• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4872 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۴ اسفند

صداي ناشنيده جامعه و جامعه‌پژوهي

مسعود زماني‌مقدم

امروزه در پايان قرن چهاردهم هجري شمسي، ايران گرفتار مسائل متعدد و بغرنجي است. پيامدهاي تغييرات فزاينده اجتماعي در زمينه‌هاي گوناگون، زوال اقتصادي، انزواي جهاني، تحريم‌هاي سنگين بين‌المللي، شكاف‌هاي اجتماعي و طبقاتي، كاهش اميد و اعتماد اجتماعي، بي‌اعتمادي به نظام سياسي، تنش‌هاي سياسي، بدبيني عمومي نسبت به رسانه‌هاي دولتي، سرخوردگي نخبگان و تحصيلكردگان، تضعيف اقتصاد خانوارها، بي‌ثباتي و سقوط ارزش پول ملي و نارضايتي‌ها و اعتراضات اجتماعي در چند سال اخير را مي‌توان به عنوان عوامل مهمي دانست كه موجب نگراني و عدم اطمينان جامعه ايراني نسبت به آينده‌اش شده است. اينجا سخن حكيم فردوسي به ذهن متبادر مي‌شود: «به يزدان كه ‌گر ما خرد داشتيم، كجا اين سرانجام بد داشتيم؟» باري، جامعه ايران كه در آستانه قرن پانزدهم هجري شمسي با دگرگوني‌هاي فشرده اجتماعي و مسائل متراكم و متقاطعي مواجه است را نمي‌توان به حال خود رها كرد. براي بهبود وضعيت جامعه ضروري است كه به تغييرات اجتماعي توجه و نبض جامعه درك شود. ‌بايد موانع سياسي در تقويت جامعه مدني برداشته شود و سياستگذاري‌هاي فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي مبتني بر تغييرات و زمينه‌هاي اجتماعي متغير و متنوع باشند. اما لازمه اين رويكرد، شنيدن صداي جامعه و جامعه‌پژوهي است. براي شنيدن صداي جامعه ‌بايد شرايطي فراهم شود از جمله: 1) اهميت دادن به نظر مردم در تصميم‌گيري‌ها و قوانين و 2) به رسميت شناختن رسانه‌هاي آزاد و غيرانحصاري. براي شنيدن صداي جامعه‌پژوهي نيز ملاحظه مواردي ضروري است از جمله: 1) حمايت از مطالعات آينده‌نگري بر اساس روش‌هاي علمي «به منظور پيش‌انديشي، پيشگيري و آينده‌آفريني» و نه آنچه عباس عبدي «آينده‌فروشي به جاي آينده‌نگري» مي‌نامد 2) امكان بررسي و شناخت آزادانه و علمي گذشته كه مي‌تواند چراغي باشد در راه فهم حال و آينده 3) عدم چيرگي رويكرد ايدئولوژيك و سياسي بر فضاي پژوهش دانشگاهي 4) تقويت نقد انديشه‌ها و پژوهش‌هاي اجتماعي بر اساس معيارهاي علمي و نه به قصد تخطئه و سركوب سياسي مخالفان يا ابراز وفاداري سياسي به موافقان. در نهايت بايد گفت كه وقتي صداي پژوهشگران و صداي جامعه شنيده نشود و جامعه دچار بي‌ساماني شود، لاجرم صداي اهالي قدرت هم از سوي جامعه شنيده نمي‌شود. همان‌طوركه وقتي محمدرضاشاه سه ماه پيش از انقلاب در سخنراني راديو- تلويزيوني‌اش گفت كه «پيام انقلاب شما ملت ايران را شنيدم»، جامعه صداي او را نشنيد و جدي نگرفت. همچنين، در نبود آزادي‌هاي سياسي و اجتماعي متناسب، سه ركن حكومت، نخبگان و عموم مردم دچار نوعي توهم و سردرگمي مي‌شوند. اينجاست كه شنيدن صداي جامعه و جامعه‌پژوهي اهميتي مضاعف مي‌يابد، به‌ويژه وقتي‌ كه امروزه آگاهي‌هاي اجتماعي و عمومي نسبت به مسائل و مشكلات جامعه افزايش و عموميت يافته است و طبقات و اقشار فرودست و متوسط جامعه براي تحقق عدالت و آزادي خود با ساختار قدرت موجود با چالش روبه‌رو شده‌اند.
پژوهشگر  مسائل  اجتماعي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون