بازيگران تئاتر جشن گرفتند
جعفر والي از پيشكسوتهاي تئاتر تجليل كرد
اعتماد| تئاتريها شبشان را برگزار كردند، دوازدهمين جشني كه سعي كرده بودند متفاوت از جشنهاي مشابه باشد. مجرياي در مراسم حضور نداشت و بخشهايي از نمايشِ سقراط كه به خاطر اين جشن اجرا نداشت، به روي صحنه رفت. همچنين از بازيگري 102 ساله تقدير شد و او آوازي خواند كه مورد استقبال قرار گرفت. بهزاد فراهاني هم از گنگ بودن نقد مديريت هنر و سياست حاكم بر آن، نبود برنامه، نبود درك كاربرد فرهنگي و اجتماعي هنر، نبود شفافيت در بودجه هنر و اعلام صادقانه آن، نبود درك استقلال هنر و هنرمند، نبود احترام به تشكلهاي آزاد مردمي و حذف و نابودي دستاورد تشكلها، دل نسپردن به ايجاد سازمان مستقل تئاتر، نبود توجه به قرارداد تيپ و بازنگري در تعرفههاي دستمزد و... سخن گفت. «جمشيد مشايخي» فرصتي يافت تا از حضور بازيگران غيرحرفهاي در اين عرصه انتقاد كند. براي اين مراسم همچنين پنج بخش بزرگداشت هم درنظر گرفته شده بود. ياسر خاسب هم به ياد بهرام ريحاني نمايشي اجرا كرد.
بازيگران ابتدا از «پري اميرحمزه» تجليل كردند، بازيگري كه سالهاست روي صحنه حضور ندارد و شايد به همين خاطر است كه گفت: «شما دوباره فضاي صحنه و دلهره شروع بازيگري روي صحنه را براي من ايجاد كرديد، چون سالهاست كه روي صحنه نيامدهام. من تئاتر را با عشق شروع كردم، آن زمان پولي نبود حتي به اندازه هزار تومان؛ ما گرسنگيهاي تئاتر را كشيديم و پيادهرويهايش را هم كشيديم تا به امروز، اما همهچيز همراه با عشق بود. عشق من اين هنر بود، چون با ماديات بيگانه هستم و هرگز به خاطر پول، پشت سرم را خراب نكردم.»
اين بازيگر لابد خيلي خوششانس است كه ميگويد، همان طور كه از اول زندگي كرده، هنوز هم همان طور است: «از خداي خودم راضيام، چون وقتي خدا را دارم همهچيز دارم. خدا را شكر كه همه ما را تا امروز نگه داشته است تا همديگر را ببينيم و لبخندي كنار لبمان باشد.»
جايزه او را «فريده سپاه منصور» داد و برايش سنگِ تمام گذاشت: «خانم پري اميرحمزه پيشكسوت من است و كوچكتر از آن هستم كه هديهاي به او بدهم. اميدوارم مرا ببخشند.»
«بهمن صادق پور»، بازيگرِ ديگري بود كه در اين مراسم تجليل شد. او ميگويد 42 سال است كه تئاتر كار ميكند و تمام خستگيها، غمها و ناراحتيهايش را دوست دارد، چون غمش هم مطبوع است: « غم و سنگيني تئاتر موها را سفيد و دلها را جوان ميكند. من دلم جوان است و اميدوارم دستاندركاران اين جشن كه ما را پس از 42 سال ديدند، موفق باشند ضمن اينكه اميدوارم فكري هم براي تئاتر و خانه تئاتر كاشان شود. » جايزه او را «جعفر والي» داد و يادش ماند كه بگويد؛ امشب شب تئاتر، همدلي، همدردي و ديدن است، خدا اين شبها را زياد كند.
والي با اشاره به گفته شكسپير كه ميگويد، «دنيا صحنه است و ما همه بازيگريم»، صادقپور را هنرمندي دانست كه عمري خاك صحنه خورده، زجر كشيده، شادي كرده و امروز در جمع ما است. «علي رامز» هم ديگر پيشكسوتي بود كه توسط هادي مرزبان تجليل شد. مرزبان ميگويد، او در تمام اين سالها نه تنها همراه من بوده بلكه در گروه، پدر ما هم بوده است. «مهين سي سي پور» كه با لباس محلي روي سن حاضر شد، هنرمند ديگري بود كه در بخش پيشكسوتان با حضور ژاله صامتي تقدير شد. «پرويز شاهينخو»، هنرمند پيشكسوت 102 ساله هم از اينكه زنده است، ابراز خوشحالي كرد. او كه در كنار جمشيد مشايخي و خسرو حكيم رابط سخن ميگفت، ادامه داد: «من از 12 سالگي وارد تئاتر شدم آن هم در يك سينمايي كه در لالهزار است و شبهاي جمعه و روزهاي جمعه در آنجا كار ميكرديم. از همان قدم اول در تئاتر كشيده خوردم و هنوز هم ميخورم، اما دل از تئاتر و سينما برنداشتم. من 80 سال قبل در خراسان خدمت پيري رسيدم. اين پير به من نصيحتي كرد و گفت، هر روز سعي كن يك قدم جلو بگذاري كه اگر اين كار را انجام دادي خوش به حالت و اگر انجام ندادي بدا به حالت و اگر عقب رفتي واي به حالت.»
اما «جمشيد مشايخي» هم در اين ميان سخن گفت. از دعوتِ مرزبان براي حضور در تئاتر: «سال 77 جناب هادي مرزبان از من دعوت كرد كه در نمايش «شب روي سنگفرش خيس» بازي كنم. من اگرچه كارم را با تئاتر شروع كرده بودم اما چند سالي از او دور بودم به خاطر همين خواهش كردم خودش يك ماه با من تنها تمرين كند كه به گروه برسم. حال ممكن است كسي در صنعت و ورزش مقامي داشته باشد اما به تئاتر چه ربطي دارد؟»
اهداي جايزه به برگزيدگان بازيگري از ديگر بخشهاي برنامه بود. در بخش اول ناهيد مسلمي مداليوم ويژه خانه تئاتر را به فرزانه كابلي به عنوان برگزيده هيات ويژه داوران اهدا كرد. كابلي با تشكر ويژه از هادي مرزبان كه در نقش خود در نمايش «تانگوي تخم مرغ داغ» او را بسيار همراهي كرده بود، از ديگر همبازيهاي خود از جمله علي نصيريان و پريسا مقتدي تشكر كرد. در بخش ديگر پريسا مقتدي جايزه استعداد ويژه را به نسيم افشار پور داد. جايزه پوريا رحيمي سام به عنوان يكي از برگزيدگان بازيگران مرد را هم خسرو شهراز اهدا كرد كه البته رحيمي سام جايزه خود را به پدرش كه هشت سال قبل از دنيا رفته بود و او به دليل اجراي تئاتر نتوانسته بود در مراسم خاكسپارياش شركت كند تقديم كرد. ستاره اسكندري هم ديگر بازيگري بود كه جايزهاي را به يكي از برگزيدگان بازيگري زن يعني الهام كردا تقديم كرد. كردا با بيان اينكه دريافت اين جايزه به دليل اينكه آن را از صنف خود ميگيرد برايش ارزشمند است، گفت: «اين يك جايزه غيردولتي است كه قطعا براي بازيگران مهم است. ضمن اينكه جايزه گرفتن بدون ستاره اسكندري برايم سخت است و اگر باران كوثري يا ستاره اسكندري روي صحنه نبودند كار براي من سخت ميشد. او همچنين از افسانه ماهيان كارگردان اين نمايش هم تشكر كرد.»
محمدعلي محمدي، بازيگر «قصه ظهر جمعه» هم جايزه خود را از امين طباطبايي ديگر كانديداي بهترين بازيگر دريافت كرد. همچنين توماج دانش بهزادي كه خود براي نمايش «بيرون پشت در» كانديداي بازيگر مرد سال 93 بود، مداليوم ويژه جشن شب بازيگر را به علي سرابي براي بازي در ترانههاي محلي اهدا كرد كه البته سرابي در سالن حضور نداشت. ديگر بازيگر زن برگزيده اين مراسم هانا كامكار بود كه مداليوم خود را از شيدا خليق دريافت كرد.
كامكار با تاكيد بر اينكه اين جايزه برايش ارزش زيادي دارد توضيح داد: «اين هديه را از اهالي تئاتر ميگيرم و برايم باشكوه است، چون در رشتهاي كار ميكنم (موسيقي) كه شايد هيچوقت برايش جايزهاي نگيرم پس خدا را شكر ميكنم كه استعدادي به من داد تا براي بازيگري جايزه بگيرم. » او همچنين هديه خود را به زنان و دختران كرد ايران زمين تقديم كرد و خطاب به آنها گفت: اگر تلاش كنيم ميتوانيم آنچه را به صلاح است زيرنظر خداوند به دست بياوريم.
آخرين فردي كه براي اهداي جايزه دعوت شد ستاره اسكندري بود كه پيش از اين هم براي تقديم جايزه به الهام كردا روي صحنه آمده بود. او پس از باز كردن پاكت معرفي برگزيده، نام خود را خواند و جايزهاش را از هنرمند پانتوميم كاري كه حضور داشت گرفت. به همين خاطر است كه به اين نكته اشاره كرد كه: « خوشحالي مضاعف ما اين است كه اين جايزه براي تئاتر است و هيچ بويي از وابستگي به جايي ندارد جز تئاتر. »