به بهانه نمايش فيلم «شعلهور » در شبكه خانگي
درون آشفته پدر
كامل حسيني
احساس نوميدي در ميزانسِ نخستين سكانس فيلم از راه بُرش اين سكانس به دومين سكانس محو ميشود؛ درست زماني كه در آن فريد جهت تهيه قرص متادون به پزشك مراجعه كرده است و ديالوگي هم در اين ميان شكل ميگيرد. تو گويي تماشاگران را از راه تصوير محو نااميدي و عدم عزت نفس و سپس كشف روزنه اميد درون دومين سكانس به تماشاي روايتي فرا ميخواند كه در آن قهرمان، قهرمانانه از پس جبران وضعيت بغرنج خود بيرون ميآيد اما آيا حدس تماشاگر درست خواهد بود يا دچار غافلگيري خواهد شد؟ در برخي سكانسها، كارگردان به وسيله بهكارگيري تركيببندي رنگهاي مختلف، دود آتش در فضاي شب تار، خروش احساسهاي دروني و حالات رواني سوژه را در پيشزمينه قابها بيشتر نمايان كرده است. مدت زمان چنداني از پيوستن فيلم «شعلهور» به شبكه نمايش خانگي نگذشته است؛ اما تقريبا مانند ساير فيلمها همچنان ميان دوستداران اين فيلم و مخالفانش جدالي آرام در بر خواهد گرفت اما اين فيلم فارغ از قضاوت بر حقانيت هر كدام از موافقان و مخالفان، ارزش نسبي براي براي ديدن و درك برخي آسيبهاي اخلاقي افراد و سبك زندگي آشفته آنها در آن ديده ميشود. در حقيقت، با پيشروي كشمكشها در ميانه روايت تماشاگر متناسب با ريتم نسبتا آهسته فيلم از خواب غافلگيري بيدار ميشود و پيميبرد ترك اعتياد او هم نميتواند به مثابه نقطه عطف جدي آغازي براي اصلاح و پيشبرد اهداف بزرگ زندگياش كارآمدي خود را نشان دهد زيرا قهرمان اصلي، آنچنان درگير ناسازگاريهاي درون ي، احساسات و حسادت كودكانه و عدم اعتماد به نفس است كه توانا نيست با تنشهاي زندگياش به طور جدي و هدفمند روبهرو شود و آنها را به فراموشي يا امور سرگرمكننده ميسپارد. اينچنين است كه قهرمان در فرم روايي بدل به فردي منفعل خواهد شد كه نميتواند وارد معركه كشمكشها و رويدادهايي شود كه پيرنگ اصلي را در بافت روايت بنياد مينهند بلكه به جاي آن قهرمان بيشتر درگير پيرنگهايي ميشود كه با وجود پتانسيل بالا براي تنشها اما احتمالا همچنان پيرنگ فرعي هستند و بر اثر همين منفعل بودن فريد زود از هم ميپاشند يا در صورت تداوم و حضور آنها در بافت روايت چندان پر رنگ و تنشزا نخواهند ماند. به ياد بياوريم رودررويي دو سكانس متناوب اما مختلف كه در اولي فريد به پسرش نويد ميگويد كه ميخواهد با مژده يعني مادر نويد آشتي كند اما بعدها تا چه اندازه منفعل است در برابر حقيقت داشتن يا نداشتن ازدواج مجدد مژده!!!. هنوز هم كه مدتها از اكران اين فيلم از سينما تا شبكه نمايش خانگياش ميگذرد اما اين پرسش و نوع پاسخ به آن شايد سرچشمه برخي اختلافها در مورد اين فيلم باقي بماند اينكه بهكارگيري چنين طرح و شخصيتپردازي در ميانه يك داستان آيا به سبب ضعف بنمايه داستان فيلم است كه تنها نتيجه آن اتلاف وقت تماشاگر را در پيدارد يا به سبب نمايش شخصيت آشفتهاي است كه در جلب اعتماد شريك اقتصادي يا جذب دوباره همسرش همچنان درمانده است و براي تماشاگر هميشه درس عبرت؟