• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4423 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۳ مرداد

روزگار غريبي است نازنين

دوم مرداد سال 79 احمد شاملو درگذشت، اما همچنان بعد از 19 سال ياد و خاطره اين هنرمند بزرگ ايراني زنده است و به همين زنده بودن است كه اهالي توييتر فارسي در سالروز اين اتفاق، شاملو را فراموش نكردند و در هشتگ «احمد شاملو» درباره او نوشتند. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از نوشته‌ها يا بخش‌هايي از شعرهاي شاملو است كه در اين هشتگ جمع شده است:

«مي‌شكوفيم در دفاع از لبخند تو... كه يقين است و باور است»، «بامداد بود و همواره در بدترين سال‌ها اميد داشت به طليعه آفتاب»، «مگذار ديگران نام تو را بدانند... همين زلالِ بي‌كرانِ چشمانت؛ براي پچ پچ هزار ساله آنان كافي است»، «دوري‌ات آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوري»، «روزگار غريبيست نازنين»، «رنگ آشنايت پيدا نيست»، «در نوزدهمين سالگرد درگذشت احمد شاملو شاعر بزرگ‌ آزادي، مانند هر سال دوم مرداد 1398 ساعت شش عصر در گورستان امامزاده طاهر كرج ‌گردهم آمديم تا مزارش را گلباران كنيم. يادش همواره گرامي‌ است»، «مثل درختي كه به سوي آفتاب قد مي‌كشد همه وجودم دستي شده است و همه دستم خواهشي شده است خواهِش تو»، «آنقدر خوبي آقاي شاملو كه بايد به قول خودت بگيم: از تو ابديتي مي‌سازيم»، «مستند فرشاد فداييان درباره شاملو رو از دست نديد. ديدار با شاملو از ارديبهشت 1376 تا آبان 1376، طي هفت‌بار و به تناوب انجام شد. روزها و شب‌هايي كه شاعر هم گرفتار بود و هم سخت بيمار»، «دل‌هاي ما كه به هم نزديك باشند ديگر چه فرقي مي‌كند كه كجاي اين جهان باشيم دور باش اما نزديك من از نزديك بودن‌هاي دور مي‌ترسم»، «شاملو: اهميت و ارج زندگي در همينه كه موقته و تو بايد جاودانگي رو در جاي ديگري بجويي. دولت‌آبادي: اونجا كجاست؟ شاملو: انسانيت»، «من، براي آنكه چيزي از خود به تو بفهمانم، جز چشم‌هايم، چيزي ندارم»، «آينه‌اي برابر آينه‌ات مي‌گذارم تا از تو ابديتي بسازم»، «من در بي‌حوصلگي‌هايم با تو زندگي كرده‌ام»، «معلومه كه توهم نيست وقتي مي‌گيم كارهاي كودكي ما ويژه‌تر از هر دوراني بود. آخه كاري مثل خروس زري پيرهن پري كه شاملو براي بچه‌ها نوشت رو مگه ميشه فراموش كرد؟»، «جهانِ عبوس را به قواره همّتِ خود بُريدن است، آزادگي را به شهامت آزمودن است و رهايي را اقبال كردن حتا اگر زندان، پناهِ ايمنِ آشيانه است»، «هرگز كسي اين‌گونه فجيع، به كشتن خويش بر نخاست كه من به زندگي نشستم»، «هرگز شب را باور نكردم چراكه در فراسوهاي دهليزش به اميد دريچه‌اي دل بسته بودم»، «آه اگر آزادي سرودي مي‌خواند؛ كوچك؛ همچون گلوگاه پرنده‌اي، هيچ‌كجا ديواري فرو ريخته بر جاي نمي‌ماند»، «از رنجي خسته‌ام كه از آن من نيست»، «در نيست، راه نيست، شب نيست، ماه نيست، نه روز و نه آفتاب، ما بيرون زمان ايستاده‌ايم با دشنه تلخي بر گُرده‌هايمان، ، ، هيچ كس با هيچ كس سخن نمي‌گويد كه خاموشي به هزار زبان در سخن است»، «عشق را‌ اي كاش زبان سخن بود»، «من نمي‌دونم چطور يك‌نفر مثل شاملو مي‌تونه آنقدر مهم و تاثيرگذار شه؛ شاعر بوده، نويسنده بوده، مترجم بوده، روزنامه‌نگار بوده، اين اصلا كي وقت مي‌كرده يكم غيرمفيد باشه؟»، «مستند احمد شاملو شاعر بزرگ آزادي، بارها و بارها ارزش ديدن دارد» و «آي عشق ‌اي عشق چهره آبيت پيدا نيست.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون