• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4815 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۴ آذر

تقليل بحران مديريت آب و قانون جامع آب

قتلگاهي كه با سبزپوشي پنهان مي‌شود

مسعود اميرزاده

از مقابل يك مجتمع تجاري غول‌پيكر رد مي‌شويد كه هم نامي سبز دارد و هم با كمك فناوري‌هاي جديد ديواره آن با انواع و اقسام پوشش‌هاي گياهي زيبا پوشانده شده است، ناخودآگاه احساس طراوت مي‌كنيد. در حالي كه غرق لذت اين سبزپوشي هستيد احتمالا فراموش كرده‌ايد كه اين مال تجاري سبز بر قتلگاه باغي قديمي و انبوه ايستاده است.
در پروژه بزرگراه اصفهان و شيراز كه هزاران درخت بلوط كهنسال ريشه‌كن شد، دوربين‌ها خاموش ماندند، اما وقتي مديران پروژه تك‌درختي را جابه‌جا مي‌كند تمامي اهل رسانه و تبليغ براي ثبت صحنه دعوت مي‌شوند.
حافظه تاريخي به ما يادآور مي‌شود كه توسعه و پيشرفت در اين كشور معادل ساخت و ساز معنا شده است. چندين دهه مهندسان و سازندگان چون فاتحان دلاور جنگ‌ها مورد تقديس قرار گرفته‌اند و قدرت تمام در اختيار آنها بود. وقتي صحبت از قدرت مي‌كنم منظورم فقط قدرت آنها در ساختارهاي نهادي و حمايت‌هاي اقتصادي و چيرگي بر سياستگذاري نيست كه هنوز هم برقرار است. مهم‌ترين صحنه‌اي كه در آن ‌بايد قدرت اين تفكر را جست‌وجو كرد، نفوذ اجتماعي و مشروعيت بين‌الاذهاني است. مردم به صحنه‌هاي كلنگ‌گرداني افتتاحيه‌ها علاقه نشان مي‌دادند و بر گرد قيچي به دستان و كلنگ تعارف‌كنندگان گرد مي‌آمدند و براي همه «كاري كردن» معادل «چيزي ساختن» بود. سرداران جنگ جاي خود را به سروران سازندگي مي‌دادند كه قرار است به كمك بتون و ستون، پايه‌هاي خوشبختي و رفاه را پي‌ريزي كنند و كشور را به پاي قافله تيزپاي رقابت جهاني برسانند. در هلهله افتتاحيه‌ها و توفان نخوت سياسيون و فن به دستان گهگاه نجوايي اعتراضي از دو گروه برمي‌خاست كه قاعدتا فضايي براي استماع پيدا نمي‌كرد. علاقه‌مندان به طبيعت و برخي دانشوران علوم اجتماعي دو گروهي بودند كه به آسيب‌هاي زيست محيطي و فرهنگي اشاراتي داشتند. نقدها يا شنيده نمي‌شد يا برچسب احساسي-  فانتزي يا به اتهام تنگ‌نظري و حتي وابستگي به عقب رانده مي‌شد.
يكي از نخستين نقاطي كه شكاف‌هاي جدي در هژموني اين تفكر را نمودار كرد، كمبود جدي آب در كشور و رخدادهاي پيراموني آن بود. به عبارتي، فرياد طبيعت به مدد نجواي ناشنيده پيروان خود درآمد و با خشكيدگي گسترده تالاب‌ها، طغيان ريزگردها، فرونشست دشت‌ها و منازعات اجتماعي حاصل از كم‌جاني رودها فصل رنگ باختن اعتماد به فاتحان پيشين را آغاز كرد. ديگر روزگار افتتاحيه‌هاي پر سروصدا و منت‌هاي بيهوده رو به پايان بود و پروژه‌هاي مدام به جاي فرش قرمز با مقاومت و پرسش‌هاي جدي مواجه شد.  اصولا چه نيازي به انجام چنين دست اقدامات پرهزينه‌اي است و چه كساني از آنها منفعت مي‌برند؟ تكليف زيانديدگان چه شد و اصولا چرا پس از سال‌ها اجراي اين پروژه‌ها سرنوشت مردم و سرزمين تيره‌تر شده است. پرسش‌ها جاي تشويق‌ها را گرفت و رضايتمندي و مشروعيت رخت بربست و هژمون مي‌ديد كه از اريكه اذهان به زير آمده است و اين نخستين ترك مهم در قدرت بي‌چون و چرايي بود كه نياز به ترميم داشت، زيرا ديگر راه‌حل‌هاي مهندسي در اجرا با چالش‌هاي اجتماعي و بدبيني عمومي مواجه شد.
اقدام اخير وزارت نيرو در جهت اصلاح قانون آب فارغ از ابعاد حقوقي و تاثير نهايي آن بر وخامت مساله به نظر مي‌رسد، بخشي از اقدام براي ترميم هژموني از دست رفته است كه بي‌شباهت به دو روايت ابتداي يادداشت نيست. انتخاب واژه‌هاي آنتي- هژمون و حتي گزاره‌هايي كه توسط رقيب با تلاش مستمر جاافتاده، بخشي از رفتار پراگماتيك تفكري است كه همچنين مي‌خواهد سلطه خود را حفظ كند. نه فقط در زمينه مديريت آب كه در تمامي عرصه‌ها چون شهرسازي و راهسازي و حتي انواع خشن‌تر بهره‌كشي از سرزمين چون معدنكاوي شاهد ورود ادبياتي متفاوت در زمينه رعايت ضوابط محيط زيستي و احترام به طبيعت هستيم. در بدو امر اين نوع ادبيات اميدواركننده به نظر مي‌رسد اما نوع سياستگذاري‌هاي كلي و مهم‌تر از آن رفتارهاي ميداني حكايت از چيز ديگري دارد. حقيقتا هيچ تغييري در مسير اتفاق نخواهد افتاد، بلكه فقط با واژه‌گزيني و انتخاب در نقاط غير موثر اقدام به عقيم‌سازي آنها و گفتمان آنتي- هژمون صورت مي‌پذيرد. هر چند وزارت نيرو بر مبناي اخبار غيررسمي متني تحت عنوان «پيش‌نويس نهم قانون جامع آب» را از دستور كار خارج كرده است لكن برانداز متن حاكي از همين رويكرد ترميمي است يا مي‌توان اصلاح متن قانوني را در دستور كار قرار داد كه دست‌افزار حقوقي خود براي تسلط بر كليه منابع آبي كشور بوده و اين بار در نقش مصلح ظاهر شود، در هر صورت تفكر فن‌سالارانه مديريت آب در قامت وزارتخانه نيرو مي‌خواهد همچنان هم خود مساله را تعريف كرده و هم براي آن چاره‌جويي كند.
انتخاب راه‌حل اصلاح قانون به عنوان چاره‌جويي براي بهبود چالشي بزرگ به نام آب بيشتر عملي تقليل‌گرايانه است كه به جاي تن دادن به اصلاح نهادي و ساير ساخت‌هاي موثر به نوعي هم تقصيرات را متوجه ساخت حقوقي فعلي مي‌كند و هم براي دهه‌ها همگان را به انتظار به بار نشستن قانون جديد مي‌گذارد. همين انتظار كافي است كه علل مهم‌تر پوشيده مانده و بر وخامت مساله بيفزايد و البته همچنان قدرت در دستان كساني باشد كه از مشاركت واقعي و دگرگوني‌هاي بنيادين رويگردان هستند.نكته جالب در چنين وضعيت اين است برخلاف انتظار هژمون از بحراني نشان دادن آنچه محصول مديريت خود اوست طفره نخواهد رفت، بلكه حتي با اضطراري نشان دادن آن خواهان تن به چاره‌انديشي‌هاي فوريتي است. فضاي فوريتي به هژمون اين فرصت را مي‌دهد كه طرح گسترده و همه‌جانبه مساله از دستوركار خارج و به راه‌حل‌هاي ساده‌گو و اميدساز قناعت شود.
سبزپوشي، انتخاب گزينشي ادبيات گفتمان طرف مقابل با حفظ مسير گذشته، تقليل بحران مديريت آب به عيوب ساخت حقوقي، اضطراري نشان دادن مساله براي مديريت زمان به سود خويش، تعريف دلخواه مساله و ارايه راه‌حل، همگي در خدمت هژموني است كه سرزمين اذهان و دل‌ها را از دست داده و اين بار مي‌خواهد به زباني متفاوت در فتح آن تلاش كند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون