• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4718 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۲۵ مرداد

نجمه خدمتي تك‌ تيرانداز ورزش كشورمان در گفت‌‌و‌گو با «اعتماد»:

حمايت هست اما براي ما نيست باعث شدم نگاه‌ها به تيراندازي و ورزش زنان عوض شود

علي ولي‌اللهي

در ادامه گفت‌وگوهاي سريالي روزنامه اعتماد با ورزشكاران المپيكي كشورمان اين ‌بار به سراغ نجمه خدمتي رفتيم؛كسي كه موفق شد، اولين سهميه المپيك توكيو را براي كشورمان به ارمغان آورد. خدمتي از بازي‌هاي آسيايي اين‌چئون كره جنوبي در ورزش ايران مطرح شد. دختر 18 ساله‌اي كه در آن بازي‌ها باز هم به عنوان اولين نفر توانست نخستين مدال كاروان ورزشي ايران و نخستين طلاي تيراندازي را به دست آورد. از همان زمان او جزو ورزشكاران نخبه كشورمان طبقه‌بندي شده و با وجود اينكه رشته‌اش چندان در بين مردم طرفدار ندارد اما خودش ورزشكاري شناخته شده به حساب مي‌آيد. تيرانداز خونسرد كشورمان كه مدال‌هاي آسيايي و جهاني در كارنامه‌اش به چشم مي‌خورد اين روزها مشغول آماده‌سازي خود براي حضور در رقابت‌هاي المپيك است كه البته معلوم نيست كي برگزار شود. خودش مي‌گويد جوري برنامه‌ريزي كرده بود كه در اين ايام به اوج آمادگي رسيده باشد و در المپيك باشد اما كرونا برنامه‌هاي او را هم مثل همه مردم به هم ريخته است. خدمتي حالا بايد يك سال ديگر تلاش كند تا بتواند به آرزوي بزرگش كه مدال المپيك است، برسد. البته آن‌طوركه خودش مي‌گويد در اين راه بسيار تنهاست و از سوي هيچ نهادي حمايت نمي‌شود. ورزشكار كشورمان مثل همه ورزشكاران با مشكلات مالي دست به گريبان است و از توزيع نامناسب امكانات و حمايت‌ها گله‌مند است. او همچنين از اينكه هيچ كدام از كساني كه در رشته تيراندازي سهميه المپيك گرفته‌اند به IOC براي بورسيه شدن معرفي نشده‌اند تا ماهيانه 500 دلار حقوق بگيرند نيز متعجب است و اعتقاد دارد بايد حقايق در اين زمينه گفته شود.

 

اوضاع تمرينات‌تان به چه صورت هست؟ از 14 تير گويا استارت زده‌ايد.

تمرينات‌مان را از 14 تير آغاز كرديم و قرار شد كه تقريبا 3 هفته تمرين داشته باشيم و بعد يك هفته استراحت كنيم. الان طبق روال آن برنامه‌ريزي پيش مي‌رويم. البته شروع مجدد تمرينات چند روز به تعويق افتاده و ادامه‌اش بستگي به تصميم فدراسيون دارد. البته فكر مي‌كنم از امروز(شنبه) تمرينات آغاز شود.

از امكانات رفاهي كه براي‌تان فراهم شده، راضي هستيد؟ پروتكل‌هاي بهداشتي رعايت مي‌شود؟

راستش ما توي اردو نيستيم و اردويي براي ما تدارك ديده نشده است. ما فقط داريم تمرينات‌مان را حضوري زير نظر مربي انجام مي‌دهيم. يعني تمرينات به صورت شخصي است و زير نظر مستقيم فدراسيون نيست و اردوي تيم ملي به حساب نمي‌آيد. به خاطر اينكه هنوز مجوز برگزاري اردو صادر نشده. براي همين تمام پروتكل‌ها و مواد لازم براي پيشگيري از بيماري را خودمان تهيه مي‌كنيم.

از لحاظ مالي كمكي به شما مي‌شود؟

نه! من كه خودم از فدراسيون يا جاي ديگري پولي نمي‌گيرم. فقط يك حقوقي است كه ماهيانه قرار شد به ورزشكاراني كه كسب سهميه كرده بودند، پرداخت شود كه مبلغش حدود 60 ميليون تومان است. اين پول را قرار بود كميته ملي المپيك بدهد كه نصفش را تا به حال پرداخت كرده‌اند. قرار بود نصفه باقي‌مانده‌اش را تا شروع المپيك بدهند و حالا كه المپيك به تعويق افتاده هنوز باقي آن پول هم پرداخت نشده است.

پس مي‌توانم بگويم شما با مشكلات مالي براي تمرينات هم مواجه هستيد.

به هر حال شرايط سخت است. در اين اوضاعي كه كرونا آمده و اوضاع به هم ريخته همه دچار مشكلات شده‌اند. از ما هم هيچ حمايتي البته بهتر است بگويم، حمايت آنچناني صورت نمي‌گيرد. من خودم به شخصه از جايي حمايت نمي‌شوم.

يعني نه كميته المپيك و نه وزارت ورزش و نه فدراسيون هيچ كدام شما را حمايت نمي‌كنند؟

فقط همان 60 ميليوني كه گفتم بود كه آن هم نصفش پرداخت شده البته از همان هم مبلغي به عنوان ماليت كسر شد. الان هم با توجه به وضعيت حال حاضر و هزنيه‌هايي كه بايد كنيم براي مراقبت از خودمان مقابل بيماري و رفت‌وآمد و اين چيزها و توجه به اين مساله كه يك سال ما بايد تمرين بكنيم براي حضور در المپيك، فكر نمي‌كنم اين مبلغ كمك چنداني به ورزشكاران كند. مي‌خواهم بگويم حمايت هست ولي براي ما نيست. اين يك مقدار مشكل براي ما درست كرده است.

هر فدراسيون يك ورزشكار مي‌توانسته به IOC معرفي كند كه بورسيه بشود آن كسي كه معرفي شده، شما نيستيد؟

اخيرا متوجه شديم كه كميته بين‌المللي المپيك در رشته‌هايي كه شانس مدال‌ آوري وجود دارد از تقريبا يك سال پيش يك ورزشكار را بورسيه كردند و ماهيانه 500 دلار به او پرداخت مي‌كنند. اما در فدراسيون تيراندازي از ما 6 نفري كه كسب سهميه كرديم هيچ كدام‌مان مبلغ بورسيه را دريافت نمي‌كنيم. يعني اسم هيچ كدام از ما 6 نفر براي IOC رد نشده.

پس چه كسي اين پول را دريافت كرده است؟

بهتر است براي اطلاع از جزييات اين مساله با مديران فدراسيون و مسوولان ورزش كشور صحبت كنيد.

مسابقه ندادن و مدام تمرين كردن، روحيه شما را خراب نمي‌كند؟ چون ديدم در صفحه شخصي‌تان نوشته بوديد دلم براي مسابقه و هيجانش تنگ شده.

شركت در مسابقه خيلي براي رشته ما تاثيرگذار است. به خاطر اينكه هيجان و استرسي كه در مسابقات بين‌المللي تجربه مي‌كنيم را هيچ‌وقت نمي‌توانيم در اردو و حتي مسابقات داخلي تجربه كنيم. ولي خب اين شرايطي است كه پيش آمده و كاريش نمي‌شود كرد. اميدوارم هر چه زودتر شرايط عادي شود. البته اين را هم بگويم كه در خيلي از كشورها در حال حاضر مسابقات برگزار مي‌شود و مسابقات بين‌المللي در جريان است اما ما امكان شركت را نداريم. اميدوارم هر چه سريع‌تر اين اتفاق براي ما هم بيفتد و بتوانيم با شرايط مناسب‌تر و برنامه‌ريزي دقيق‌تر از طرف فدراسيون كار را پيش ببريم. اميدوارم لااقل بتوانيم اردوها را آغاز كنيم و چند تا مسابقه كشوري هم برگزار شود. چون تيراندازي رشته‌اي است كه ورزشكاران زياد با هم سر و كار ندارند و مي‌توانند با رعايت كامل دستورالعمل‌هاي بهداشتي تمرين كنند و مسابقه بدهند.

تعويق المپيك براي شما اتفاق خوبي بوده يا نه؟

هم خوب بوده هم بد. خوبي به تعويق افتادنش اين است كه ما مي‌توانيم سطح آمادگي‌مان را بالا ببريم و بيشتر تمرين كنيم. البته كه رقباي ما هم بيشتر تمرين مي‌كنند و در رقابت‌هاي بيشتري حاضر مي‌شوند. ما تمام برنامه‌ريزي‌ها و تلاش‌مان را كرده بوديم كه در مرداد ماه امسال به اوج آمادگي خودمان برسيم و با آرامش رواني لازم و تدابير خوب سرمربي تيم‌مان يعني خانم هاشمي راهي المپيك شويم. براي همين به تعويق افتادن يك ساله‌اش برنامه‌هاي ما را به هم ريخت و از اين لحاظ بد بود.

اين سوال شايد خيلي عوامانه به نظر برسد ولي خيلي‌ها فكر مي‌كنندتمرين يك تيرانداز به اين شكل است كه مدام تيراندازي مي‌كند. تمرينات شما شامل چه برنامه‌هايي است؟

ما در طول هفته 3 روز تمرينات بدن‌سازي داريم كه بيشتر حركات هوازي انجام مي‌دهيم. وزنه زدن و اينها براي‌مان خوب نيست. تيرانداز بايد سيستم قلبي عروقي‌اش خوب كار كند تا بتواند در روز مسابقه كه ضربان قلب بالا مي‌رود، آن را كنترل كند. همچنين اين تمرينات باعث مي‌شود، بدن در آينده دچار آسيب نشود. تيراندازي رشته‌اي است كه ورزشكار در آن ثابت مي‌ايستد و اين ممكن است مدت زيادي طول بكشد بنابراين به نوعي رشته ما استقامتي هم هست. بعد يك تفنگ 5 كيلويي هست كه ورزشكار بايد مثل يك وزنه آن را مدام بالا پايين ببرد و گاهي چند دقيقه نگه دارد. همين باعث آسيب بدني مي‌شود و بايد عضلاتي كه در اين امر دخيل هستند، قوي باشند. ما تمرينات تصويرسازي و ريلكسيشن را نيز انجام مي‌دهيم. اينها جزو تمرينات روزانه و مهم ماست. تيراندازي رشته‌اي است كه به ذهن خيلي مربوط مي‌شود. يك قسمتي هم كه مربوط مي‌شود به تيراندازي.

در چند تا از مصاحبه‌هاي قبلي شما با اين جمله مواجه شدم كه «ما قطعا شانس كسب مدال در المپيك را داريم ولي بايد حمايت بشويم.» مي‌خواهم بدانم منظور شما از حمايت چيست؟

به نظرم مسوولان بايد بنشينند و فكري براي ما بكنند. آنها بايد بدانند يك ورزشكار جز دغدغه مدال گرفتن و بهترين خودش را به نمايش گذاشتن نبايد دغدغه ديگري داشته باشد. چه از لحاظ مالي چه ذهني. خودم را مثال مي‌زنم. اگر ذهن من آرام باشد و در روز مسابقه بتوانم هيجاناتم را كنترل كنم 100درصد جزو فيناليست‌ها يا حتي مدال‌آوران المپيك قرار مي‌گيرم پس بايد ذهنم آرام باشد. آرام بودن ذهنم هم بستگي دارد به اينكه دغدغه‌هاي ديگر زندگي‌ام چقدر برطرف شده است. شايد مردم فكر كنند يك ورزشكار المپيكي در رفاه زندگي مي‌كند. مي‌خواهم بگويم اصلا اين طور نيست و ما در شرايط خيلي سختي ورزش مي‌كنيم. به اين خاطر كه ورزش تيراندازي نه بين مردم و نه بين مسوولان هنوز زياد شناخته شده نيست. شايد دليلش اين باشد كه ما تا به امروز فقط فيناليست المپيك شده‌ايم. اما اگر به ورزش ما به عنوان رشته مدال‌آور نگاه شود 100درصد ما هم مي‌توانيم جزو رشته‌هاي مدال‌آور باشيم و مردم هم ما را بشناسند. ما نياز به توجه بيشتر و بودجه كافي براي فدراسيون‌مان هستيم.

با جمله شما كه گفتيد، ورزش تيراندازي چندان بين مردم و مسوولان شناخته شده نيست، موافق هستم اما در مورد خود شما اوضاع فرق مي‌كند. شما ورزشكار شناخته شده‌اي در كشور هستيد و به نوعي جزو سلبريتي‌ها به حساب مي‌آييد. لااقل در مقام مقايسه با ديگر ورزشكاران اين رشته. چه شد كه شما معروف‌تر از بقيه شديد؟

دليل اولش مي‌تواند اين باشد كه من توي سن كم و در 18 سالگي توانستم در بازي‌هاي آسيايي 2014 اين‌چئون اولين مدال كاروان ورزش ايران كه طلا هم بود را كسب كنم. اينكه آن اتفاق توسط يك خانم با آن سن و سال رخ داده بود در كشور خيلي به چشم آمد. هم به اين خاطر كه اولين مدال بود و هم به اين دليل كه اولين مدال تيراندازي در بازي‌هاي آسيايي بود. از آنجا به بعد بيشتر بين مردم شناخته شدم. مي‌توانم بگويم از آن به بعد، نگاه‌ها به ورزش تيراندازي و حتي ورزش زنان هم شكل ديگر شد. چون ثابت شد، اولين‌ها را ما هم مي‌توانيم رقم بزنيم. سال گذشته نيز باز هم توانستم يكي ديگر از اولين‌ها را رقم بزنم. من اولين سهميه ايران در المپيك توكيو را به دست آوردم. اين هم باز مزيد بر علت شد كه رشته‌اي كه آنچنان شناخته شده نيست به نظر مردم بيايد. مردم ايران بيشتر به رشته‌هايي مثل فوتبال يا كشتي علاقه نشان مي‌دهند ولي خب ما هم داريم، تلاش مي‌كنيم به نحوي دل مردم را شاد كنيم. همه اين عوامل دست به دست هم داد تا من كمي بيشتر از بقيه ديده شوم.

اين روزها ورزشكاران از طريق صفحات اجتماعي‌شان كسب درآمد مي‌كنند. براي شما هم اتفاق افتاده؟

راستش براي من خيلي كم بوده. چون رشته‌ من به نوعي است كه نمي‌توانم تمركزم را روي صفحات مجازي بگذارم. تنها هدف من اين است كه در مسابقات بهترين عملكرد را داشته باشم. همين باعث شده، بخواهم از فضاي مجازي دور باشم. يك مدت هم اصلا فعاليت نداشتم ولي با اين حال يك جورهايي مردم بايد براي ورزشكاراني كه از اين طريق درآمدزايي مي‌كنند، حق قائل باشند. چون تنها راه درآمد برخي از ورزشكاران همين صفحات‌شان در دنياي مجازي است. ورزشكاران تمام وقت‌شان را براي ورزش مي‌گذارند. من خودم درسم را عقب انداختم تا سهميه‌ام را كسب كنم. تمام فكر و ذكرم تبديل شده به تيراندازي و طبيعتا درآمدي از جاي ديگري ندارم. ورزشكاران ديگر هم به اين شكل. خيلي از هم سن‌وسال‌هاي من مي‌توانند سر كار بروند و كسب درآمد كنند ولي من همه تمركزم روي تيراندازي است تا بتوانم مدال بگيرم مثل خيلي از ورزشكاران ديگر كشورمان.

در ايامي كه قرنطينه خيلي سفت و سخت توسط مردم اجرا مي‌شد، بازار لايوهاي اينستاگرامي هم داغ بود. شما هم يك بار با آرات حسيني، لايو مشترك گذاشتيد كه بي‌حاشيه هم نبود و برخي از شما انتقاد كردند. در مورد آن قضيه توضيح مي‌د‌هيد؟

خيلي انتقاد نشد. يك نفر فقط انتقاد كرد.

غير از آن يك نفر در برخي از صفحات حمايت از كودكان هم ديدم كه از شما انتقاداتي شده بود.

حقيتقش من از جاي ديگري انتقادي نشنيدم. به نظرم مساله خاصي هم نبود. من از آرات حمايت كردم چون او دارد تلاش خودش را مي‌كند. شايد چون ديده مي‌شود اين حرف و حديث‌ها پيش آمده. من خودم تقريبا از 11 يا 12 سالگي تيراندازي حرفه‌اي را شروع كردم. از قبلش هم چون مادرم در اين رشته كار كرده بود و اولين مربي‌ام به حساب مي‌آمد به تمرين مي‌پرداختم. تنها تفاوت من با آرات اين است كه من جلوي دوربين نبودم و او جلوي دوربين است. تنها فرق آرات با ورزشكاران موفق اين است كه آرات از همين حالا ديده مي‌شود و موفقيت‌هايش به چشم مي‌آيد. به عنوان ورزشكاري كه قرار است براي دومين بار در المپيك شركت كنم و در ورزش زنان كمي شناخته شده هستم، احساس كردم خوب است، آرات از جانب من هم حمايت بشود چون خودم بچه بودم دوست داشتم، حمايت شوم. الان هم دوست دارم انگيزه‌اي باشم براي او تا بيشتر تلاش كند و موفق‌تر بشود.

آن‌طور كه متوجه شدم اهل كتاب و مطالعه هستيد.

بله كم و بيش ولي زياد هم نه. بيشتر به كارهاي هنري علاقه دارم مثل نقاشي و بافتني.

شما نقاش هم هستيد؟

هم نقاشي مي‌كشم و هم بافتني انجام مي‌دهم. آن اوايل در پيجم هم منتشر مي‌كردم ولي بعد از يك مدتي ديگر نقاشي‌هايم را منتشر نكردم.

در فعاليت‌هاي خيريه هم گويا حضور فعالي داريد.

در زمان قرنطينه پويشي در صفحه شخصي‌ام به راه انداختم تا براي آن دسته از هموطنان كه در شرايط سخت مالي گير كرده بودند يا نمي‌توانستند بروند سر كار يا زنان سرپرست خانوار بودند، كمك‌هايي جمع شود. مبلغي هم جمع شد و بسته‌هاي غذايي تهيه شد و به دست نيازمندان رسيد. همچنين در موسسه خيريه خادمين علي‌ابن ابي‌‌طالب(ع) كه زير نظر دكتر رسول خادم و آقاي پرويز پرستويي كار مي‌كند، عضو هستم. خيلي از ورزشكاران در اين موسسه عضو هستند. اين موسسه در استان‌هاي محروم مرزي و در روستاهايي كه بيشتر در مرز پاكستان و افغانستان هستند، كار مي‌كند و افراد زيادي را تحت پوشش قرار داده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون