اينتر؛ فاتح دربي هيجان‌انگيز شهر ميلان
گودزيلا عليه گيدورا
علي ولي‌اللهي
۲۹۴امين دربي دلامادونيا از اهميت ويژه‌اي برخوردار بود. دو تيم شهر ميلان گرچه در جام حذفي مقابل هم قرار گرفتند اما جايگاه‌شان در جدول رده‌بندي سري آ بر حساسيت‌هاي اين ديدار افزوده بود. سال‌ها مي‌شد كه اين دو تيم هنگام بازي سنتي در رده‌هاي اول و دوم قرار نداشتند. اين بار دربي شهر ميلان در شرايطي برگزار شد كه روسونري صدرنشين سري آ است و نراتزوي با دو امتياز كمتر در تعقيب اين تيم. در هفته گذشته رقابت‌هاي ليگ دو تيم نتايج خوبي كسب نكرده بودند و مي‌خواستند با يك برد روحيه‌بخش مقابل دشمن قديمي به روند مناسب برگردند.
بازي دو تيم جدا از كل‌كل‌هاي هميشگي طرفداران و حساسيت‌هاي ويژه جدولي و جام حذفي، يك نبرد عيان ديگر هم داشت. رويارويي روملو لوكاكو گلزن اول اينتر با زلاتان ايبراهيموويچ مرد تمام‌نشدني ميلان. در بازي آخر دو تيم در دور رفت ليگ امسال زلاتان موفق به ثبت دبل شد و ميلان بازي را برد. بعد از مسابقه زلاتان در صفحه شخصي‌اش نوشت شهر ميلان پادشاه ندارد. اين شهر يك خدا دارد! اشاره زلاتان به پست اينستاگرامي لوكاكو بعد از بازي فصل قبل دو تيم بود. پستي كه در آن مهاجم بلژيكي با به اشتراك گذاشتن شادي پس از گلش نوشته بود پادشاه شهر ميلان. البته ذهنيت منفي اين دو بازيكن به زماني كه هر دو در منچستر بازي مي‌كردند هم مربوط مي‌شد. زلاتان يك بار با كنايه نسبت به عملكرد فني لوكاكو گفته بود حاضرم به ازاي هر تاچ درستي كه لوكاكو مي‌كند چند صد پوند به او پول بدهم.
وقتي در دقيقه ۳۱ زلاتان برخلاف جريان بازي موفق به گشودن دروازه اينتر شد، معلوم بود چه كسي بيشتر از همه حرصش درآمده است. خشم فروخفته لوكاكو بابت طعنه‌هاي قبلي زلاتان و عقب بودن تيمش اواخر نيمه نخست بازي فوران كرد و شاهد رويارويي مستقيم دو غول بازي بوديم. وقتي كه «بيگ رُم» و «ايبرا» صورت به صورت هم قرار گرفتند يادآور صحنه‌هايي از سري فيلم‌هاي گودزيلايي همانند فيلم قديمي «گودزيلا عليه گيدورا» بود. در حالي كه دو بازيكن به شديدترين شكل ممكن عليه هم فحاشي مي‌كردند، داور هر دو را با كارت زرد جريمه كرد و در اين ميان به نظر مي‌رسيد اعصاب لوكاكو بيشتر به هم ريخته است و اگر بازيكنان اينتر چند نفري مهارش نمي‌كردند احتمال داشت كار به زد و خورد بكشد.
آن‌طوركه در رسانه‌هاي ايتاليايي از دعواي اين دو نفر نوشته‌اند، بعد از نخستين تنش لوكاكو به زلاتان گفته بعد از بازي مي‌بينمت. زلاتان هم جواب داده:«برو به مادرت زنگ بزن. الاغ فسقلي برو پيش مامانت و به چرت و پرتاي ووودووو ووودووو و جادو و جمبلت برس.» اين حرف‌ها لوكاكو را به‌شدت عصباني كرد و او در جواب، توهين‌هاي ناموسي عليه خانواده ايبرا به كار برد. در نهايت دعواي اين دو نفر كه حتي به راهروي رختكن هم كشيد با دخالت بازيكنان تمام شد. داستان جادوگري كه زلاتان بر زبان آورد هم برمي‌گردد به زماني كه لوكاكو مي‌خواست با اورتون قرارداد ببندد اما با تماس مادرش كه فردي معتقد به آيين‌هاي باستاني آفريقايي و جادوگري است از اين كار منصرف شد و به منچستريونايتد رفت. فرهاد مشيري مالك فعلي اورتون كه در آن زمان يكي از سهامداران تيم انگليسي بود اين داستان را بازگو كرده است. لوكاكو اما اين داستان را تكذيب كرد و گفت از مشيري شكايت خواهد كرد.
در ابتداي نيمه دوم اكثر هواداران فكر مي‌كردند آن كسي كه در درگيري پايان نيمه نخست ضرر كرده لوكاكو است. هم به اين دليل كه تيمش عقب است و هم به دليل خونسردي مهاجم سوئدي. با اين حال در همان اوايل نيمه دوم يك خطاي عجيب و بي‌مورد از زلاتان در ميانه ميدان و بعد اعتراضش به داور باعث شد در كمال ناباوري با كارت زرد دوم داور جريمه شود. بله! ايبرا تيمش را 10 نفره كرد. ميلاني كه در نيمه نخست هم خيلي تحت فشار حريف بود بعد از اخراج بهترين مهاجمش ديگر هيچ حرفي براي گفتن نداشت و فقط مساله زمان بود كه بتواند از تك گل زده‌اش دفاع كند يا خير. نكته جالب توجه خروج بدون جنجال ايبرا از زمين مسابقه بود. او با نزديك به ۴۰ سال سن و سابقه‌اي تكرارنشدني در تاريخ فوتبال وقتي با كارت قرمز آقاي والري مواجه شد بدون كوچك‌ترين ري‌اكشني زمين بازي را ترك كرد.
بعد از اين اخراج اينتر رسما روي دروازه حريف خيمه زد و اگر نبود واكنش‌هاي فوق‌العاده تاتاروسانو كه به جاي دوناروما درون دروازه ايستاده بود، شايد يك شكست سنگين در كارنامه استفانو پيولي نوشته مي‌شد. شاگردان كونته هرچه مي‌زدند به در بسته مي‌خورد تا اينكه بارلا توانست يك خطا در محوطه جريمه ميلان بگيرد و داور نقطه پنالتي را نشان داد. اين لحظه براي لوكاكو بزرگ‌ترين لحظه ممكن بود. زماني براي تسويه حساب شخصي و پاسخ به تمام متلك‌هاي زلاتان. او پشت توپ ايستاد و شايد يكي از سخت‌ترين پنالتي‌هاي زندگي‌اش را زد. او خوش‌شانس بود كه ضربه‌اش بعد از برخورد با تيرك افقي به درون دروازه غلتيد تا حساب كار يك بر يك بشود. احتمالا اين لحظه را زلاتان توي رختكن داشت نگاه مي‌كرد و حرص مي‌خورد كه چطور هم تيمش را 10 نفره كرده هم رقيبش موفق به گلزني شده است.
اينتر بعد از گل فشارش را دوچندان كرد تا اينكه يك اتفاق كم‌سابق رخ داد تا دربي دلامادونينا همه چيز داشته باشد. داور بازي مصدوم شد و بعد از افاقه نكردن مداوا مجبور شد جاي خودش را به داور چهارم بدهد. اين دفع و انفعال هشت، نه دقيقه طول كشيد. بعد از جريان دوباره بازي آبي و مشكي‌پوشان همچنان فشار آوردند.كونته هرچه نيروي تهاجمي داشت وارد زمين كرد. سرمربي اينتر حتي اريكسني كه چندان اعتقادي به او ندارد را هم به زمين فرستاد. همين تعويض هم تبديل شد به برگ برنده آنها. در لحظات پاياني و در حالي كه تاتاروسانو مثل هشت‌پا همه شوت‌هاي حريف را مي‌گرفت حتي ضربه‌اي كه از داخل شش قدم زده شد، اينتر يك ضربه كاشته در موقعيتي مناسب به دست آورد. اريكسن پشت توپ قرار گرفت و مهم‌ترين گلش را از زمان آمدن به شهر ميلان زد. يك كاشته فني و تماشايي كه از هشت‌پاي ميلاني‌ها يك موجود تاكسيدرمي‌شده ساخت. اينتر دو بر يك پيش افتاد و بعد از گذشت چند دقيقه با سوت داور به نشانه پايان بازي برنده يكي از خاطره‌انگيزترين دربي‌هاي شهر ميلان معرفي شد.
آمار انتهايي بازي نشان از برتري مطلق اينتر داشت. آنها ۲۶ بار به سمت دروازه حريف شوت زده بودند و اين عدد براي ميلان ۵ بود. ميلان تنها يك شوت در چارچوب داشت كه آن را هم زلاتان زد و گل شد و اينتر ۱۰ ضربه داخل چارچوب داشت كه 8 تاي آن را تاتاروسانو سيو كرد. اينتر برد اما معماي بزرگي كه قبل از بازي وجود داشت و حين بازي بارها تكرار شد، بي‌پاسخ ماند. اينكه بالاخره شهر ميلان خدا دارد يا پادشاه؟ شايد بازي برگشت دو تيم در رقابت‌هاي سري آ بتواند پاسخ اين سوال را مشخص كند. فعلا و تا زمان رسيدن آن بازي آسمان شهر ميلان آبي و مشكي خواهد بود.