحقيقاتي در ارتباط با روند جهاني تكنولوژي فعاليت كنند. دوم توليد در خدمت نوآوري باشد و سوم مديريت صنايع مبتني بر اين دو روند جهاني شدن و نوآوري باشد. توليد اتوماتيك و بهرهبرداري از هوش مصنوعي به منزله استفاده كمتر از نيروي فني نيست. در همان كارخانه تويوتا در طبقه اول روباتها كار توليد را انجام ميدهد و در طبقه زيرين متخصصان در حال طراحي نرمافزارها، ساخت سختافزارها، كنترل و سرويس قطعات هستند. اين سوال را بايد دايما از خود بپرسيم تا كي مصرفكننده تلفن همراه، تلويزيون، خودرو و صدها كالاي صنعتي ديگر خواهيم بود؟