زلزله در هنگامه انقلاب مشروطه
مهدي زارع
در سوم بهمن ۱۲۸۷ (۲۳ ژانويه ۱۹۰۹) زلزلهاي با بزرگاي ۷.۲ در دشت سيلاخور در لرستان، به ويراني شهرهاي دورود و بروجرد و روستاهاي اطراف منجر شد و حداقل ۸ هزار نفر در آن حادثه كشته شدند، دولت مركزي تا حدود سه هفته بعد از وقوع آن خبر نداشت. چارلز ملويل استاد تاريخ ايران در دانشگاه كمبريج مينويسد كه تقريبا هيچ گزارشي از زلزله 23 ژانويه 1909 سيلاخور در منابع فارسي آن زمان روايت نشده است. اين زلزله زماني رخ داد كه كشور در يك حالت آشفتگي و بينظمي قرار داشت. مجلس شوراي ملي كه پس از پيروزي انقلاب مشروطيت ايران در 1906 آغاز به كار كرده بود، با كودتاي محمدعلي شاه در دوم تير 1287 (23 ژوئن 1908) به توپ بسته شد و بساط نظام نوپاي مشروطيت تعطيل شده بود. چاه شماره يك در مسجدسليمان در 5 خرداد 1287 به نفت رسيده بود و البته دولت مركزي از آن واقعه نيز بيخبر بود! چند هفته پيش از زلزله، در 14 آذر 1287 (5 دسامبر 1908) نيروهاي مشروطهخواه بختياري، اصفهان را اشغال كردند و با بيرون راندن محمدخان غفاري اقبالالدوله حاكم دستنشانده محمدعلي شاه از آنجا، خواستار مشروطيت شدند. بهزودي همدان و شهرهاي ديگري از اصفهان پيروي كردند و چند هفته پس از زلزله، مراكز مليگرايان مشروطهخواه كه با يكديگر در تماس بودند سيلاخور را - كه منطقه نسبتا دوردست و تك افتاده در سرزمين بختياريها بود و زلزله 1909 در آنجا روي داده بود- به كنترل خود در آوردند.با وجود خط تلگرافي بين بروجرد و تهران، تماس تهران با مناطقي در غرب ايران، از جمله سيلاخور نامنظم بود. در سال 1287 (اوايل 1909) وضعيت راهها به همدان، كرمانشاه و راهي كه از طريق سيلاخور به اصفهان ميرفت چندان نا امن شده بود كه حتي تماس به وسيله پيك با كنسولگريهاي روسيه و انگلستان در كرمانشاه قطع شده بود. از اين رو، اخبار درباره اين زلزله سه هفته پس از وقوع آن و تنها توسط پيكهاي كنسولگريهاي انگليس به تهران رسيد! در حالي كه ابعاد كامل فاجعه از طريق مطبوعات رسمي اواخر مارس 1909 (فروردين 1288) به آگاهي همگان -روزنامهخوانها- رسيد. حتي در آن هنگام نيز اين اخبار به دست مطبوعات خارجي نرسيد. دليل ديرهنگام و بسيار كوتاه بودن اخبار اين زلزله در مطبوعات تهران آن بود كه پس از كودتاي تير 1287 (ژوئن 1908) تقريبا همه روزنامهها توقيف شدند. تا پايان ژانويه 1909 (10 بهمن 1287)، نگاشتهاي زلزله 23 ژانويه در چند مركز لرزهنگاري آن روز موجود در دنيا ثبت شده بود ولي هنوز محل رويداد ناشناخته مانده بود! در 25 ژانويه (پنجم بهمن)، مطبوعات روسيه نتايج بررسيهاي دستگاهي را از نگاشتهايي كه در روسيه از اين رويداد ثبت شده بود، گزارش كردند و جاي زلزله را در تركستان چين و بسيار ويرانگر ذكر كردند! زلزلهشناسان اروپايي گزارش دادند كه اين رويداد در خليجفارس يا اقيانوس هند بوده است! در لايپزيك آلمان زلزلهشناسان نگاشتهاي ثبت شده را به زلزلهاي در اقيانوس آرام نسبت دادند! ولي گاليتزين، زلزلهشناس روس با بهكار بردن دادههايي كه از ايستگاههاي لرزهنگاري تفليس، ايركوتسك و پولكوف به او تلگراف شده بود كانون زلزله را ايران، در حدود جنوب شرقي شاهرود اعلان كرد. كنسول روسيه در كرمانشاه -نيكولسكي- كه خود وقوع زلزله را به شدت حس كرده بود، هيات كارشناسي را براي جستوجوي محل وقوع زلزله به سمت مناطق شرقي كرمانشاه اعزام كرد. سرپرستي اين هيات را سرگرد سوخنكو برعهده داشت. پس از ده روز از وقوع زلزله، اين هيات به بروجرد رسيد. در اين شهر، هيات از حكومتِ تهران اجازه ورود به خاك لرستان و سرزمين بختياري را براي بررسي آثار زمينلرزه درخواست كرد. زماني كه هيات مذكور منتظر پاسخي از تهران بود، هجوم بازماندگان تهيدستِ زمينلرزه به بروجرد براي درخواست كمك از حاكم شهر آغاز شد. آنها گزارش ميدادند كه منطقه سيلاخور به كلي ويران شده و در مناطق كمتر آسيبديده جاپُلق و فِريدن در جنوب سيلاخور، اهالي به تاراج پرداختهاند. در 19 فوريه (27 بهمن) به هيات اجازه داده شد كه به سوي سيلاخور رهسپار شود. گزارش اسداله ميرزا، كارگزار كنسولگري روسيه، حاوي عكسي است كه آسيب زلزله و گسلش در روستاي سندرگان (در حوالي درود) را نشان ميداد، گزارش مصور سرگرد سوخنكو، بعدها مبناي مطالعات پروفسور نيكلاس امبرسيز و دكتر چارلز ملويل - براي نوشتن كتاب تاريخ زمينلرزههاي ايران، 1982- انتشارات دانشگاه كمبريج- قرار گرفت تا با بررسيهاي ميداني و بازبيني عكسهاي هوايي، محل دقيق وقوع زلزله سوم بهمن 1287 را در منطقه سيلاخور بين بروجرد و درود لرستان تعيين كنند. به دليل اوضاع پريشان سياسي، اجتماعي كشور در آن سالها، نهتنها رسيدگي به زلزلهزدگان صورت نگرفت كه گروههاي اشرار از وضع نابسامان منطقه سوءاستفاده كرده و مناطق زلزلهزده را غارت كردند. در يكصد و دوازده سال گذشته دنيا و ايران متحول شده است و سرعت عمل در اطلاع و رسيدگي به منطقه زلزلهزده به كلي متفاوت شده است، ولي هنوز در ايران دريافت و مستند كردن گزارش به هنگام مستدل از كانون زلزله، چالش امروزه ما نيز هست.