سناريوي قاچاق فيلمهاي سينمايي ادامه دارد
«شناي پروانه» قاچاق شد
فيلم «شناي پروانه» برنده بهترين فيلم از نگاه تماشاگران در سي و هشتمين جشنواره فيلم فجر قاچاق شد.
براساس گزارش باشگاه خبرنگاران، سناريوي قاچاق فيلمهاي سينمايي ادامه دارد و اين دفعه نوبت به «شناي پروانه» رسيد. نسخه غيرقانوني فيلم سينمايي «شناي پروانه» به كارگرداني محمد كارت در فضاي مجازي منتشر شده است. اين فيلم در سيوهشتمين جشنواره ملي فيلم فجر برنده جوايز متعددي از جمله جايزه بهترين فيلم از نگاه تماشاگران شد. اينكه چطور اين فيلم قاچاق شده سوال هميشگي است كه در نهايت جواب درست و سرراستي براي آن پيدا نميشود! تاكنون عوامل سازنده اين اثر واكنشي نشان ندادهاند.
نامزدهاي انجمن بازيگران امريكا معرفي شدند
بيست و هفتمين دوره جوايز سالانه انجمن بازيگران امريكا نامزدهاي خود را در شاخههاي سينمايي و تلويزيوني اعلام كرد. به گزارش ايسناو به نقل از ددلاين، دو فيلم «ميناري» و «ما ريني بلك باتم» هركدام با سه نامزدي پيشتاز بخش سينمايي جوايز انجمن بازيگران امريكا (SAG Awards) شدند و در بخش تلويزيوني نيز دو سريال «تاج» و «شتز كريك» هر يك در پنج شاخه شانس كسب جايزه دارند. «چادويك بوزمن» بازيگر درگذشته امريكايي در دو شاخه بهترين بازيگر مرد نقش مكمل و اصلي براي دو فيلم «ما ريني بلك باتم» و «۵ همخون» شده است. نامزدهاي بخش سينمايي: بهترين گروه بازيگران در يك فيلم سينمايي: ۵ همخون، بلك باتم ماريني، ميناري، يك شب در ميامي، دادگاه شيكاگو۷، بهترين بازيگر زن نقش اصلي: ايمي آدامز (مرثيه هيلبيلي)، وايولا ديويس (بلك باتم ماريني)، ونسا كربي (تكههايي از يك زن)، فرانسيس مكدورمند (سرزمين آوارهها)، كري موليگان (زن جوان خوشآتيه)، بهترين بازيگر مرد نقش اصلي: گري اولدمن (منك)، ريز احمد (صداي متال)، آنتوني هاپكينز (پدر)، چادويك بوزمن (بلك باتم ما ريني)، استيون يون (ميناري)، بهترين بازيگر زن نقش مكمل: ماريا باكالوا (بورات ۲)، گلن كلوز (مرثيه هيلبيلي)، اوليويا كولمن (پدر)، هلنا زنگل (اخبار دنيا)، يون يو- جونگ (ميناري)، بهترين بازيگر مرد نقش مكمل: چادويك بوزمن (۵ همخون)، ساشا بارون كوهن (دادگاه شيكاگو۷)، دانيل كاليوا (يهودا و مسيح سياه)، جرد لتو (چيزهاي كوچك)، لزلي اودوم. جونيور (يك شب در ميامي)، نامزدهاي بخش تلويزيوني: بهترين گروه بازيگران در يك مجموعه درام: بهتره به سول زنگ بزني، بريجرتون، تاج، اوزارك، لاوكرافت كانتري. بهترين گروه بازيگران در يك مجموعه كمدي: براي من مرده، مهماندار، كبير، شتز كريك، تد لاسو، بهترين بازيگر زن در مجموعه درام: گيلين اندرسون (تاج)، اوليويا كولمن (تاج)، اما كورين (تاج)، جنيفر گارنر (اوزارك)، لورا ليني (اوزارك)، بهترين بازيگر مرد در مجموعه درام: جيسون بيتمن (اوزارك)، استرلينگ كي.براون (اين ما هستيم)، جاش اوكانر (تاج)، باب اودنكرك (بهتره به سول زنگ بزني)، رگه جين-پيج (بريجرتون)، بهترين بازيگر زن در مجموعه كمدي: كريستينا اپلگيت (براي من مرده)، ليندا كاردينلي (براي من مرده)، كيلي كوكو (مهماندار)، آني مورفي (شتز كريك)، كاترين اوهارا (شتز كريك)، بهترين بازيگر مرد در مجموعه كمدي: نيكلاس هولت (كبير)، دن لوي (شتز كريك)، يوجين لوي (شتز كريك)، جيسون سوديكيس (تد لاسو)، رامي يوسف (رامي)، بهترين بازيگر زن در مجموعه كوتاه تلويزيوني يا فيلم تلويزيوني: كيت بلانشت (خانم امريكا)، آنا تيلور جوي (گامبي وزير)، نيكول كيدمن (فروپاشي)، ميشلا كوئل (ميتوانم نابودت كنم)، كري واشينگتن (آتشهاي كوچك همه جا)، بهترين بازيگر مرد در مجموعه كوتاه تلويزيوني يا فيلم تلويزيوني: بيل كمپ (گامبي وزير)، ديويد ديگس (هميلتون)، هيو گرانت (فروپاشي)، اتان هاك (پرنده خوب خدا)، مارك روفالو (ميدانم چه مقدار حقيقت دارد) مراسم پاياني جوايز بيست و هفتمين دوره جوايز انجمن بازيگران امريكا روز چهارم آوريل (۱۵ فروردين) و به صورت آنلاين برگزار ميشود.
جنگ، قصه كهنهاي نيست
حميدرضا آذرنگ، كارگردان فيلم «روزي روزگاري، آبادان» كه سال ۸۴ تئاتري با همين نام روي صحنه برده بود، دليل انتخاب دوباره اين داستان را براي اولين فيلمش، كهنه نبودن قصه جنگ دانست. دومين فيلم به نمايش درآمده در پنجمين روز سي و نهمين جشنواره فيلم فجر، فيلم «روزي روزگاري، آبادان» به كارگرداني حميدرضا آذرنگ بود. حميدرضا آذرنگ در بازيگري و كارگرداني تئاتر از هنرمندان شناختهشده است، اما اين فيلم اولين تجربه كارگرداني او در سينماست. او سال ۸۴ نيز نمايشنامه «روزي روزگاري، آبادان» را روي صحنه برد و حالا بعد از ۱۵ سال فيلمي با همين نام و برگرفته از اين نمايشنامه را در جشنواره فيلم فجر شركت داده است. او در پاسخ به پرسش اعتمادآنلاين درباره اينكه نمايشنامه «روزي روزگاري، آبادان» چه ويژگيهايي داشت كه بعد از سالها آن را براي اولين اثر سينمايياش انتخاب كرده است، گفت: «در ايران برخلاف تمام دنيا، سالنهاي تئاتر مهجور هستند در حالي كه دوامش ميتواند تا پايان سال به درازا بكشد و حياتش ادامه داشته باشد.» آذرنگ ادامه داد: «در گذشته ۳۰ روز و الان خيلي كمتر يك تئاتر اجرا ميشود. اجراي نمايشي با ظرفيت ۱۰۰ الي ۱۲۰ نفر طي ۳۰ روز شايد به چهار هزار مخاطب هم نرسد، مخاطباني كه ميتوانيد حرفتان را با آنان در ميان بگذاريد. يقين دارم خيلي از بچههاي تئاتري دوست دارند هر اثري كه توليد ميكنند با ميزان مخاطب بيشتري حرفشان را به اشتراك بگذارند.» او صحبتهايش را اينگونه به پايان برد: «اين نكاتي كه گفتم از همان سالها در ذهن من مانده بود. كمااينكه قصه جنگ، قصه كهنهاي نيست و روزبهروز بيشتر و بيشتر با وضوح آن روبهرو ميشويم. در تمام دنيا روي لايهاي از آشوب در حال زندگي هستيم و همين الان هم در كشور خودمان داريم تجربهاش ميكنيم. از آنجا كه احساس ميكردم كهنگي و ميرايي ندارد و با توجه به زيادهخواهيهاي انساني كه مدام به جنگ منتج ميشود، ترجيح دادم آن را بسازم.»