• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4401 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۹ تير

موادمخدر در سينماي ايران

گل افيون ،داغ ننگ

حافظ روحاني

 

 

فيلم‌هاي ايراني با موضوع مواد‌مخدر را مي‌توان به شكل كلي به دو شاخه تقسيم كرد؛ چرخه اعتياد و چرخه فيلم‌هاي قاچاق موادمخدر. هر چند نمونه‌هاي متعددي از هر دو چرخه را مي‌توان در سال‌هاي پيش از انقلاب هم مشاهده كرد؛ به عنوان نمونه در متون متعدد به «گوزن‌ها» (مسعود كيميايي، 1353) اشاره مي‌شود، اما اين چرخه در سال‌هاي پس از انقلاب به اوج رسيد؛ دوره‌اي كه در حدود يك دهه فيلم‌ها و البته مجموعه‌هاي متعدد تلويزيوني را شامل شد. از جنبه ويژگي‌هاي ژنريك اما به نظر مي‌رسد كه فيلم‌هاي منتسب به اين چرخه به شاخه‌ها و گونه‌هاي سينمايي گوناگوني مربوط مي‌شوند؛ از فيلم‌هاي پرزد و خورد (اكشن) گرفته تا ملودرام‌. با وجود تمامي اين تفاوت‌ها، به نظر مي‌رسد كه نگاه عمومي به مقوله موادمخدر در فيلم‌هاي سينماي ايران از بسياري جنبه‌ها به هم شباهت دارند. اين جنبه‌ها به‌خصوص از جهت نوع برخورد با پديده اعتياد اهميت دارند و به نوعي رويكرد فيلم‌ها به اين پديده اجتماعي را نشان مي‌دهند. اين رويكرد در اينجا از آن جهت اهميت دارد كه به نظر مي‌رسد در بسياري از فيلم‌ها، از جمله «كارت پرواز» (1396) مورد اشاره و تاكيد است. تقريبا در تمامي يا بخش عمده اين فيلم‌ها، شخصيت‌ها به واسطه يك معضل بيروني سراغ موادمخدر مي‌روند و به اصطلاح معلول يك موقعيت بزرگ‌ترند كه معمولا در قالب سردسته‌ يا عامل اصلي پخش و فروش موادمخدر نشانه‌گذاري مي‌شود كه در بسياري از موارد در تمام طول فيلم به چشم نمي‌آيد كه بر وجه نمادينش تاكيد بيشتر مي‌كند. چنان‌چه مي‌توان همين اشاره را در «كارت پرواز» هم ديد، به واقع سردسته باند را ما در تمام طول فيلم نمي‌بينيم و بعد از شكل‌گيري بحران، ديگر جوابگوي تلفن هم نيستند. آنچه بعد از اين در فيلم مي‌بينيم، عوامل و آدم‌هاي مختلفي هستند كه از نظر رده به طبقه فرودست‌ مربوطند. اين نسبت ميان طبقات اجتماعي در فيلم اهميت دارد، چون بخشي از موضوع اصلي در بسياري از فيلم‌هاي قاچاق موادمخدر، تلاش براي كسب ثروت يا بهبود وضعيت اجتماعي است كه مي‌توان آن را به شكل كلي تلاش براي جهش طبقاتي درنظر گرفت. معمولا در رده فيلم‌هاي موادمخدري، اين رفتار قهرمانان همراه با بدبيني نگريسته مي‌شود، مثال مشابه را باز مي‌توان در مورد فيلم «كارت پرواز» ديد؛ تلاش دو شخصيت اصلي بهبود وضعيت، تغيير شرايط يا حتي جهش طبقاتي است. در اين فيلم هم نگاه كلي به اين تغيير منفي است و به مرگ شخصيت زن، ندا (ندا جبراييلي)، منجر مي‌شود. اين نگاه از آن جهت اهميت دارد كه فقط محدود به منظر نسبت به موادمخدر نيست، بلكه از منظر چپ‌گرايانه نگاهي كلي است كه جهش طبقاتي را در نظام اجتماعي موجود ناممكن يا همراه و قرين با فاجعه درنظر مي‌گيرد. به نظر مي‌رسد كه سازندگان «كارت پرواز» هم كم‌و‌بيش به همين نگاه نزديك باشند. «كارت پرواز» را به عنوان فيلمي اجتماعي معرفي كرده‌اند؛ بيش از هر چيز معني اين اصطلاح در سينماي ايران مشخص نيست و به نظر مي‌رسد بيشتر يك اصطلاح جعلي باشد، اما «كارت پرواز» از نظر شكل بيشتر به شاخه ملودرام‌هاي مربوط به موادمخدر مربوط مي‌شود؛ فيلمي كه براساس الگوي فيلم‌هاي رئاليستي معاصر، با تاكيد بيشتر بر مايه‌هاي واقع‌نمايانه، تلخ‌تر از اشكال و نمونه‌هاي پيشين است.

تيتر سطري از يك ترانه محمود استاد محمد است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون