• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4491 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۵ مهر

گزارشي از حال و روز زائراني كه اين روزها با پاي پياده عازم نجف و كربلا هستند

عراقي‌ها پيش پاي زائران آب مي‌پاشند

مريم ماهاني

 

 

اين همه آدم چرا به كربلا مي‌روند؟ چرا بخشي از راه را پياده‌روي مي‌كنند؟ چرا اين همه موكب بر پا شده تا به آنها خدمت برساند؟ هر كسي ممكن است به اين سوال‌ها براساس منطق خودش جواب بدهد. آنها كه به پياده‌روي اربعين مي‌روند تا عتبات عاليات را زيارت كنند هم جواب‌هاي‌شان با هم فرق دارد، هر كدام‌شان به نيتي خانه و زندگي را براي چند روز رها مي‌كنند و پا در اين راه مي‌گذارند. رامين نصر اصفهاني جواني 25 ساله اهل اصفهان انگيزه خود را از سفر اربعين شوق ديدن حرم امام حسين(ع) مي‌داند: «اين مسير با تمام سختي‌ها، خستگي‌ها و مشكلات برايم هدفمند است.» و اين هدف انگيزه سفر را برايش دو چندان مي‌كند. رامين علاوه بر آنكه خودش زائر كربلا است، از زائران ديگر هم عكاسي مي‌كند. عكاس‌ها معمولا جزييات را بهتر مي‌بينند. زاويه نگاه‌شان با خيلي‌ها فرق دارد. براي رامين آنچه بيش از همه جالب توجه بوده حضور پررنگ زائران ديگر كشورها است. آنها معمولا به وسيله اتوبوس‌ تا جايي از مسير اصلي مي‌آيند و از آن پس به جمعيت اصلي مي‌پيوندند. زائراني از كشورهاي تركيه، هند، تركمنستان، پاكستان، آذربايجان و... كه هر كدام‌شان براي رسيدن به حرم حسين بن علي(ع) آيين و عزاداري مخصوص به خودشان را دارند. رامين با شوق وصف‌ناپذيري از ميزباني و مهرباني مردم عراق با زائران حرف مي‌زند: «عراقي‌ها هم در حمل و نقل رايگان زائران به شهرهاي نزديك كربلا دستي دارند و هم براي اسكان و پذيرايي بيست و چهار ساعته، در مسير جاده نجف به كربلا، پخت و پز انواع غذاهاي گرم و پذيرايي با ميوه، شربت و چاي و... با جان و دل كار مي‌كنند.» او مي‌گويد كساني را ديده كه حتي اگر چيزي براي پذيرايي از زائران نداشتند با
آب پاشي سعي بر آن داشتند تا كمي از گرما و خستگي مسير را از زائر دور كنند. خانواده‌هاي ايراني هم براي تقدير از عراقي‌ها ابتكار خودشان را دارند. مثلا برخي از زائران به كودكان و دختربچه‌هاي عراقي هداياي كوچكي مي‌دهند كه موجب خشنودي كودكان عراقي مي‌شود. زائران ايراني همچنين هداياي ديگري مثل دستمال كاغذي، عطر و آب‌پاش هم به عراقي‌ها هديه مي‌دهند.

 

موكب‌هاي ايراني‌ها مجهزتر از هميشه

هر سال كه از راهپيمايي اربعين مي‌گذرد، برنامه‌ريزي نهادهاي مردمي و دستگاه‌هاي دولتي براي ميزباني از زائران و خدمات‌رساني به آنها بهتر شده است. به گفته رامين امسال حضور موكب‌هاي ايراني بسيار پررنگ‌تر بوده است: «بيشتر موكب‌ها داراي امكانات و شرايط مناسب نظير كولر، پتو، حمام، سرويس بهداشتي و محل شارژ موبايل هستند. موكب‌هاي ديگري هم در مسير بودند كه صرفا براي كار خدماتي زائران بر پا شده بودند و فعاليت‌هايي مثل تعمير كالسكه كودك، خياطي لباس و كوله‌پشتي، خدمات مشاوره و موكب‌هاي مخصوص خدمات پزشكي و درماني و خدمات فرهنگي نيز جداگانه فعاليت مي‌كردند.» سپيده شفيعي‌پور كه از كرمان به همراه خانواده و دختر هفت ساله و پسر خردسالش در مراسم پياده‌روي اربعين شركت كرده است تمام انگيزه خودش و همسرش را درك حضور امام زمان(عج) در اين فضا مي‌داند. او از هواي گرم، سختي طي كردن مسير با دو كودك، تاول پاها، كم‌طاقتي در انتهاي مسير و زمان كم براي استراحت در شلوغي موكب‌ها مي‌گويد. اما اين سفر آن‌قدر برايش جذاب بوده كه شيريني‌اش را فراموش نمي‌كند. سپيده مي‌گويد: رعايت نكات بهداشتي در موكب‌ها از نگراني ما خيلي كم كرد. عراقي‌ها هم خيلي سنگ‌تمام گذاشتند. موكب‌هاي جداگانه‌اي هم براي ماساژ زنان و رفع خستگي زائران پيش‌بيني كرده بودند كه برايم جالب بود.»

حميد ثامري شهروند ساكن آبادان كه از مرز شلمچه با ماشين به بصره و از آنجا به نجف رفته است و از نجف تا كربلا را پيموده، درباره تجربه اين سفر مي‌گويد: «من مرتبه دوم است كه به عشق امام‌حسين(ع) به اين سفر مي‌روم. من آدم‌هايي در مسير ديدم كه شايد در شرايط عادي نتوانند بيشتر از 15 دقيقه در شهر راه بروند اما در اين سفر كمتر از دو يا سه ساعت در طول روز استراحت مي‌كردند و بيشتر در حال پياده‌روي در مسير بودند. آدم‌هايي كه معلوليت شديد داشتند و حتي نمي‌توانستند خوب صحبت كنند اما جالب اينكه هميشه در مسير از ما جلوتر بودند.» او برخورد عراقي‌ها را بي‌نظير مي‌داند: «هيچ‌وقت نمي‌توانم خود را جاي آنها قرار بدهم و شايد نهايت دو روز بتوانم تحمل كنم و مانند عراقي‌ها با اين كيفيت از زائران پذيرايي كنم.»

 

مزه سفر زير زبان زائران

عليرضا جوكار تحصيلدار يك شركت خصوصي در تهران است. او يكي ديگر از زائراني است كه تجربه سفرش را در مصاحبه‌اي كوتاه با خبرنگار اعتماد در ميان مي‌گذارد. او به جز سفر اربعين امسال دو سال گذشته را هم در راهپيمايي اربعين حضور داشته است. اما سفر پياده‌روي اربعين امسال را با خانواده خود تجربه كرده است. عشق و علاقه به امام‌حسين(ع) را دليل خود براي اين سفر مي‌داند. او در پاسخ به اين سوال كه چرا دوباره در اين مراسم شركت مي‌كند، جواب مي‌دهد: «هر كس كه يك‌بار برود، براي هميشه عاشق اين سفر مي‌شود چون متفاوت از سفر با كاروان و ديگر ايام سال به كربلاست و حال و هواي سفر اربعين شبيه هيچ سفر ديگري نيست. پياده‌روي اربعين سختي‌هاي خاص خودش را دارد، چون سفري را شروع مي‌كني كه نه جا و مكان مشخصي دارد و نه جايي را از قبل رزرو كرده‌اي كه خيالت راحت باشد و آنجا بروي پس يك دلشوره‌اي داري براي جا كه شب را كجا بخوابم مخصوصا اگر زن و بچه هم همراه خودت آورده باشي، چون به دليل ازدحام جمعيت امكان اسكان ممكن است به سختي فراهم شود.» او مي‌گويد، در سفرهاي قبل چند شب را در خيابان خوابيده است اما باز همان انگيزه اصلي او باعث تكرار دوباره سفرش شده است. جوكار بغض مي‌كند و با لبخندي در صورتش مي‌گويد تا اين سفر را كسي نرود دركي از آن پيدا نمي‌كند. او كه امسال با همسر و پسر خود اين سفر را آغاز كرده است، از اشتياق و جاذبه‌اي كه اين سفر براي آنها هم داشته است، خوشحال است‌.

او از تهران به زادگاه خود ملاير و از آنجا به ايلام و شهر مهران براي عبور از مرز رفته است، شلوغي و ازدحام زياد شهر مهران را در اين ايام طبيعي مي‌داند و از امكانات اين شهر مرزي در ايام اربعين امام‌حسين(ع) مي‌گويد: «به دليل ترافيك‌هاي سنگين در ورودي‌هاي شهر مهران امسال چند پاركينگ‌‌ بزرگ چند كيلومتري نرسيده به شهر مهران درنظر گرفته‌اند و داخل شهر مهران هم خدمات بهداشتي متوسطي دارد.» جوكار ماشين خود را در منزل يكي از ساكنان شهر مهران مي‌گذارد كه با پلاكاردهايي به مردم جاي پارك مي‌دهند و بعضي هزينه هم دريافت مي‌كنند اما در روز‌هاي نزديك اربعين ديگر شهر گنجايش حجم ماشين‌هاي ورودي را ندارد و بايد در پاركينگ‌هاي بيرون از شهر پارك كنند. از آنجا با اتوبوس‌هاي درنظر گرفته شده به پايانه مرزي بروند. در پايانه مرزي عراق ماشين‌هاي ميني‌بوس، ون و سواري عراق زائران را به شهر‌هاي مختلف عراق مثل سامرا، كاظمين، نجف، كربلا و امامزاده سيدمحمد مي‌برند. او و همراهانش با ماشين‌هاي كربلا و هزينه كرايه نفري صد هزار تومان سفر امسال خود را از مهران شروع مي‌كنند كه تا قبل از اوج شلوغي اربعين خانوده‌اش اولين زيارت كربلا را نائل شده باشند. او مي‌گويد: «از مهران تا كربلا حدود 6 ساعت مسافت است. از قديم در بين ما استان همداني‌ها نقل است كه مي‌گويند ما به كربلا نزديك‌تر هستيم تا مشهد.» نحوه پذيرايي عراقي‌ها برايش جالب است و تعريف مي‌كند كه آنها معمولا هر دو نوع خوراكي‌هاي ايراني و عراقي را دارند و بسيار خوشحال مي‌شوند كه مثلا اگر چاي مي‌خواهي بگويي چاي عراقي به جاي چاي ايراني. صبح كه مسير برگشتن به حرم شلوغ است تصميم مي‌گيرند با تاكسي‌هاي نزديك همان موكب به نجف بروند. 50 هزار تومان هزينه تاكسي تا نجف را مي‌پردازند، با ورود به نجف باز هم موكب‌هاي مردمي همه جا برپا بودند و آنجا حتي محل‌هايي براي دوش گرفتن زائران درنظر گرفته شده بود. جوكار و همراهانش هم بعد از سه روز رايگان در حمام‌هاي مطلوب استحمام مي‌كنند. او از ابهت خاص حرم حضرت علي(ع) مي‌گويد و زماني كه اين حسش را با ديگران در ميان مي‌گذارد همه از اين عشق خاص مشترك حرف مي‌زنند. از حس مهر و پدرانه حرم امام حسين(ع) هم با بغض مي‌گويد. بعد از زيارت و نماز در مسجد كوفه در نجف خانواده‌اي با اصرار آنها را شام مهمان مي‌كنند و بعد خانه آنها را به قصد مسجد سهله ترك مي‌كنند تا بعد از آن جايي براي خواب پيدا كنند و طلوع فردا پياده‌روي از سمت نجف به كربلا را شروع كنند. آنها خيابان اصلي اطراف آنجا به نام طريق‌العلما كه تجمع موكب‌ها در آن بوده است را گم مي‌كنند و در خياباني تاريك سرگردان مي‌شوند و دنبال پيدا كردن مسير قبلي هستند كه بيشتر از قبل سرگردان مي‌شوند. يكي از ساكنان خانه‌هاي آن خيابان با خوشحالي از آنها ميزباني مي‌كند؛ حمام و لباسشويي در اختيار آنها قرار مي‌دهد. اثاث و لوازم خواب در طبقه‌اي مجزا براي‌شان فراهم مي‌كند و ساعت پنج صبح آنها را براي نماز صبح بيدار كرده و صبحانه‌اي مفصل براي مهمانانش تدارك مي‌بيند. آنها صبح زود مسير راهپيمايي را از مسجد كوفه آغاز مي‌كنند و به مسير اصلي راه كربلا و عمود‌هاي مسير نجف تا كربلا مي‌رسند. عمود‌ها تيرهاي چراغ برق اين مسير هستند كه با تابلو شماره‌گذاري شده‌اند كه از اول نجف و پشت قبرستان وادي‌السلام شروع مي‌شوند و تا كربلا 1456 عمود دارند و هر عمود تا عمود بعدي 50 متر فاصله دارد. مسير پياده‌روي اربعين همان مسير اتوبان است كه دو طرف آن هم موكب زده‌اند. در بين راه به جز زائران ايران از كشورهاي پاكستان، افغانستان، آذربايجان، تركيه و از كشورهاي اروپايي هم در مسير پياده‌روي اربعين ديده مي‌شوند. اما جمعيت غالب همان عراقي‌ها هستند كه اكثرا خانوادگي و با فرزندان كوچك خود در مسير هستند. تمام طول مسير موكب‌ها زنان و كودكان هم به زائران انواع و اقسام پذيرايي‌ها و خدمات را ارايه مي‌دهند.

نزديك غروب كه مي‌شود ساكنان خانه‌هاي اطراف كنار راه از زائران مي‌خواهند به منزل آنها بروند تا استراحت كنند و همه جلويت را مي‌گيرند و صدا مي‌كنند بيت بيت. غروب دو پسربچه عراقي به اصرار دست آنها را گرفته و سمت خانه خود مي‌برند نكته ديگري كه مي‌گويد اينكه در بين راه زائران مخصوصا كساني كه تنها هستند يا تجربه اول‌شان است با زائران ديگر ارتباط برقرار مي‌كنند و بعد از آشنايي با يكديگر به صورت گروهي شب را با آسودگي بيشتري در منزل ميزبانان عراقي سپري مي‌كنند، خانواده جوكار هم با خانواده‌اي گرگاني همراه مي‌شوند و چون تا منزل عراقي از راه اصلي مسير راهپيمايي چند كيلومتر فاصله است، ميزبان با ماشين به استقبال آنها مي‌آيد و مهمانان را منزل خودش دورتر از جاده اصلي بين نخلستان‌ها مي‌برد، درخانه ميزبان عراقي گروهي از زائران يزدي هم از قبل رسيده‌اند و مهمان هستند كه با مهمانان تازه رسيده حدود
20 نفر زائر مهمان آن خانواده عراقي شده بودند. ميزبان عراقي ابراز علاقه زيادي به ايرانيان مخصوصا رهبر ايران از خود نشان مي‌دهد و هر زمان كه تلويزيون تصوير ايشان را پخش مي‌كرد پيرمرد عراقي ميزبان دستش را روي سينه خود مي‌گذاشت و مي‌گفت، سيد هذا امام خامنه‌اي و به عربي مي‌گويد، ما مديون آقا و ايرانيان و سربازان مدافع حرم هستيم و اگر نبودند داعش زماني كه تا 20 كيلومتري كربلا آمده بود ما را نابود كرده بود. بعد از آشنايي و خوشامدگويي شام مناسبي را ميزبان عراقي براي مهمانان تدارك مي‌بيند و اهل خانه سعي مي‌كنند سريع‌تر از زائران پذيرايي كنند تا آنها هم زمان بيشتري براي حمام و عبادت و خواب داشته باشند. عراقي‌ها تمام وسايل خانه را در اختيار زائران مسافر گذاشته بودند و مشخص بود كه براي پذيرايي بهتر و خالصانه از هيچ دريغ نمي‌كردند، حتي لوازم موردنياز خود را دراختيار مهمانان قرار مي‌دادند. ساعت چهار صبح جوكار كه كمي زودتر از خانواده‌اش بيدار مي‌شود، مي‌بيند تعدادي از زائران يزدي مشغول نماز شب هستند و تعدادي از زائران عراقي كه بعد از آنها آمده بودند بدون حتي روانداز يا بالشت خوابيده‌اند. آنها هم مثل ميزبان اولويت وسايل را به ايراني‌ها اختصاص داده‌اند. كم‌كم بقيه زائران همه براي نماز صبح بيدار مي‌شوند و بعد از صرف صبحانه آماده مي‌شوند تا روز دوم راهپيمايي مسير نجف به كربلا را شروع كنند. همه مهمانان با ميزبان مهربان عراقي عكس يادگاري مي‌گيرند (آنها اين رسم عكس يادگاري ايرانيان را خيلي دوست دارند) و بعد پيرمرد ميزبان عراقي و پسرش با دو ماشين ون و سواري زائران را به مسير اصلي برمي‌گرداند؛ «ما مسير را ادامه مي‌دهيم معمولا هر 10 تا 20 تا عمود را كه پشت سر مي‌گذاريم در موكب‌هاي بين راه استراحت مي‌كنيم اين‌طوري سختي راه براي افرادي كه دفعه اول‌شان است و عادت به دشواري مسير و ازدحام و گرماي هوا ندارند، كمتر مي‌شود.» در همين زمان استراحت، عراقي‌ها به سمت شما مي‌آيند و مي‌خواهند كه به شما كمك كنند كفش شما را واكس بزنند، پاي شما را ماساژ بدهند و واقعا از اين همه مهرباني و صبر و تحمل آنها آدم متاثر مي‌شود، روز دوم هم به پايان خود نزديك مي‌شود و زائران تا نزديكي غروب راه مي‌روند. اين‌بار در اين نقطه از مسير چون روستا يا خانه‌اي نبوده كه آنها شب را در آن مهمان عراقي‌ها باشند اما در عوض موكب‌هاي مجهزي برپا بوده‌اند. آنها شب را در اين موكب به صبح مي‌رسانند، بعد از نماز صبح روز سوم پياده‌روي را شروع مي‌كنند و تا عمود 900 مي‌روند.

بعد از حدود 45 كيلومتر پياده‌روي به دليل خستگي و پاهاي تاول زده بعضي از همراهان كم‌توان‌تر تصميم مي‌گيرند بقيه راه را با ماشين بروند. او از انصاف و مهرباني اكثر راننده‌هاي عراقي چه آنهايي كه كرايه حمل و نقل مي‌گرفتند چه آنها كه بدون هزينه مي‌بردند، بسيار تعريف مي‌كند و مي‌گويد، به نظر تمام مردم عراق زن و مرد، پير و جوان، دارا و ندار در اين مسير بسيج شده‌اند كه هر چه در توان دارند براي زائران پياده‌روي اربعين مهيا كنند، براي بار دوم كه در اين سفر به كربلا مي‌رسند ازدحام جمعيت بيشتر شده است. اين‌بار از راه دور زيارت مي‌كنند و از كربلا خداحافظي مي‌كنند، مي‌گويد به محض خداحافظي روي‌مان را كه برگردانديم متوجه شديم در همان نزديكي راننده‌اي داد مي‌زند؛ مرز مهران، به سمت ماشين او رفتيم و با نفري 70 هزار تومان در ماشين خوب و كولردار راننده در آن هواي گرم منتظر مانديم تا ظرفيت ماشين پر شود. راننده به مسافران آب خنك مي‌دهد و براي تكميل ظرفيت ماشين چرخي در اطراف مي‌زند.

جوكار مي‌گويد، ديدم پيرمردي تنها بسيار ناتوان با عصا از دور به طرف ماشين مي‌آيد كه اتفاقا مقصدش مهران بود. پيرمرد با كمك راننده و بقيه مسافران سوار مي‌شود. پيرمرد حول و حوش 90 سال سن و قدرت تكلم پاييني داشت. راننده ليوان آبي به او مي‌دهد تا نفسي تازه كند. «به پيرمرد گفتيم چرا حاج آقا با اين شرايط و سن و سال تنها آمده‌اي؟ پيرمرد گفت كه با كاروان بودم اما ديشب كاروانم را گم كردم و آنها هم تا حالا حتما رفته‌اند، مي‌گويد شب گذشته عراقي‌ها او را به خانه‌شان بردند و لباس‌هايش را شستند، گوشي تلفن همراهش را شارژ كردند تا او بتواند به خانواده‌اش خبر بدهد»، گفتم شايد ديگر بعد از عمل قلب باز كه امسال داشتم عمرم كفاف ندهد تا خود را به كربلا برسانم، تصميم گرفتم كه هر طور شده در مراسم اربعين امسال شركت كنم. من 9 تا فرزند دارم اما هيچ‌كدام مرا همراهي نكردند. من هم تنها از اصفهان با كاروان به كربلا آمدم. به مرز مهران كه رسيديم پيرمرد مقدار پولش كمتر از كرايه ماشين بود و از كسي هم پول قبول نمي‌كرد، گفت نه، صد تومن دارم پنجاه مي‌دهم، پنجاه هم بايد تا اصفهان بروم. راننده عراقي هم با خوشرويي پذيرفت. در پايانه مرزي مهران دو تا از مسافران جوان پيرمرد را كول كردند تا از مرز رد كنند. قول دادند او را سوار ماشين‌هاي اصفهان كنند. مرز شلوغ‌تر شده بود و ترافيك در گيت‌هاي ورودي و خروجي هم زيادتر شده بود، از مرز با اتوبوس به شهر مهران رفتيم تا ماشين خود را كه در منزل يكي از ساكنان مهران گذاشته بوديم، ‌برداريم و به سمت خانه حركت كنيم كه خانواده مهراني هم با مهمان‌نوازي خود و شست‌وشو و نظافت ماشين، ما را خجالت‌زده محبت خود كردند. در خروجي و ورودي‌هاي شهر مهران ترافيك سنگيني بود كه جمعيت مي‌خواستند سواره و پياده خود را به مرز برسانند. موكب بزرگ و مجهز اداره راه در ورودي شهر آخرين محلي بود كه ما شب را آنجا سپري كرديم.

 


نزديك غروب كه مي‌شود ساكنان خانه‌هاي اطراف كنار راه از زائران مي‌خواهند به منزل آنها بروند تا استراحت كنند و همه جلويت را مي‌گيرند و صدا مي‌كنند بيت بيت. غروب دو پسربچه عراقي به اصرار دست آنها را گرفته و سمت خانه خود مي‌برند نكته ديگري كه مي‌گويد اينكه در بين راه زائران مخصوصا كساني كه تنها هستند يا تجربه اول‌شان است با زائران ديگر ارتباط برقرار مي‌كنند و بعد از آشنايي با يكديگر به صورت گروهي شب را با آسودگي بيشتري در منزل ميزبانان عراقي سپري مي‌كنند

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون