• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4653 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱ خرداد

ادامه از صفحه اول

سنجش بي‌حب و بغض

 چنانكه حتي در شوراي نگهبان نيز همين مساله را ذكر كردند. شخصا معتقدم اگر افرادي كه همان ابتدا به استفاده از عنوان «ليست اميد» به «بهارستان» راه يافتند، در همين فراكسيون باقي مي‌ماندند، ما شاهد اين حجم از سرخوردگي‌ها نبوديم و تبعات اينچنيني به همراه نداشت، اما عدم وفاي به عهد تعداد قابل‌ توجهي از افراد و الحاق آنان به فراكسيون‌هاي نزديك به اصولگرايان موجب شد كه امروز انتقادها به فراكسيون اميد بيشتر از آنچه بايد صورت گيرد. مهم‌ترين مساله در اين ميان اما به عقيده من، پيگيري‌ها و اقداماتي است كه از سوي فراكسيون اميد صورت گرفت. فراموش نكنيم مطالباتي كه از سوي اعضاي فراكسيون اميد مطرح و پيگيري شد، مطالباتي كلان و در نوع خود بسيار با ارزش بود؛ هر چند بسياري از شعارهاي داده شده روزهاي نخست، شعارهايي انتخاباتي بود كه بعضا نيز محقق شد. شخصا اما حتي در شعارهايم نيز دقت كافي به خرج دادم و تلاش كردم تا آنان را محقق كنم ولي متاسفانه برخي از آنان به نتيجه موثر ختم نشد اگرچه نبايد فراموش كرد كه مقدورات كم است و محذورات بسيار. ما نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در طول 4 سال اخير تمام تلاش خود را به كار بستيم تا از موانع و سدهاي موجود بگذريم و بتوانيم گامي موثر براي بهبود شرايط زندگي مردم در تمام جنبه‌ها به ‌ويژه سياسي، اجتماعي و فرهنگي ‌برداريم ولي با اين حال بايد اعتراف كنم كه آن ديد و نگاه تشكيلاتي لازم در بين اعضاي فراكسيون اميد مجلس دهم وجود نداشت كه اگر داشت، به‌طور قطع ما نسبت به امروز موفق‌تر بوديم و احتمالا ميزان انتقادات به فراكسيون نيز به مراتب كمتر بود. اگر مي‌توانستيم به ‌معناي واقعي كلمه كار گروهي و تشكيلاتي داشته باشيم، حتي اگر باز هم موفق به عملياتي كردن تمامي شعارها و وعده‌هاي ايام انتخابات مجلس دهم نمي‌شديم، باز هم مردم تفاوت را احساس مي‌كردند ولي متاسفانه نه در سطح شهر تهران و نه در شهرها و شهرستان‌ها نتوانستيم آنچنان كه بايد و شايد به‌طور تشكيلاتي عمل كنيم. هرچند قابل انكار نيست كه براي نمايندگان شهرستان‌هاي كوچك‌تر، پيشبرد تشكيلاتي و گروهي اقدامات چندان مقدور نيست؛ چراكه طبيعتا آنان جهت پيگيري مطالبات حوزه انتخابيه خود تلاش مي‌كنند. بدين ‌ترتيب به عقيده من مشكل اساسي نه در نمايندگان به صورت فردي، بلكه در ساختار موجود است. اگر نواقص و نقاط ضعف اين ساختار با اصلاح قوانين از بين برود يا تا حدودي برطرف شود، قطعا نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ديگر سراغ مطالبات و اقدامات كوچك‌تر كه اعضاي شوراي شهر نيز مي‌توانند آن را برطرف كنند، نخواهند رفت؛ بنابراين درست به همان ميزان كه برخي قصورها و كوتاهي‌هاي موجود را به نمايندگان نسبت مي‌دهند، بايد گفت كه ساختار موجود در كشور نيز تاثيرگذار است. مردم بايد بدانند كه در مسير ايفاي وظايف نمايندگي تنگناهاي بسياري وجود دارد كه در طول 4 سال، بارها و بارها دست و پاي نمايندگان را مي‌بندد؛ از اين‌رو معتقدم درباره انتقادات فراوان عليه مجلس دهم همچون تصويب بودجه بايد تمام جوانب ماجرا را در نظر گرفت. بايد اين مسائل را به ورطه نقد كشيد تا در مجلس آينده ديگر شاهد چنين رخدادهايي نباشيم ولي اگر قرار بر محكوميت باشد، قطعا نمي‌توانيم به آسيب‌شناسي دقيق دست پيدا كنيم. هرچند نبايد فراموش كرد كه چنين اقداماتي در مجالس گذشته نيز وجود داشت ولي در مجلس دهم نمود به مراتب بيشتري داشت كه در نوع خود بي‌سابقه بود. متاسفانه ما امروز يا يك مساله را تمام و كمال محكوم مي‌كنيم و كنار مي‌گذاريم يا اينكه آن را صد درصد تاييد مي‌كنيم؛ حال آنكه براي ارزيابي عملكرد دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي نيازمند بررسي جامع و تحليل مزايا و معايب كنار هم هستيم. نمايندگان مجلس دهم اين فضاي سخت را زندگي كرده‌اند و امروز بايد به دور از هياهوهاي سياسي و رسانه‌اي بررسي‌هاي تخصصي لازم را انجام دهيم تا هم قضاوتي همراه با انصاف حاصل شود و هم بتوانيم راهي براي خروج از مشكلات و بحران‌هاي فعلي بيابيم. با اين حال در پايان بايد تاكيد كنم كه در طول 4 سال گذشته به عنوان يك نماينده و عضوي از پارلمان ايران نهايت تلاش خود را براي حل مشكلات و معضلات يكايك شهروندان ايراني از طريق نظارت و قانونگذاري انجام دادم و اميدوارم اين اقدامات بتواند باري از روي دوش مردم عزيز بردارد و براي اندكي هم كه شده موجبات تسلي خاطر آنان را فراهم آورده باشد.

 


فرصت‌ تازه مسلمانان

ما اكنون در شرايطي به سر مي‌بريم كه رژيم اشغالگر اسراييل آن را دوراني طلايي براي توسعه‌طلبي‌هاي خود به شمار مي‌آورد. حمايت كم سابقه يا بي‌سابقه دولت ايالات متحده امريكا به رهبري ترامپ از توسعه اشغالگري‌هاي دولت نتانياهو و نيز علني شدن و افزون شدن جريان عادي‌سازي روابط ميان برخي كشورهاي عربي با تل آويو كه با رونمايي از معامله قرن جهش دوباره‌اي يافت؛ دو مساله‌اي است كه سرنوشت فلسطين و بزرگ‌ترين مساله امت اسلامي را در وضعيت بي‌سابقه‌اي قرار داده است تا آنجا كه اكنون سخن از اشغال اراضي كرانه باختري است! و نخست‌وزير اسراييل اين دوره را يكي از بهترين زمان‌ها در روابط ميان برخي پايتخت‌هاي عربي اسلامي و تل‌آويو توصيف مي‌كند. گذشت بيش از 70 سال از يوم‌النكبه و مرور اقدامات اسراييل نشان مي‌دهد كه پيشروي و توسعه‌طلبي صهيونيست‌ها، مساله‌اي توقف‌ناپذير است و در هر دوره‌اي ابعاد جديدي پيدا مي‌كند و هيچگاه التيام و بهبود نيافته است مگر آنگاه كه ملت فلسطين با مقاومت از خود دفاع كرده‌اند. شگفت آنكه اين رژيم اشغالگر و كشورهاي بزرگ حامي آن نشان داده‌اند حتي حاضرند، تلاش‌هاي رهبران فلسطيني براي صلح را هم به شكست بكشانند و ناديده بگيرند و اين روزها مي‌بينيم كه در قضيه غور اردن چگونه حتي امنيت يك كشور همسايه عربي متعهد به رعايت امنيت اسراييل را نيز تهديد مي‌كنند. روز جهاني قدس با ريشه‌ها و هويت عميق اسلامي خود هر ساله نويدبخش تجديد راه‌حل‌ها و ابتكارات جوامع اسلامي براي قضيه فلسطين است. جمله‌اي از امام خميني در اين باره خواندني است:«جمعه آخر ماه مبارك رمضان روز قدس است و در دهه آخر ماه رمضان به احتمال زياد شب قدر است ... روز قدس كه همجوار شب قدر است، لازم است كه در بين مسلمانان احيا شود و مبدا بيداري و هوشياري آنان باشد». به عبارت ديگر روز جهاني قدس به خاطر پيوند با مهم‌ترين مناسبت اسلامي، آييني فرامذهبي براي پيروان همه مذاهب اسلامي است و مي‌تواند هر ساله آغازي براي انديشيدن و هم‌انديشي درباره چالش‌هاي كلان مسلمين باشد. امسال به خاطر الزامات و محدوديت‌ها و مراقبت‌هاي به وجود آمده بر اثر بيماري كرونا، مهم‌ترين تجلي روز جهاني قدس كه برگزاري راهپيمايي‌ها در نقاط مختلف جهان بوده است، ممكن نيست اما متقابلا مي‌تواند زمينه‌ساز بروز فرصت‌هاي تازه‌اي براي پيوستگي بيشتر جوامع ما باشد. واقعيت آن است كه حتي ميان مردم ايران و فلسطين هم ارتباطات و گفت‌وگو اندك است و شايد شناخت كافي نيز نسبت به هم نداشته باشند. در شرايط كرونا و توسعه استفاده و ارتباطات انساني در فضاي مجازي، فرصت‌هاي تازه‌اي براي ملت‌هاي حامي فلسطين خلق مي‌كند كه نبايد آنها را كوچك شمرد. سال‌ها پيش از انقلاب اسلامي در ايران نخستين صندوق حمايت از مردم فلسطين در نوع خود در خاورميانه توسط جمعي از علماي ديني برجسته ايراني در مشهد، قم و تهران تاسيس مي‌شود در زماني كه رژيم شاه با دستگاه اطلاعاتي وابسته به موساد با آن مخالفت مي‌كرد اما شايد در حال حاضر از اين ابتكارات گذشته بي‌خبر باشيم اما نيازمند طرح نسل جديدي از ابتكارات هستيم. ما مسائل زيادي براي فكر كردن و به اشتراك گذاشتن با يكديگر داريم. از مباحث و موضوعات حقوق بشري گرفته تا بررسي راه‌حل‌هاي ممكن براي قضيه قدس و الاقصي. مساله فلسطين همواره يكي از موضوعات اصلي مورد توجه محافل و فعالان حقوق بشر در جهان بوده است اين در حالي است كه مردم ايران شايد تنها ملتي در جهان باشند كه به خاطر مواضع خود در قبال فلسطين و حمايت از مقاومت در منطقه با تحريم‌هاي بي‌سابقه‌اي در تاريخ معاصر مواجه شده است. طبعا ارتباط بيشتر و مستقيم نخبگان، روشنفكران و فعالان و مردمان كشورهاي اسلامي با مردم فلسطين، انگيزه ملت‌ها را براي پايداري، همدلي و مواسات با فلسطينيان بيشتر مي‌كند. اين بسيار مهم است كه مردم فلسطين اخلاص و دغدغه و مودت مردم ايران را درك كنند و شايد اكنون در دوره كرونا زمينه درك متقابل بيش از گذشته فراهم است. درباره راه‌حل‌هاي ممكن براي قضيه فلسطين، پيشنهادات گوناگوني وجود دارد كه مي‌تواند يكي ديگر از موضوعات مهم براي هم‌انديشي ميان جوامع اسلامي و مردم فلسطين باشد مثلا ايران بارها به عنوان يك ابتكار بين‌المللي بر لزوم همه‌پرسي از ساكنان اصلي سرزمين فلسطين تاكيد كرده است. نبايد فراموش كرد كه اساسا روز جهاني قدس براي از انزوا درآمدن و قدرت گرفتن جوامع مسلمان در مقابل رژيم اسراييل و قدرت‌هاي حامي او شكل گرفت و اكنون نبايد گذاشت تا عوامل قدرت و هويت جهان اسلام تضعيف شود. روز جهاني قدس در طول بيش از 40 سال برگزاري خود توانسته حتي بر ژئوپليتيك و معادلات خاورميانه تاثير بگذارد و كانوني با عنوان محور مقاومت خلق كند كه به يك عنصر پايدار در فرآيندهاي منطقه‌اي تبديل شده است كه ديگر كسي نمي‌تواند آن را ناديده بگيرد لذا روز جهاني قدس را بايد به فرصتي براي آفرينش و تجديد قدرت و ابتكارات ميان ملت‌هاي باورمند به مساله فلسطين تبديل كرد. 
توضيح: نسخه عربي اين يادداشت همزمان در روزنامه الاستقلال چاپ فلسطين به مناسبت روز قدس منتشر شده است.


اين سياست را  اعدام‌كنيد

از همه مهم‌تر اينكه كدام شرايط و ساختارهاي اداري وجود دارد كه امكان ورود نمايندگان را در چنين مبادلات مجرمانه‌اي فراهم مي‌كند؟ آيا اين ساختارها همچنان وجود دارد؟ چگونه ممكن است كه ساير نمايندگان و همكاران نزديك آنان از اين روابط و حضورهاي مجرمانه مطلع نباشند؟ اگر قرار باشد كه مردم براي مبارزه با فساد به دستگاه قضايي اطلاع دهند پس چرا نمايندگان مجلس كه حداقل بخشي از آنان از اين فساد مطلع بوده‌اند آن را عمومي نكردند؟ از همه مهم‌تر اينكه چرا مجازات آنان كمتر از ديگران است. به قول يكي از دوستان كه نظري را براي من فرستاده بود، معتقد بود كه آنان به اعتماد مردم نيز خيانت كرده‌اند و اين اتهام بسيار سنگين‌تري از اختلاس است. اگر بتوان دو نفر از متهمان را به عنوان فساد محكوم به اعدام كرد، چرا افرادي كه اعتماد را زايل مي‌كنند، به اين جرم محكوم نشوند؟ داستاني مشهور است كه مردي در تاريكي امانتي را به فردي داد كه برايش نگه دارد هنگامي كه برگشت بگيرد ديد كه او دزد مشهور شهر است. گمان كرد كه امانتي او را دزديده، ولي فهميد كه او همان كسي است كه مال را به امانت نزدش گذاشته است. پرسيد چرا مال را برنداشتي، گفت من دزد هستم ولي خيانت در امانت نمي‌كنم. اتفاقا اين منطق درستي است. نماينده‌اي كه بايد از حقوق ملت دفاع كند و هنگام انتخابات و گرفتن راي از مردم شعارهاي تندي عليه فساد داده است و در مجلس سخنراني پرحرارتي عليه وجود فساد در صنعت خودرو كرده است، اگر رشوه گرفته باشد، بيش از هر فردي عادي بايد به اشد مجازات محكوم شود. نه فقط نماينده، بلكه كارمند دولت يا شركت توليدكننده هر چه بلندپايه‌تر باشد، بايد مجازات سخت‌تري بر او تحميل كرد. مردم نمي‌پذيرند كه افراد عادي محكوم به اعدام شوند ولي افراد صاحب قدرت كه امين مردم بوده‌اند و موجب اين فساد شده‌اند با اندكي مجازات و سپس تخفيف و آزادي مشروط مواجه شوند و از همه بدتر اينكه كسي نمي‌داند چرا و چگونه و تحت‌تاثير چه نقاط ضعفي از ساختار روابط اداري توانسته‌اند مرتكب چنين فسادي شوند؟ در حكم عليه دو نماينده از عنوان معاونت در جرم يا همان سبب جرم بودن استفاده شده است و براي دو نفري كه محكوم به اعدام شده‌اند از عنوان مباشرت استفاده شده است. ولي واقعيت اين است كه در اينجا سبب اقوي از مباشر است. اگر اين اسباب خانه كرده در قدرت و سياست نباشند هيچ شهروندي نمي‌تواند چنين اخلالي را در جامعه ايجاد كند.  نكته ديگر اين است كه ماشين نخود نيست كه هزاران عدد را بتوان خريد و پنهان كرد. اين وضعيت كه هزاران خودرو را بتوان با زد و بند جابه‌جا كرد و بدون شماره كردن در انبار بيرون از كارخانه نگهداري كرد، به‌طور قطع و يقين محصول وجود فرآيندهاي فاسد است و تا هنگامي كه اين فرآيندها اصلاح نشود، فساد نيز همچنان خواهد بود.  به نظر مي‌رسد كه بدون پذيرش قواعد روشن اقتصادي نمي‌توان مانع از فساد شد. قيمت‌گذاري و مقررات حمايتي و تعرفه‌اي در كنار افزايش تصاعدي نقدينگي، مجموعه به هم بسته‌اي را ايجاد مي‌كند كه برون‌داد همين فسادها است و الا چرا يك نفر بايد سرمايه خود را صرف خريد خودرو و نگهداري و سپس فروش آن كند. چرا خودرو را قيمت‌گذاري مي‌كنيد؟ به اين دليل كه تعداد قابل توجهي از افراد خودي‌ از قيمت‌گذاري منتفع خواهند شد. اين رانتي است كه نصيب فلان مقام يا نماينده يا مدير مي‌شود. ريشه بخش مهمي از اين فسادها در سياست‌هايي است كه به نام حمايت از مصرف‌كننده و مردم تصويب و اجرا مي‌شود ولي مردم در عمل همان كالا را با قيمت بازار آزاد مي‌خرند. اين سياست‌ها به نام عدالت و به كام فساد است. اين سياست‌ها را اعدام كنيد پيش از آنكه افراد را اعدام كنيد. جالب اينكه صدور اين احكام مواجه شده است با انتشار گزارش تحقيق و تفحص مجلس از صنعت خودروسازي كه بسيار خواندني و البته بيش از آن تاسف‌آور است كه جداگانه به آن پرداخته خواهد شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون