وكيل جمعيت امام علي(ع) تغيير ساختار آن را غيرقانوني مي‌داند
مرگ مغزي يك سمن
يكم تير ماه بود كه شارمين ميمندي‌نژاد موسس جمعيت امام علي(ع)، مرتضي كي‌منش مسوول رسانه‌اي و كتايون افرازه بازرس علي‌البدل اين تشكل مردم‌نهاد بازداشت شدند. اگرچه يك ماه بعد، روزهاي ۳۱ تير ماه و يكم مرداد ماه به ترتيب كتايون افرازه و مرتضي كي‌منش آزاد شدند اما حالا ۵۰ روز است كه موسس جمعيت امام علي(ع) همچنان در بازداشت است.
ماجرا براي اين سازمان مردم‌نهاد كه طول سال‌هاي اخير به عنوان يكي از مشهورترين خيريه‌هاي كشور مشغول به فعاليت بوده اما به بازداشت اعضايش ختم نشد و حالا در قصه‌اي تازه از زهرا رحيمي، مديرعامل جمعيت و همسر ميمندي‌نژاد خواسته شده تا ساختار جمعيت را تغيير دهد و البته او را به دادسرا احضار هم كرده‌اند.
اين خواسته همزمان با ارسال نامه‌اي از وزارت كشور مبني بر فرصتي محدود براي تغيير ساختار جمعيت قطعي شد و سعيد دهقان، وكيل جمعيت
امام علي(ع) در همين راستا با طرح اين پرسش كه چرا دنبال تغيير ساختار اين سمن هستند، گفته كه اين خواسته به لحاظ زماني، نشان از ايرادي اساسي دارد و به گفته او، يك اقدام حقوقي نيست، بلكه اقدامي است كاملا سياسي با پشتوانه‌هاي امنيتي!
او گفته كه ظاهر قضيه اين است كه از هيات امنايي به مجمع عمومي تبديل شود. يعني انگار مي‌خواهند بگويند ما شما را دموكراتيك مي‌خواهيم كه بايد پرسيد كه چگونه يك نهاد امنيتي مي‌خواهد يا مي‌تواند دموكراسي را براي يك نهاد مدني با اين سابقه روشن بياورد؟ و باز هم همان سوال محوري اينكه چرا بايد متولي نهادهاي مدني، سياسي‌ترين و يكي از امنيتي‌ترين وزارتخانه كشور باشد كه كار به اينجا برسد؟ او معتقد است كه اين سوالاتي است كه بايد جواب داده شود تا زواياي پنهان پرونده روشن شود.
به گفته دهقان، اخيرا بالاخره ملاقاتي با آقاي ميمندي‌نژاد انجام شد و به همسر‌شان كه مديرعامل جمعيت هم هستند، گفته شد كه چيزي از جمعيت به آقاي ميمندي‌نژاد گفته نشود. حتي گفته نشود كه چه كساني آزاد شده‌اند!
نمي‌شود از يك طرف بگويند دستگيري موسس جمعيت ربطي به جمعيت ندارد و از طرف ديگر به همسر ايشان كه مديرعامل جمعيت هم هستند، تكليف كنند كه از جمعيت صحبتي نكند. او به امتداد گفته است: «از روز اول كه آقايان و وزارت كشور به نحوي اين حرف را مطرح كرده‌اند، مساله به تصميم‌گيري بين مرگ مغزي و مرگ واقعي شبيه‌سازي شده؛ اگر جمعيت بپذيرد، مثل اين است كه دچار مرگ مغزي شده و شايد فقط اسمش باقي بماند و چيزي از هويتش باقي نماند. در حالي كه با انحلال احتمالي، اگرچه مرگ واقعي رقم مي‌خورد، اما دست‌كم هويت و پيشينه جمعيت باقي مي‌ماند.»