• 1404 دوشنبه 26 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4384 -
  • 1398 يکشنبه 19 خرداد

آزادي براي همه؟

سعيد عدالت‌نژاد

سخن من با نويسنده كتاب «برداشت‌هاي رقيب از آزادي در ايران مدرن: روايتي از تاريخ فكري انقلاب مشروطه» اين است كه بايد در مقدمه يا نتيجه كتاب بخشي را اضافه مي‌كرد و در آن نشان مي‌داد كه با اتكا بر تلفيق اين سه روش چگونه مفهوم آزادي را به اين شكل با رويكرد تاريخ انديشه تبيين كرده است. اگر مي‌خواست صرفا براساس كالينگوود يا گادامر يا اركون بحث كند، چه نتيجه‌اي خاص حاصل مي‌شد و اكنون چه نتيجه‌اي. يعني بايد نشان دهد كه اين تلفيق چه مزايايي در بردارد و در فقدان آن چه پيامدي حاصل مي‌شد. بنابراين به نظر من اين كتاب يك بخش نتيجه نهايي مي‌خواهد.

مساله بعدي اينكه نويسنده در ابتدا سخن اركون را مطرح مي‌كند اما نشان نمي‌دهد كه مثلا در سفرنامه ابراهيم بيگ يا سفرنامه حسن خان ايلچي يا... چون به موضوعاتي خاص نينديشيده‌اند يا به تعبير محمد اركون اين مسائل نينديشيدني بوده چه زوايايي ديده نشده است. يعني درست است كه نظريه اركون به عنوان يك جزو از نظريه مطرح شده اما معيارها و مصاديقي براي آن در طول تاريخ در كتاب بيان نمي‌شود.

نكته ديگر اينكه نويسنده در ابتداي بيان روش، اشاره كرده كه از دو مولفه استفاده مي‌كند: 1. رويكرد تاريخي 2. تحليل فلسفي. به نظر من از عهده تحليل فلسفي به خوبي برآمده‌اند اما در مورد رويكرد تاريخي، اگرچه در عمل صورت گرفته، اما توضيحي درباره آن نيست. يعني مشخص نيست كه معناي پرداختن با رويكرد تاريخي چيست. يك جنبه مثبت و قابل توجه كتاب اين است كه مي‌توان در آن يك خط سيري (timeline) از ظهور انديشه‌هاي مختلف درباره آزادي در طول تاريخ ايران را يافت. اما اين رويكرد تاريخي، نيازمند توضيح بيشتري است.

در مورد عنوان كتاب يعني «برداشت‌هاي رقيب از آزادي در ايران مدرن» (Rival Conceptions of Freedom in Modern Iran) مي‌توان اين پرسش را مطرح كرد كه آيا اين برداشت‌هاي مختلف از آزادي، برداشت‌هاي رقيب (Rival) بوده‌اند يا ممكن (Possible) ؟ وقتي اين برداشت‌ها رقيب باشند، يعني مي‌توان يكي را برگزيد و ديگري را كنار گذاشت. اما به گمان من برداشت‌هاي «ممكن» بهتر از برداشت‌هاي «رقيب» است. اين برداشت‌ها به نظر من رقيب نيستند و هركدام از وجهي و به معنايي قابل توجهند. اينها نكته‌هاي انتقادي بود اما يك توضيح درباره بخشي از كتاب لازم است. در فصل پنجم از اين بحث مي‌شود كه فعالان و انديشمندان و سياستمداران آزادي را براي چه كسي يا كساني مي‌خواستند، اين تاكيد به دليل توجه به دو گروه است: 1. ايرانيان غيرمسلمان 2. زنان. يعني به اين پرداخته‌اند كه آيا وقتي مثلا آخوند خراساني يا مرحوم ناييني، طرفداران مشروطه مي‌گفتند كه ما آزادي و برابري را براي مردم مي‌خواهيم، اين آزادي و برابري براي ايرانيان غيرمسلمان هم بود؟ آيا براي زنان هم بود؟ البته در متن قانون تاكيد شده كه اين آزادي براي همه ايرانيان است. در اصل هشتم متمم قانون اساسي كه بسيار محل توجه و نظر قرار گرفت، به اين جمله كه «همه اهالي مملكت ايران، در مقابل قانون مساوي هستند»، از سوي شيخ فضل‌الله نوري، بيشترين نقد وارد شد. شيخ فضل‌الله مي‌پرسيد، مگر مي‌شود همه مملكت در برابر قانون مساوي باشند؟ در اين فصل كتاب، نويسنده به اين موضوع پرداخته كه آيا مراد فعالان سياسي و فكري و كساني كه دنبال آزادي بودند، آزادي براي آن دو دسته نيز بود؟ يعني اين پرسش كه آيا علت اصلي انحطاط يا عقب‌افتادگي يا ضعف ايران اين نيست كه ما آزادي و برابري را براي همه نمي‌خواسته‌ايم؟ البته همان‌طور كه مولف درست نتيجه گرفته‌اند، پاسخ سوال از طرف موافقان و مخالفان روحاني مشروطه مطلقا منفي است؛ به تعبير ديگر، آخوندخراساني كه به حمايت از مشروطه معروف است و شيخ فضل‌الله نوري كه مخالفت با مشروطه معروف است، هر دو در اين موضع كه برابري و آزادي براي همه نيست متفق‌القول هستند.

در بحث مربوط به زنان نيز نويسنده به خوبي نشان داده كه حتي در نظامنامه انتخابات كه براي مجلس دوم تهيه مي‌شود، زنان هم از كانديدا شدن و هم از راي دادن محروم هستند و اين قانون تا سال 1341 برقرار است و بعد از آن است كه اين قانون عوض مي‌شود.

كتاب آقاي دكتر هاشمي در حقيقت پايان‌نامه نويسنده در دانشگاه آكسفورد است كه در سال 2015 با نمره عالي دفاع شده است. نكته انتقادي من درباره فرمت و شكل كتاب اين است كه معتقدم هنوز اين اثر شكل پايان‌نامه دارد. براي مثال وقتي نويسنده در پايان‌نامه مي‌خواهد نشان دهد كه گادامر يا كالينگوود چه گفته‌اند، مجبور است به تفصيل بيان كند. اما در كتاب كه خواننده‌اش قطعا فردي متخصص است، اين تفصيل لازم نيست. موارد جزيي از اين دست اشكالات هست كه به نظرم بايد اصلاح مي‌شد. آقاي دكتر هاشمي برخي دشواري‌هايي را در كار ترجمه متون متفكران عصر مشروطه به زبان انگليسي داشته‌اند و در اين جهت بسيار زحمت كشيده‌اند اما اين متن‌ها براي كتاب شدن لازم بود كه دقيق‌تر مي‌شد و براي اين كار بايد با فردي كه در زبان انگليسي بومي (native) هست، مشورت مي‌شد. من مطمئن هستم كه فارسي اين كتاب از متن انگليسي آن بهتر خواهد شد.

عضو هيات علمي بنياد دايره‌المعارف اسلامي (دانشنامه جهان اسلام)

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون