ساخت توالت عمومي
به عهده كيست؟
سپيده موسوي| سرويس بهداشتي عمومي چه در ادبيات روزمره و چه در كالبد شهري ايران سابقهاي كمتر از 100 سال ندارند. تا پيش از دوره قاجار توالت در گوشهاي از اتاقهاي خانه تعبيه ميشد، دستشويي خانه در واقع بدون چاه بود؛ يعني فضاي نشستن و سنگ دستشويي در روي بلندي قرار داشت و مدفوع به داخل محوطه شيبدار و گودالي در همان اتاق هدايت ميشد و روي محوطه گودالي شكل، خاك ميريختند. بعد از هر چند مدت، مدفوعها را براي مصارف كشاورزي بارِ خران حمل ميكردند و به كشتزارها ميبردند. اما اين رسم زندگي شهرنشيني نيست. ديگر نميتوان بار قضاي حاجت را به عهده گوشههاي پنهاني گذاشت. زندگي در شهري كه اتوبان و برج و تونلهايش فراوان است بيش از همه به يك عنصر اساسي احتياج دارد و آن دستشويي عمومي است. نياز به دستشويي عمومي نيازي پايه است، آنقدر پايه كه شايد گفتن اين نكته عجيب باشد اما آماري دقيق از تعداد توالتهاي عمومي در شهرهاي ما در دست نيست يا اگر در دسترس است، در اختيار عموم قرار ندارد. علاوه بر اين با اينكه در جهان كميتههاي بسياري وظيفه احداث توالت عمومي را به عهده گرفتهاند اما چنين كميتهاي در ايران وجود ندارد، شايد اگر نهادي مستقل ميتوانست بار سنگين ساختن چشمههاي سفيد سراميكي را به عهده بگيرد و اين مساله را از بوروكراسي اين وزارتخانه و آن وزارتخانه رهايي بخشد، وضع توالتهاي عمومي ما در حال حاضر چنين نبود. آمار گزارش زير نشان ميدهد كه تهران اقلا از اين نظر روي خوشي به مردانش نشان داده است اما ديگر قشرهاي جامعه همچنان از اين نياز حياتي و اساسي سهمي ندارند. سوال اينجاست كه آيا جز چند چشمه محدود كه عموما در پاساژها و مالهاي گرانقيمت ساخته ميشوند، متوليان شهري توجهي به توالتهاي عمومي زنانه دارند يا خير؟ شايد گفتنش قبيح باشد اما چيزي از قبح واقعيت كم نميكند، شايد مردان بتوانند پشت شمشادها و كوچهپسكوچهها درماني براي استيصال خود پيدا كنند اما از يك مادر يا يك زن چه انتظاري ميتوان داشت؟ توالتهاي عمومي زنانه بيش از هر چيز امنيت و آرامش خاطر را براي نصف جامعه شهري به ارمغان ميآورند اما آيا برنامهاي دقيق و جامع براي اين مساله وجود دارد يا خير؟ بگذاريد يك قدم عقب برويم و سوالي پايهايتر را مطرح كنيم: چقدر در ايران توالت عمومي داريم و چه كسي بهطور به خصوص مسوول آن است؟