طرفِ متجاوزِ جنگ
مرتضي ميرحسيني
گزارش را خاوير پرز دكوييار پرويي نوشت كه آن زمان دبير كل سازمان ملل بود و بعد آن را در چنين روزي به شوراي امنيت ارايه كرد(به تاريخ ما سال 1370 خورشيدي). در اين گزارش آمده بود كه جنگ 8 ساله ايران و عراق با حمله عراقيها شروع شده و از اين رو در اين ماجرا دولت عراق طرف خاطي و متجاوز است.
شوراي امنيت سازمان ملل گزارش دبير كل را بهعنوان سندي رسمي كه محصول كار گروهي از كارشناسان بيطرف است پذيرفت اما عراقيها سروصدا كردند و اين گزارش و نتيجهگيري نهايي آن را غيرمنصفانه خواندند.
ميگفتند پرز و آنهايي كه در تنظيم اين گزارش همراهش بودند با ايرانيها تباني كرده و حتي از آنان رشوه گرفتهاند.
خود خاوير پرز ميگفت:«ميدانستم كه هر تحقيق بيطرفانهاي به اين ميانجامد كه عراق مقصر است.
در آگوست 1991 از دولتهاي ايران و عراق خواستم ديدگاههاي خود را درباره جزييات به من ارايه دهند.
در همان زمان با گروهي از متخصصان مستقل، متشكل از قاضيان بلندپايه بلژيكي مشورت كردم.
نظر آنان اين بود كه در موضوع جنگ هر دو طرف در تخطي از قوانين بينالمللي مقصرند. به هر روي، عراق به دليل نفوذ در اراضي ايران و دامن زدن به خشونت بايد به عنوان مسوول همه ويرانيهايي كه به ايران تحميل شده است، شناخته شود.
با بهرهگيري از ديدگاههاي كارشناسان بيطرف و گفتوگوهاي مختلف، مشورت با طرفها و ديگر وسايلي كه براي سازمان ملل قابل دسترسي بود، در نهم دسامبر 1991 گزارشي به شوراي امنيت ارايه كردم كه در برگيرنده موضوع مسووليت جنگ ايران و عراق بود.
من يادآور شدم كه جنگ در مخالفت با قوانين بينالمللي آغاز شد و تخطي از قوانين بينالمللي به مسووليت آغاز زدوخوردها انجاميد.
بر اين اساس رويداد بينتيجه حمله 22 سپتامبر 1980 عليه ايران قابل پذيرش در چارچوب منشور ملل متحد، هر گونه نقشهاي شناخته شده و محتواي قوانين بينالمللي يا هر گونه رعايت اخلاق بينالمللي نيست و مسووليت نبرد را موجب ميشود.
بنابراين نتيجهگيري من محكوميت كامل عراق است» (نقل از كتاب دايرهالمعارف مصور تاريخ جنگ ايران و عراق).
البته ايران در تمام دوره جنگ براي دفاع از خود به انتظار راي سازمان ملل و تصميم شوراي امنيت نمانده و حقانيت و مشروعيت دفاع را تابعي از ناز و غمزه نهادهاي بينالمللي نديده بود اما بههر حال گزارش خاوير پرز و اعلام رسمي و علني اين واقعيت كه در آن جنگ خونين و پرهزينه، عراق متجاوز و ايران مدافع بود يك پيروزي سياسي قابل اعتنا محسوب ميشد. اين گزارش البته معناي مهم ديگري هم داشت كه معمولا چندان به آن نميپردازند و آن اينكه هر دولتي كه در جنگ پشت عراق يا به عبارت درستتر پشت صدام ايستاده بود در واقع از طرف متجاوز پشتيباني كرده و در جرم او شريك بود. آن هم متجاوزي كه از ابتدا تا انتهاي ماجرا هيچ خط قرمزي نداشت و- به پشتگرمي همين حاميانش- نه فقط نقض همه معاهدات رسمي بينالمللي و بمباران و موشكباران شهرهاي پرجمعيت و كشتار غيرنظاميان كه استفاده از هر ابزاري حتي سلاح شيميايي را هم مجاز ميديد.