• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4761 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۵ مهر

جامعه، خيانت، طلاق

شيدا آريايي‌پور

طلاق در زمان حاضر به تدريج به بحراني تبديل شده است كه باعث از هم پاشيده شدن كانون گرم خانواده و سبب تاثيرات منفي بر سلامت جسمي و رواني زوج‌ها مي‌شود. طلاق يك فقدان است كه سازگاري فرد را تحت‌الشعاع قرار داده و اثرات نامطلوبي در اين زمينه ايجاد مي‌كند. فقدان كنترل، نارسايي و اختلال در زمينه كنترل عواطف و تنظيم هيجان‌ها، كاهش اعتماد به نفس و خودارزشمندي پايين، پيامدها و فقدان‌هايي هستند كه ممكن است فرد پس از دريافت آسيب، طي وقايع تنش‌زايي مانند طلاق، آنها را تجربه كند.گاهي زوجين در روابط زناشويي با معضلاتي روبرو مي‌شوند كه آنها را دچار تعارض مي‌كند كه اين تعارض آغازين قصه انفكاك و طلاق است. سوال اصلي كه مطرح مي‌شود اين است ‌كه چه علل و عواملي موجب افزايش طلاق در جامعه مي‌شود. يكي از معضلات اجتماعي كه در انفكاك زندگي زناشويي نقش دارد و گريبان‌گير جامعه امروز ما شده خيانت است كه در اين راستا جامعه‌شناسان و روانشناسان معتقدند كه اين معضل اجتماعي در چند سال اخير نسبت به سال‌هاي گذشته تغيير چنداني نداشته و جامعه همچنان از اين مشكل مرارت مي‌برد. خيانت افزايش آمار طلاق را پررنگ كرده، به باور بسياري از افراد طلاق به دليل خيانت همسر قابل پذيرش و امر طبيعي است چراكه خيانت براي برخي افراد يك خط قرمز محسوب مي‌شود. طلاق در جامعه ما يك مساله چالش‌بر‌انگيز است و به راحتي پذيرفته نمي‌شود اما از طرف ديگر خيانت مساله‌اي نيست كه بتوان به راحتي آن را بخشيد و از خاطر محو كرد. دليل خيانت همسر مي‌تواند بسيار متنوع و بسيط باشد يكي از عمده‌ترين دلايل خيانت نارضايتي در روابط زناشويي است و عدم توافق در مورد داشتن رابطه جنسي مي‌تواند فرد را به سمت خيانت و ارضاي نياز‌هاي جنسي از طريق نامشروع سوق دهد؛ نداشتن اعتماد به نفس، معضلات روانشناسي، تفاوت فرهنگي، معضلات اقتصادي، انتقام مي‌تواند از دلايل خيانت باشند. متاسفانه در جوامع امروزي پديده نكوهيده خيانت بسيار ديده مي‌شود كه موجب تخريب و آسيب به روابط زوجه و زوج و بنيان خانواده مي‌شود. اين مساله يك كابوس است. مرد و زني كه به آنها خيانت شد دچار نوسانات شديد خلق و خو مي‌شوند و تمركز بر فعاليت‌هاي معمول روزمره را از دست خواهند داد. به‌طور كلي، ۴ ساحت از زندگي كه تحت‌تاثير طلاق قرار مي‌گيرد شامل بعد رواني، بعد اقتصادي، بعد فرهنگي و بعد جمعيتي است. 
دلايل خيانت
دلايل خيانت به همسر مي‌تواند بسيار متنوع و گسترده باشد. يكي از عمده‌ترين دلايل خيانت، نارضايتي در روابط زناشويي است. سستي از طرف يكي از زوجين يا ناكارآمدي و عدم توافق در مورد داشتن رابطه جنسي مي‌تواند فرد را به سمت خيانت و ارضاي نيازهاي جنسي بكشاند. نداشتن اعتماد به نفس، مشكلات روانشناختي، تعارضات فرهنگي، مشكلات مالي، انتقام و غيره مي‌توانند از دلايل خيانت باشند. در هر صورت خيانت قابل توجيه و قابل دفاع نيست اما لازم است كه قبل از هر تصميمي دلايل آن بررسي شود. عمده‌ترين دلايل خيانت به شرح ذيل هستند.
1. رفتارهاي تحقيرآميز زوجين نسبت به عواطف همديگر
2. استفاده مكرر از الفاظ سرزنش‌آميز توسط زوج يا زوجه
3. عدم احساس صميميت ميان زوجين
4. احساس بي‌قدري زوجين به دليل عدم بروز احساسات و بيان تعريف و تمجيد نسبت به زوج يا زوجه
5. از نظر زناشويي و رابطه جنسي ارضا نشوند
6. ناديده‌انگاري همصحبتي در راستاي نياز‌هاي عاطفي
پيشنهادات
افشاي خيانت، يك آشفتگي عاطفي ايجاد مي‌كند كه اين آشفتگي با يك شوك آغاز مي‌شود و عواقب آن شامل احساس غم، خشم، اضطراب، شرم و انتقام‌جويي است. يكي از متغيرهاي تاثيرگذار در اين زمينه، كنترل عواطف است. عدم توانايي كنترل عواطف، يكي از عواملي است كه مي‌تواند باعث طلاق زوجين شود. چرا كه افراط و تفريط در عواطف، افراد را به سمت ناسازگاري، پرخاشگري، خشم، نفرت و اضطراب سوق مي‌دهد كه به صورت كنترل نشده، بهداشت رواني و عاطفي افراد را به گونه‌اي جدي تهديد مي‌كند. كنترل عواطف از طريق چهار بعد عاطفي منفي، اضطراب، خشم و خلق افسرده مشخص مي‌شود. منظور از كنترل عواطف، توانايي تشخيص، ابراز و بيان و كنترل عواطف منفي و مثبت است. تنظيم و كنترل عواطف، شكل خاصي از خودنظم بخشي است. فرد با پريشاني‌هاي روانشناختي تمايل دارد كه از افشاي تجربه‌هاي هيجاني‌اش جلوگيري كند. از ديگر مولفه‌هايي كه بر زندگي زناشويي اثرگذار است، تنظيم شناختي هيجان و دشواري در تنظيم هيجان است. تنظيم هيجان به ظرفيت نظارت، ارزيابي، فهم و اصلاح واكنش‌هاي هيجاني به شيوهاي كه براي عملكرد بهنجار سودمند است، اشاره دارد و فرآيندي را شامل مي‌شود كه از طريق آن افراد هيجان‌هاي‌شان را خواه به صورت هشيار يا ناهشيار به وسيله اصلاح تجارب يا تغيير موقعيت فراخواننده هيجان تنظيم مي‌‌كنند. همان‌طوركه بيان شد، تنظيم هيجاني به منظم كردن و تنظيم فرآيندهاي احساسي گفته مي‌شود. پس دشواري در تنظيم به معناي بي‌نظمي احساسات است. بي‌نظمي احساسات به نارسايي‌هايي در توانايي تجربه، ابراز و استفاده از احساسات اطلاق مي‌شود، وقتي كه احساسات فرد دچار بي‌نظمي مي‌شود، احساس از دست دادن كنترل را گزارش مي‌دهند. همسراني كه آسيب‌ديده هستند از لحاظ هيجاني در ترس و عدم امنيت غوطه‌ور بوده و به هنگام مواجهه با فشارهاي ناگوار پاسخ‌هايي نظير جنگ، كناره‌گيري، يا تسليم مي‌دهند. طي مراحل درماني، درمانگر به اكتشاف تجربي افراد خيانت‌ديده مي‌پردازد، جايي كه احساسات، تداعي‌ها، خاطرات و تصاوير با موضوعات جاري درمانجو ارتباط پيدا مي‌كنند. در حقيقت شناسايي احساسات متداعي با آسيب ناشي از خيانت همسر به آسودگي بدني و احساس راحتي منجر مي‌شود.
حقوقدان، پژوهشگر و  نويسنده

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون