فردا بيست و پنجمين سالمرگ سياوش كسرايي است
اولين حماسهسراي نيمايي
احمد شالزاد
فردا بيستوپنجمين سالمرگ سياوش كسرايي است. شاعر چپگراي تاريخ معاصر ايران. او كه در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران درس خوانده بود از شاعران نوپرداز فارسي شد و در تاريخ معاصر شعر ايران يكي از شاعران مشهور نيمايي محسوب ميشود. كسرايي با سرودن منظومه «آرش كمانگير» نام خود را به عنوان سراينده اولين منظومه حماسي در سياق نيمايي ثبت كرد. از ديگر نكات مهمي كه در مورد سياوش كسرايي نبايد از نظر دور داشت، تلمذ او از محضر نيما يوشيج است. او شاگرد بلافصل نيما بود و تا پايان شاعرياش به سياق نيمايي وفادار ماند. «شعر آوا، مهره سرخ، در هواي مرغ آمين، هديه براي خاك، تراشههاي تبر، خانگي، با دماوند خاموش و خون سياوش» از مجموعههاي شعر سياوش كسرايي هستند.كسرايي زاده 5 اسفند 1305 اصفهان بود اما از كودكي در تهران زندگي كرد. او در 22 سالگي به سال ۱۳۲۷ عضو حزب توده شد و 4 دهه پشتيبان آن هم بود. زندان رفتن پس از كودتاي 28 مرداد 1332، حضور در جمع بنيانگذاران كانون نويسندگان ايران و عهدهدار شدن سمت دبير منتخب آن تا سال ۱۳۵۱ از سوابق كسرايي است. در شبهاي شعر گوته معروف به «ده شب» كه سال ۱۳۵۶ در انستيتو گوته در تهران برگزار ميشد،كسرايي يكي از سخنرانان بود. كسرايي 5 سال بعد از انقلاب، ايران را ترك ميكند و بعد از 4 سال زندگي در كابل به اروپا، مسكو و وين ميرود. آنچه بيش از همه شعر او را به شهرت رساند، انتشار منظومه «آرش كمانگير» است. منظومهاي كه از شخصيتي افسانهاي مايه ميگيرد و پس از اعدام همحزبياش خسرو روزبه در سال 1337 به او تقديم شد. «آرش» ناجي ميهن است كه نشانه رفتن تيري از كمان او، وطن را از نگونبختي و تحقير ميرهاند. به اعتباري شاعر چپگرا در اين منظومه در منطقي شاعرانه، نجات ميهن را در گرو پرتاب تير شخصيت افسانهاي خود ميبيند و از اين منظر ميتوان رد آرمانگرايي سوسياليستي شاعر را لابهلاي سطرهاي شعر رصد كرد.
منظومه را سال ۱۳۵۰ «كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان» منتشر كرد. در سطرهايي از شعر كه از همان سالها تاكنون در ميان عامه مردم نيز خوانندگاني دارد و خيليها آن را از برند، ميخوانيم: «آري، آري، زندگي زيباست/ زندگي آتشگهي ديرنده پابرجاست/ گر بيفروزياش، رقص شعلهاش در هر كران پيداس/ ورنه، خاموش است و خاموشي گناه ماست». اين منظومه جدا از حوزه شعر، الهامبخش هنرهاي ديگر هم بوده. از آن جمله ميتوان به «برخواني» آرش به قلم بهرام بيضايي اشاره كرد كه گفته ميشود در واكنشي به اين شعر نوشته شده است. همچنين دو سال پيش يك آلبوم موسيقي به همين نام- آرش كمانگير- به آهنگسازي پژمان طاهري و خوانندگي شهرام ناظري با روايت قطبالدين صادقي از سوي موسسه فرهنگي هنري ققنوس تهيه شد. اثري كه بخش اركسترال آن به رهبري طاها عابديان در «كنسرت هاوس» شهر وين ضبط شد.