با اوين چه كنيم؟
شهرام شهيدي
شهردار تهران گفت: بر اساس مذاكراتي كه داشتهايم مقرر شده بخشي از زندان اوين به بوستان تبديل شود.
از اعضاي تاريكخانه خواستيم پيشنهاداتشان را براي هرچه بهتر شدن فضاي زندان اوين ارايه كنند: موسيو شيطان: به نظرم با توجه به اينكه در روزگار قديم دستگاههاي وحشتناكي اينجا بوده و همچنين نزديكياش به محل شهربازي سابق تهران و عدم ساخت شهربازي جديد در تهران بهتره زندان اوين تبديل به شهربازي بشه. ميشه قطار وحشت سوپر استانداردي ساخته بشه اينجا كه هر گردشگر داخلي و خارجي ميياد از خوف شب ديگه خوابش نبره.
مادموازل ناتو: بنده هميشه معتقد به كار فرهنگي بوده، هستم و خواهم بود. بنابراين اصل بهتر است زندان اوين تبديل به سينما اوين شود. حالا فيلم ترسناك هم پخش كند باز كار فرهنگي ترسناك انجام داده. فيلمهاي ژانرهاي ديگر را هم پخش كند باز خوب است.
عمو حسام: هيچي مثل برجسازي تو اين مملكت جواب نميدهد. اول اينكه مقدمه ساختن تخريبه. چنان ميكوبيش كه ديگه نه نشان از تاك ميمونه و نه تاك نشون. بعد با بتن و ميلگرد پرش ميكني و ميياي بالا. سازنده راضي. فروشنده راضي. خريدار با ويو و منظره فوقالعاده خانههاش راضي، ديگه كسي نميگه اينجا قبلا چي بوده. همه ميگن ببين چي شده.
خوزه: موچاس گراسياس براي فرصت دادن به من. الگراندو پروژكتينو. پنج ستاره هتلينو اوينو. زيرزمينو درست كرد شبيه زندان. م م م م م. هر شب پانصد يورو براي خواب شب در سلولينو. اوه ماي گاد. بزرگ بزرگ ايده. غذاي بد زندان تو حلق مسافر ريختينو. آب زيپو سرو شد هر ملاقينو صد يورو. الگراند هتلينو اوينو. م م م م م
مهاراجه: صاحب تشكر كرتاهه. من فكر كردن كرتاهه هتل و برج و سينما كار درستي نهي نهي. بهترين كاربري، زمين فوتبال كرتاهه. با اين همه تجربه كه هست در ساخت ورزشگاه نقش جهان شما بدهيد همانها ساخت برايتان يك ورزشگاه كيليكيلي زيبا و شيك كرتاهه.
صداي خودجوش يك ناشناس خودسر: بسه بسه لوس بازي با اين ايدههاي آبگوشتي و جلف و سوسولي. خيلي هنر به خرج بديم بذاريم اونجا انجمن صنفي روزنومهاي چيزي بشه. همهتون دورهمي برين اونجا سياحت. حيف كه امورات دست من نيست وگرنه زودتر براتون اتاق رزرو ميكردم اونجا.