• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4828 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۹ دي

به بهانه روزهاي حساس پيش روي فوتبال

ماندن بهاروند در فدراسيون يك كابوس است

گروه  ورزش| هر چه به انتخابات فدراسيون فوتبال نزديك‌تر مي‌شويم،‌ مديران فدراسيون فوتبال بيشتر به سمت فعاليت‌هاي انتخاباتي و ناديده گرفتن مسووليت‌هاشان پيش مي‌روند. اين انتخابات 10 اسفند برگزار مي‌شود. در همين زمينه تيم فعلي كه فدراسيون را در اختيار گرفته از هر مسير ممكن تلاش مي‌كند تا همچنان در قدرت باقي بماند و اين ترسناك‌ترين خبر براي اهالي فوتبال است كه افرادي نظير حيدر بهاروند، فريدون اصفهانيان، علي كفاشيان و سايرين مديريت فوتبال را براي 4 سال آينده در دست داشته باشند. هرچند كفاشيان به دليل حضور 3 دوره متوالي در هيات رييسه فدراسيون فوتبال با توجه به اساسنامه جديد از لحاظ قانوني ديگر شانس حضور در انتخابات را ندارد. در حالي كه بهاروند دقيقا معلوم نيست به عنوان سرپرست فدراسيون فوتبال چه كار مي‌كند، وضعيت تيم‌هاي پايه فوتبال ايران با انتخاب عجيب‌ترين گزينه‌ها براي مربي‌گري در هاله‌اي از ابهام قرار گرفته است. آخرين اقدام حيدر بهاروند در اين زمينه سپردن تيم ملي جوانان به زوج مهابادي و درخشان است. اين انتخاب بعد از استعفاي پرويز مظلومي صورت گرفت. خود مظلومي معلوم نبود بر اساس چه متري سرمربي تيم ملي جوانان شده است. ادامه همكاري با حميد استيلي مربي ناكام چند سال اخير فوتبال ايران كه در مقدماتي انتخابي المپيك توكيو از رساندن تيم به دور پاياني ناتوان ماند، آن هم بدون در نظر گرفتن ديدگاه كميته ملي المپيك  از ديگر اقدامات عجيب دوران رياست بهاروند است. تيم فوتبال زنان ايران نيز در دوره مديريت بهاروند رسما يك تيم منحل شده به حساب مي‌آيد كه بيش از ۲۰ ماه از آخرين فعاليتش گذشته و در رنكينگ فيفا هم جايي ندارد. از اينها گذشته وضعيت ليگ برتر كه بهاروند رييس سازمانش است در حال نزديك شدن به يك فاجعه است و كم مانده تيم‌ها عليه هم اقدام مسلحانه انجام دهند! وضعيت برنامه‌ريزي ليگ صداي همه تيم‌ها را درآورده و همه‌ چيز آنقدر پيچيده شده كه ديگر نمي‌توان فهميد حق با چه كسي است.كوتاه آمدن سازمان ليگ در مقابل درخواست برخي تيم‌ها از جمله استقلال و پرسپوليس تنها يكي از دلايل بروز بحران است. دليل اصلي بي‌توجهي رييس سازمان ليگ به مشكلات است. حيدر بهاروند در اين وضعيت آشفته به جاي اينكه فكري براي حل مشكلات كند يا حداقل پاسخگو باشد، درگير اين است كه ببيند در رسانه‌ها چه چيزي در موردش مي‌گويند تا از كوره در برود و ديگران را وادار به عذرخواهي كند. او يكي از افرادي است كه با وجود بازنشستگي اعلام كرده با قدرت در انتخابات فدراسيون شركت خواهد كرد. وضعيت كميته داوران از وضعيت ليگ هم وحشتناك‌ است. جايي كه فريدون اصفهانيان بدون كلمه‌اي پاسخگويي يكه‌تازي مي‌كند. اصفهانيان كه خودش مثل بهاروند بازنشسته است و توسط همين شخص به رياست كميته داوران برگشته با برنامه‌ريزي شائبه‌برانگيز بحران داوري ليگ را هر روز عميق‌تر مي‌كند. تاكنون در 8 هفته ليگ برتر كه بازي‌هاي معوقه هم دارد، داوراني از ۲۲ استان و كمك‌ داوراني از ۳۱ استان در ليگ قضاوت كرده‌اند. 
مجموع اين نفرات به عدد ۱۰۷ مي‌رسد! نگاه كردن به اين تعداد داور كه اكثرشان بي‌تجربه يا كم‌تجربه هستند، نشان مي‌دهد فريدون اصفهانيان به چيزي جز كيفيت داوري‌هاي رقابت‌ها فكر مي‌كند. به همين دليل است كه هر هفته شاهد چندين اشتباه تاثيرگذار داوري در رقابت‌ها هستيم. شايعه به دست آوردن دل هيات‌هاي استاني با بازي دادن به داوران استانشان به ‌شدت در اين زمينه به گوش مي‌رسد. اين طور كه به نظر مي‌رسد اصفهانيان همه تلاش خود را براي انتخابات 10 اسفند و ماندن در هيات رييسه فدراسيون فوتبال كرده است. در اين بين داستان حذف نام فغاني و بعد امير عرب‌براقي از ليست اليت داوران و اضافه شدن نام اصغر مومني هنوز يك معما به حساب مي‌آيد. اصغر مومني در جريان خريد يك زمين در منطقه شمال به اصفهانيان كمك كرده  بود. امور حقوقي فدراسيون فوتبال رابطه مالي بين اصفهانيان و مومني را تاييد كرد اما اقدامي صورت نداد. از همين رو همچنان اين سوال وجود دارد كه چرا بايد بين يكي از داوران و رييس كميته داوران فدراسيون فوتبال رابطه مالي و تجاري وجود داشته باشد و همان داور به شكل عجيبي به ليست داوران اليت ايران اضافه شود؟ ساير مديران فدراسيون فوتبال هم وضعيت بهتري ندارند. ليلا صوفي‌زاده مدت‌هاست قدمي براي فوتبال زنان برنداشته و عبدالكاظم طالقاني ديگر عضو هيات رييسه فدراسيون نيز بيشتر درگير انتخابات پيش روست. همه اين افراد كساني هستند كه امضاي‌شان پاي قرارداد مارك ويلموتس به چشم مي‌خورد. همان قراردادي كه فدراسيون فوتبال ايران بايد بابتش بيش از ۲۰۰ ميليارد تومان غرامت پرداخت كند. تنها راه خلاص شدن از چنين شكل مديريتي انتخابات 10 اسفند است. با اين حال با توجه به رابطه نزديك مديران فعلي فدراسيون و روساي هيات‌ها، تيم فعلي شانس بالايي براي ماندن در مسند قدرت دارد. اتفاقي كه مي‌تواند فوتبال ايران را چند پله ديگر به عقب برگرداند. در اين بين دو اميدواري وجود دارد. يكي رد صلاحيت شدن افرادي نظير بهاروند، اصفهانيان و طالقاني است. مهم‌ترين دليلي كه مي‌تواند نهادهاي ذي‌صلاح را متقاعد كند اين افراد ديگر صلاحيت اداره فوتبال را ندارند، پرونده مارك ويلموتس است و بعد از آن بحث قانون بازنشستگي. دومين اميدواري نيز به تغييرات اساسنامه و افزايش قدرت فوتبالي‌هاي مجمع در انتخابات است. البته در سال‌هاي گذشته نيز شاهد بوديم حتي فوتبالي‌هاي مجمع نيز آن طور كه بايد و شايد به اتفاقات رخ داده نگاه نمي‌كنند و در لابي‌گري نامزدها بازي مي‌خورند. همان طور كه گفته شد، ترسناك‌ترين اتفاق ممكن براي فوتبال ايران ماندن افراد فعلي در فدراسيون فوتبال است.كساني كه فدراسيون را به يك نهاد بدهكار، ناكارآمد و تنش‌زا تبديل كرده‌اند. اصول كاري‌شان بر مبناي ارتباط است و نفع‌هاي شخصي. هنگامي كه مي‌خواهند شخصي را منصوب كنند به جاي در نظر گرفتن نفع فوتبال به  اين  فكر مي‌كنند كه آن شخص چه كمكي مي‌تواند در عوض آن انجام دهد. نمونه چنين تصميم‌گيري‌هايي را به عنوان مثال در جايگزيني ابراهيم شكوري با مهدي  محمدنبي در سمت دبير كلي فدراسيون مشاهده كرديم.  حيدر بهاروند بدون تشكيل جلسه  در هيات رييسه و راي‌گيري با تصميم شخصي شكوري را بركنار و نبي را جايگزين او كرد. يكي از دلايل چنين تغييري با توجه به اينكه نبي با تيم تاج و بهاروند به مشكلاتي برخورده  بودند، مي‌تواند نزديك  شدن به انتخابات فدراسيون فوتبال و نزديكي نبي با برخي نهادها باشد. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون