• 1404 جمعه 17 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4364 -
  • 1398 يکشنبه 22 ارديبهشت

هوش مصنوعي در دانشگاه شريف

برخورد نزديك

روژين مازوجي

رويداد هوش مصنوعي و نسبت آن با فلسفه، اخلاق و جامعه در روزهاي 10 ، 11 و 12 ارديبهشت به همت گروه فلسفه علم دانشگاه شريف و كارگروه اخلاق و فناوري انديشكده مهاجر در آمفي‌تئاتر دانشگاه صنعتي شريف برگزار شد. در اين رويداد سه‌ روزه از برجسته‌ترين محققان و پژوهشگران ايراني و خارجي در حوزه هوش مصنوعي دعوت شد تا بخشي از نتايج پژوهش‌هاي علمي خود را كه در پيوند با مسائل فلسفي، اخلاقي و اجتماعي است، شرح دهند. در ادامه به پاره‌اي از موضوعاتي كه در اين رويداد به آن پرداخته شد، اشاره خواهد شد. اما پيش از آن بايد توضيح داده شود كه هوش مصنوعي چيست و چرا حوزه هوش مصنوعي با مسائل فلسفه ذهن و مباني معرفت عجين شده است؟

از آنجايي كه براي تعريف دقيق و فهم چيستي يك پديده تنها مي‌توان از ويژگي‌ها و كاركردهاي آن سخن گفت در رابطه با تعريف هوش مصنوعي نيز اتفاق نظري كلي وجود ندارد و گروهي از محققان قواي عقلاني و استدلالي هوش مصنوعي را ويژگي مهم براي تعريف آن مي‌دانند و گروهي ديگر براي تعريف، بر عمل و كنش‌هاي هوش مصنوعي تاكيد دارند، با اين حال در يك تعريف كلي مي‌توان هوش مصنوعي را «طراحي سيستم‌هاي رايانه‌اي به‌طوري كه ويژگي‌هايي از خود به نمايش گذارند كه تداعي‌گر هوش در رفتار انساني باشد» ناميد. اما چه ويژگي‌هايي نمايانگر هوش انساني است؟ فهم، زبان، يادگيري، حل مساله و استدلال و ... طبيعي است كه شبيه‌سازي و بازسازي هوش انساني نيازمند فهم ساز و كار‌هاي معرفتي و شناختي انسان است، بنابراين مسائل پيرامون فلسفه ذهن و زبان و معناداري مي‌تواند به روش‌هاي مدل‌سازي هوش مصنوعي كمك كند.

سخنرانان نشست مدرسه تابستاني با تلقي خوشبينانه و بدبينانه‌شان نسبت به امكان موفقيت هوش مصنوعي، به‌طوري كه بتوانند به‌طور كامل جايگزين هوش انساني شود در دو سر طيف مباحثات اين رويداد قرار مي‌گرفتند. تلقي خوشبينانه يعني اينكه هوش مصنوعي در آينده مي‌تواند به‌طور كامل ويژگي‌هاي هوش انساني را از خود نمايان كرده و حتي از آن پيشي بگيرد در اقليت بود، پروفسور جوزف كروز با چنين مفروضي سخنراني خود را سامان داد. اما در طرف ديگر اكثريتي حضور داشتند كه باور داشتند هوش مصنوعي شايد بتواند پديده‌اي نوظهور باشد، اما آينده‌اي كه در آن هوش مصنوعي بتواند به‌طور كامل تمام ويژگي‌ها و كاركردهاي رفتار انساني را از خود بروز دهد فرضي نامحتمل است.

رابرت اسلومن ارايه خود را با نشان دادن ويديويي از يك كودك كه هنوز توانايي تكلم ندارد، آغاز كرد و درصدد بود تا نشان دهد كه انسان داراي شهودهاي فضايي است، چيزي شبيه به آنچه كانت براي رسيدن به احكام تاليفي پيشيني ابداع كرد، يعني شناخت پيشيني. از نظر اسلومن پياده‌سازي اين نحوه شناخت در هوش مصنوعي بعيد به نظر مي‌رسد. او همچنين از جرياني شارشي در ساختار تكاملي مغز و فعل و انفعالات شيميايي آن بحث كرد و پياده‌سازي آن را در ساختار هوش مصنوعي يا حداقل امكان چنين شبيه‌سازي را در آينده‌اي نزديك ممكن نمي‌دانست. به‌طور كلي نقد اسلومن نقدي سخت‌افزاري بود، يعني امكان طراحي دقيقا يكسان سخت‌افزارهاي انسان با سخت‌افزارهاي انسان نماها نمي‌تواند عملي و اجرايي باشد.

دكتر ابوطالب صفدري درباره اين مساله بحث كرد كه هر قدر ربات‌هاي انسان‌نما به انسان‌ها شبيه‌تر شوند، حس همدلي ما انسان‌ها بر خلاف باور معمول به آنها كمتر مي‌شود و نه بيشتر. از اين پديده به عنوان دره توهم ياد مي‌شود. اينكه چنين پديده‌اي چطور اتفاق مي‌افتد، بسته به نحوه ادراك ذهنمندي انسان از ربات‌ها و افراد ديگر است.

در نظر جفري وايت علت اصلي نگرش منفي به هوش مصنوعي آن است كه ربات‌ها نمي‌توانند در برابر تغييرات غيرمنتظره و برنامه‌ريزي نشده پاسخ مناسبي بدهند. پروژه جفري وايت بررسي اين بود كه به كار‌گيري هوش مصنوعي در چه موقعيت‌هايي مناسب و در چه موقعيت‌هايي مطلوبيت ندارد. او در ارايه خود تاكيد كرد كه ربات‌ها صرفا ماشين‌هايي براي تسهيل امور انساني هستند و نمي‌توانند جاي انسان‌ها را بگيرند و حتي به برخي استفاده‌ها از هوش مصنوعي در جنگ انتقاد كرد و معتقد بود كه استفاده از هوش مصنوعي در شرايط جنگ فاصله افراد را با شدت خسارات، تخريب‌ها، ويراني‌ها و احساسات متاثر از وقايع جنگي كمتر كرده و در اين‌صورت افراد به شكل راحت‌تري مي‌توانند مواضع دشمن يا حتي افراد را هدف قرار دهند. جفري وايت مثال ديگري درباره عدم مطلوبيت استفاده از ربات‌ها در پاركينگ‌ها و مكان‌هاي عمومي بزرگ ارايه كرد و بيان داشت كه افراد ترجيح مي‌دهند در اين گونه موارد مشكلات احتمالي مثل گم شدن كليد يا خراب شدن ماشين و ... را با اپراتوري انساني مطرح كنند تا ربات‌ها.

پروفسور رضا نيلي‌پور در ارايه خود تفكيكي ميان نظرات چامسكي، نماينده انقلاب اول در علوم شناختي و ليكاف، نماينده انقلاب دوم در علوم شناختي قائل شد و معتقد بود كه زبان و معنا و كليه كاركرد‌هاي آدمي برخاسته از قابليت استعاره‌سازي انسان است و توان استعاره‌سازي تن به صوري‌سازي نمي‌دهد، اين قابليت، يعني استعاره‌سازي انسان كه طبق نظر ليكاف برخاسته از بدنمندي انسان است را نمي‌توان در ربات‌هاي انسان‌نما مونتاژ كرد. نكته مورد توجه و قابل ذكر در رويداد هوش مصنوعي تاكيد بر بدنمندي ذهن و اهميت اين پارادايم نزد سخنرانان بود. اين ديدگاه در نقد به روش‌هاي محاسباتي و روش‌هاي صوري كاركردگرايان باليدن گرفت، پارادايمي كه تاريخ‌مندي و موقعيت‌مندي هستي انسان را براي فهم و شناخت او مهم و اساسي مي‌داند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون