• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4826 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۷ دي

نقد فيلم Greenland به كارگرداني ريك رومن وو

زمين زرد مايل به خاكستري!

آريو راقب كياني

فيلم «گرينلند» به كارگرداني «ريك رومن وو» فيلمي است كه ظاهرا مي‌خواهد آخرالزماني باشد، وليكن در اواخر مسيري كه پيش گرفته است تبديل به وضعيتي آخرالمكاني مي‌شود. البته تماشاگر در اين فيلم مانند موردهاي مشابه فيلم‌هاي آخرالزماني، با گسترش ويروس يا حضور گسترده راهزن‌ها يا گرمايش زمين يا دوران خشكسالي و قحطي مواجه نمي‌شود، بلكه اين بار برخورد شهاب‌سنگ يا يك ستاره دنباله‌دار عظيم به نام كلارك با زمين است كه ايجاد دلهره‌آوري در به كام مرگ كشاندن ميليون‌ها انسان مي‌كند. فيلمي كه تمام تلاش خود را مي‌كند كه قصه خود را در بستري رئاليستي و خارج از ساختگي‌هاي باورناپذير اين ژانر روايت كند. هرچند كه اگر عاقبت و پيامد‌هاي ويروس كرونا در سال گذشته براي كسي تعريف مي‌شد، چيزي جز پوزخند ارائه نمي‌كرد. 
«گرينلند» برخلاف اسم خود مي‌خواهد با سياره‌اي سبز به رستاخيز خود برود. رستاخيزي كه منجر به انقراض نسل بشر خواهد شد و طبيعتا برخورد اين شيء آسماني با زمين ديگر چيزي را باقي نخواهد گذاشت. اين‌گونه فيلم‌هاي آخرالزماني پتانسيل داشتن ابرقهرماني را دارند و كاراكتري گزينش شده نقش نجات‌دهنده كره زمين از فاجعه‌اي هولناك را ايفا مي‌كند. وليكن در فيلم «گرينلند» كاراكتر جان گريتي (با بازي جرالد باتلر) نه تنها قهرمانانه پرداخت نمي‌شود، بلكه به صورت شخصيتي بينابين كه شبيه به جامعه خاكستري‌اش شده تعريف مي‌شود و عملا فيلم، نمي‌خواهد او را مبدل به دانايي كل كند. حتي هر از گاهي روايتگري فيلم به همسر او يعني آليسون گريتي (با بازي مورنا باكارين) سپرده مي‌شود. بنابراين پرورش شخصيت‌هاي داستان خط سير بي‌طرفي خود را طي مي‌كند. اين موضوع براي پردازش شخصيت جان گريتي گذشته‌اي همراه با خيانت، بي‌تفاوتي نسبت به همنوع در زمان حال و در عين حال خانواده دوستي، قتل و پدرانگي را رقم مي‌زند. اما تماشاگر هيچ‌گاه چگونگي اختلاف اين زن و شوهر را در گذشته‌اي نه چندان دور درك نمي‌كند و گويي بارش اين شهاب سنگ‌ها قرار است كه آشتي‌كنان اين زوج را در اثبات مرد به زن به بار آورد. 
فيلم «گرينلند» براي اينكه پرداخت قصه يك خطي خود را به تطويل بكشاند، تمامي مصيبت‌هاي ممكن را به صورتي كاشيكاري شده و سلسله‌وار مرتب مي‌كند. فرزند پسري (نيتن) كه داراي ديابت است، داروي انسوليني كه قبل از پرواز از مهلكه به به وجود آمده در ماشين جا مي‌ماند، مرد و زني كه به دليل فيتلر كردن آدم‌ها از هم جدا مي‌افتند، حمله زامبي‌وار آدم‌ها به هواپيماي عازم به گرينلند كه كمتر از بيست و چهار ساعت قبل متمدن و مدرن بودند، دزديده شدن غيرعقلاني پسر بچه و در نهايت جان گريتي كه در پشت كاميونت مرتكب قتل ناخواسته‌اي مي‌شود و... اين‌گونه مي‌توان استنباط كرد كه اتفاقات و حوادث در فيلم رقم نمي‌خورند، بلكه رقم زده مي‌شوند تا درام فيلم دراماتيك‌تر به نظر برسد و به پيشرفت قصه فيلم كمك كنند. در واقع بازسازي خرده‌فاجعه‌هاي پياپي و البته بي‌منطق به يك بازي شخصي براي كارگردان تبديل مي‌شود كه مدام در حال ايجاد تعليق براي حادثه اصلي است. 
آن چيزي كه براي فيلم «گرينلند» نقطه عطف محسوب مي‌شود، استفاده از ديجيتال‌گرايي در ساخت صحنه‌هاي اكشن است. عنصري كه همه عناصر ديگر را تحت تاثير خود قرار داده است و آنها را در زير سايه خود نگه مي‌دارد تا فيلم را تبديل به يك فيلم بلاك‌باستري فراگير براي همه مخاطبانش كند. فيلمي كه مي‌توانست براي طيف مخاطبان خود نگراني ايجاد كند، با هرج و مرج‌هاي مصنوعي خودش به نظر مي‌رسد كه بيشتر قصد ايجاد شوخي دارد. نه مي‌تواند آخرالزمان خود را شور كند و نه دلش مي‌آيد آن را بي‌نمك به حال خود و در بي‌توازني نگه دارد. بنابراين در انتها به مقصد اكثر فيلم‌هاي آخرالزماني كه خلق ترس براي ببيندگان خودش است، نمي‌رسد و برخورد تكه‌هاي اين ستاره دنبال‌دار به زمين، صرفا باعث قرنطينه شهروندان برگزيده‌اي مي‌شود كه در ابتداي فيلم به صورت گزينشي از طريق تماس تلفني اتومات به پناهگاه فرا خوانده شده بودند و در انتهاي فيلم همه اقشار فارغ‌البال به صورت گله‌اي با پروازي آزاد از كانادا به گرينلند رهسپار شدند! فيلم «گرينلند» با منطق خودش هم كنار نمي‌آيد و هم خودش و هم آدم‌هاي نجات‌يافته‌اش را در اين «زمين سبز» در بگير و ببند پوشالي و بي‌قانوني‌هاي حاكم شده سركار مي‌گذارد؛ فقط به دليل ايجاد پيوند‌هاي عاطفي‌‌‌ مجدد بين اين زن و شوهر جدا افتاده! پايان‌بندي فيلم به سمتي رفت كه آشتي اين زوج پيش‌بيني‌پذير‌تر بود تا  نابودي  زمين! 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون