ادامه از صفحه اول
درگذشت رييسجمهور همواره متهم آرژانتين
در دوران طولاني هرجومرج اقتصادي آرژانتين در سالهاي رهبري او با خروج از بحران ابرتورم پنج هزار درصدي و تك رقمي كردن تورم، به رشد اقتصادي و شكوفايي قابل قبولي رسيد. با تكيه بر برنامههاي بلندپروازانه وزير اقتصادش، رشد قيمتها را كنترل و نرخ بهره را حذف كرد. شركت مخابرات دولتي، شركتهاي هواپيمايي و كارخانههاي توليد فولاد را كه در آن زمان بزرگترين مجتمع فولادي در امريكاي لاتين بود را خصوصيسازي و ورود سرمايه خارجي به آرژانتين را تسهيل كرد. پس از پايان دوره تصدياش به خاطر آنكه سياستهاي اقتصادياش نقش بر آب شد، محبوبيتش كاهش يافت. نرخ برابري پزو و دلار را يكسان كرد. پول ملي كشور به دنبال بحران اقتصادي بعد از سالهاي حكمراني او به شدت افت كرد. رشد بيكاري، نابرابري اقتصادي و افزايش بدهي خارجي با خشم اتحاديههاي كارگري آرژانتين روبهرو و منجر به آشوبها در خيابانهاي آرژانتين شد. منم در چند پرونده فساد متهم بود، اما هرگز محكوم نشد. در سال 2001 در ماجراي قاچاق اسلحه به كرواسي و اكوادور به صورت موقت بازداشت خانگي شد، اما با تصميم راي ديوان عالي عدالت آرژانتين پس از چند هفته آزاد شد. بمبگذاري سفارت اسراييل و مركز يهوديان در زمان رياستجمهوري او روي داد. سالهاي زيادي از دوران فعاليت سياسي خود را با اتهاماتي سپري كرد كه مناسبات او با دمشق و تهران را به چالش كشيده بود. از سوي دولت وقت امريكا متهم بود كه تدابير امنيتي كافي را براي جلوگيري از انفجار سفارت اسراييل در بوئنوسآيرس در سال 1992 به عمل نياورده و در بمبگذاري سال 1994 در مركز يهوديان آرژانتين، حقايق را لاپوشاني كرده است. بر اثر انفجار در مركز آميا 85 نفر كشته و 300 نفر زخمي شدند. پرونده اين انفجار بيش از يك دهه روند طولاني را طي كرد تا اينكه دادستاني آرژانتين در سال 2006 دولت ايران و حزبالله لبنان را به همراه چند نفر از مقامات ايراني به دست داشتن در اين انفجار متهم كرد. ايران همواره اين اتهام را بياساس دانست. رژيم اسراييل از همان آغاز با زير فشار قرار دادن مسوولان وقت آرژانتين، انگشت اتهام را به سوي ايران نشانه گرفت. دو دهه بعد دادگاهي در آرژانتين منم را از اتهام سرپوش نهادن بر حقايق پرونده انفجار ساختمان «آميا» تبرئه كرد، اما امريكا، غرب و رسانههاي وابسته به آنها تلاش داشتند همچنان او را متهم جلوه دهند. مخالفان او را متهم كردند روند پرونده تحقيقات از افراد مرتبط با بمبگذاري مركز «آميا» را منحرف كرده است. اما به اعتقاد وكيلش رييسجمهوري سابق نميتواند اطلاعاتي را فاش كند كه به منافع آرژانتين يا رابطهاش با كشورهاي ديگر ضربه بزند.
كارپرداز سياسي
در اين يادداشت وارد موضوع بحثبرانگيز اين سالها در مورد وجه اطلاقي آن نميشوم و فقط به مفهوم رجل سياسي ميپردازم. لغتنامه دهخدا در معني رجل سياسي مينويسد: «مرد سياسي؛ سياستمدار» و در شرح رجل ميآورد: «از سرحد محسوس و معقول گذر كرده؛ مرد كامل و تمام.» با اين تعريف ميتوان گفت رجل سياسي را اول به وجه سياسي بودنش ميتوان شناخت و بعد اينكه در اين ويژگي به كمال رسيده، طوري كه از «حد محسوسات و معقولات گذر كرده» باشد و اين يعني بتواند وراي آنچه يك سياستمدار عادي ميبيند، موارد پيچيدهتري را درك كند و بر اساس اين درك فراتر از حد عادي، امور را پيش ببرد. چنين فردي در اين جايگاه، به واقع نه يك فرد بلكه نماينده و زبان يك نحله فكري است.بحث بر سر اين نيست كه با اين نحله فكري كه او زبان و نماينده آن است موافق يا مخالف باشيم، بلكه شايد بهتر است بگوييم در مواجهه با موضوعات مختلف، اگر مردم و حتي سياستمداران عادي، مو ميبينند، او پيچش مو را از اين منظر توضيح ميدهد. البته چنين فردي يكشبه بروز و ظهور پيدا نميكند و در فرآيند چند ساله به نمايندگي آن طرز تفكر ميرسد. آنچه اما از اسامي طرح شده در آستانه اين انتخابات به چشم ميآيد، نامي كه در چنين فرآيندي به نمايندگي نحلهاي شناخته شدهاي رسيده باشد، ديده نميشود و بيشتر از آنكه رجل سياسي ببينيم، يك پرسنل يا كارگزار سياسي يا حتي كارپرداز سياسي ميبينيم. و البته با اينكه يكي از بزرگان قوم گفته است ما احتياج به يك كارگزار در جايگاه رياستجمهوري داريم، ولي نمونه اين كارگزاري را در همين ماجراي سفر روسيه كه مسافر ما نه تنها پيچش مو را نديد كه انگار حتي مو را هم نميديد، تجربه كرديم. هر چند اگر در داخل كشور، يك كارپرداز سياسي همان چيزي است كه لازم است، اما در مناسبات بينالمللي آنكه روبرويش مينشانند، بيشتر از يك كارپرداز نخواهد بود. احتمالا بسياري يادشان هست كه وقتي در همين سالها يك نفر بود كه به اين سوي و آنسوي جهان نامه ميفرستاد و جوابش نميدادند و بعد در يك سفر خارجي، وقتي هيچ مستقبلي نديد براي داشتن يك عكس يادگاري ناقابل به باربران فرودگاه متوسل ميشد.
ديپلماسي پنهان
سودمند استفاده از دیپلماسی پنهان (همچون گذشته) در آغاز راه و فراهمسازي بستر دیپلماسی آشکار برای ادامه مسیر در گامهای بعدی است. در قالب دیپلماسی پنهان، امریکا و ایران میتوانند درباره گامهای متقابل به توافق برسند. در حال حاضر طرحهاي بسياري براي خارج شدن برجام از بنبست پيشنهاد ميشود و يكي از اين طرحها ميتواند اينگونه باشد كه امریکا برای خرید نفت از ایران معافیتهایی برای دو یا سه کشور خریدار نفت و بازگشت پول آن به ايران در نظر بگیرد. با شروع فروش نفت و دریافت پول، ایران یکی از اقدامات خود را در موضوع هستهای به شرایط مندرج در برجام بازگرداند. براساس اين طرح پيشنهادي، در گام دوم امریکا ميتواند تسهيلاتي را براي بازگشت طلب ایران از کشورهای مختلف فراهم کند و در مقابل تهران هم يكي ديگر از گامهاي هستهاي برداشته شده را به عقب بازگرداند. در اين ميان عدم مخالفت ايالات متحده با دريافت وام از صندوق بينالمللي پول از سوي ايران ميتواند اقدام مثبت ديگري به حساب آيد. در اين طرح ادامه گامهاي دو طرف به شكل مرحلهاي ميتواند هم به نجات برجام منتهي شود و هم فضا را براي مذاكرات دو و چندجانبه پيرامون مسائل باقي مانده مهيا كند.