گزارشي در آستانه برنامه هفتم توسعه
رويكرد تكثرگرا، نياز فرهنگي كشور
الميرا نوري
تكثر، واژهاي آشنا و ديرپا در فرهنگ ايران است. ما در كشوري زندگي ميكنيم كه در زمينههاي مختلف جغرافيايي، زباني، قومي آن تنوع وجود دارد. چنين تفاوت و تكثري، نيازمند توجه بيشتري از سوي سياستگذاران، رسانهها و همچين همه مردم است. برنامهريزيهاي كشور، به ويژه در ميدان فرهنگ بهتر است هر چه بيشتر در راستاي تكثر فرهنگي موجود باشد. به اين معنا كه در بخش فرهنگي بايد به پارهاي از اولويتها توجه كرد، زيرا فرهنگ به گونهاي بلندمدت سبك زندگي اعضاي جامعه را تحت تاثير قرار ميدهد. از اينرو در تدوين سياستها در ميدان فرهنگي بايد دورانديش بود.در جامعه امروز كه همه پديدهها و امور به سمت جهاني شدن، يكسان سازي و هماهنگي روزافزون حركت ميكند، هدفهاي ما در جهت پيشرفت بايد به گونهاي باشد كه تكثرهاي بومي و سنتي فرهنگي كشورمان را مدنظر قرار دهد و پاس دارد. روند توسعه يافتن و ورود به دهكده جهاني با ابزارهايي چون اينترنت، شبكههاي اجتماعي و رسانهها، راه همواري را براي يكسانسازي سبك زندگي جهاني فراهم ميكند. در چنين وضعيتي تكليف فرهنگهاي بومي و سنتي چيست؟ چگونه بايد از فراموش شدن فرهنگهاي سنتي خودمان جلوگيري كنيم؟
فرهنگ سنتي در برابر فرهنگ جهاني
اگر اكنون در راستاي پاسداري از فرهنگهاي موجود در كشور گامي برداشته نشود، امكان جان بخشيدن دوباره به فرهنگهاي سنتي كه با گذشت زمان در روندهاي جهاني جذب شدهاند، وجود نخواهد داشت. توجه و پافشاري بر پاسداري از فرهنگهاي سنتي، بومي و محلي ميتواند مانند نوعي ايستادگي در برابر توانايي و نفوذ روزافزون فرهنگ جهاني كه ساز و كاري به شدت جذبكننده دارد، عمل كند. راهحل احتمالا تنها در يك چيز است: تمركززدايي فرهنگي در درون مرزهاي يك كشور. منظور از تمركززدايي فرهنگي اين است كه هويت ملي و تاكيد بر آن، تبديل به روند يكساني مانند روند جهاني شدن نشود. بنابراين اگر روند همسانسازي فرهنگي از سياستگذاريهاي كشور كنار گذاشته شود، ميتواند همچون نيروي دافعهاي در برابر جاذبههاي فرهنگ جهاني باشد.
برنامه ششم توسعه در پايان راه
در آستانه سال پاياني اجراي برنامه ششم توسعه، خالي از لطف نيست اگر نگاهي هرچند كوتاه به بخشهاي فرهنگي اين برنامه به عنوان نمونهاي از سياستگذاريهاي كشور بيندازيم. برنامه ششم توسعه 1400- 1396 در بخشهاي مختلفي از جمله بودجه، مسكن، سلامت و بهداشت، هنر و فرهنگ تنظيم شده است. همچنين برنامه ششم توسعه در دوره بيست ساله برنامه چشمانداز جمهوري اسلامي ايران 1404 قرار دارد و همسو و هماهنگ با راهبردهاي آن نوشته شده است. معمولا هدف از برنامههاي پنج ساله توسعه رسيدن به جايگاه بهتر اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، بين المللي و ... نسبت به گذشته است.
تكثر فرهنگي، واقعيت مهجور
در بخش فرهنگي برنامه ششم توسعه به موارد گوناگوني اشاره و براي آنها بودجه و نيروي انساني تخصيص داده شده است. با نگاه به بخشهاي گوناگون فرهنگي برنامه ششم توسعه يك نكته براي خواننده آشكار ميشود و آن هم عدم توجه به تكثر فرهنگي موجود در كشور به گونهاي شايسته است. در واقع سياستها و راهبردهاي پيشنهاد شده در برنامه ششم توسعه، بيشتر اهداف ملي و هماهنگ را مدنظر قرار ميدهد تا اهداف همسو با تكثر فرهنگي. معمولا تفاوتي نميكند كه اين سياست به كدام بخش از فرهنگ اشاره كند، زيرا همچنان تكثر فرهنگي به نحوي ناديده گرفته ميشود.
برنامه پنج ساله توسعه و تكثر فرهنگي
اگرچه تاكيد بر انسجام و هويت ملي به خودي خود امري درست و داراي اهميت است، بايد در نظر داشت كه چنين پافشاريهايي نبايد به همسانسازي كشيده شود. در طول تاريخ در كشور ما با وجود تكثر و تفاوت، همواره تداوم و پا بر جايي به چشم ميخورد. بايد توجه داشت بهرغم گرايش به يكدستسازي فرهنگي، چنين پديدهاي در ايران تحقق نيافتني است. شايد بهترين و نخستين جايي كه بايد توجه به تكثر فرهنگي و گرايش به پاسداشت آن را پيگيري كنيم و ارج نهيم، همين برنامههاي پنج ساله توسعه باشند. در سياستگذاريهاي فرهنگي در مورد امور گوناگون بايد به تفاوتهاي موجود در ميان گروههاي متفاوت فرهنگي پرداخته شود. در واقع توجه به تفاوتها، اصلي اساسي در سياستگذاريهاي فرهنگي است كه بايد توسط سياستگذاران انجام شود.
رويكرد ميانهروي وحدت در كثرت
كاركردهاي مورد انتظار از سياستهاي تنظيم شده در برنامه ششم توسعه دارنده مواردي هستند كه ميتوان آنها را زيرمجموعه مفهوم وحدتگرايي قرار داد. در واقع تكثر فرهنگي مانند آداب و رسوم، پيشينه تاريخي و اموري از اين دست، تقريبا ناديده گرفته شده است. اگرچه بندهايي از برنامه ششم توسعه اشارههايي به تكثر فرهنگي دارند، اما اين توجهها در مجموع جزيي است. پيشرفت از يك نقطه به نقطه ديگر كه معمولا هدف سياستگذاريهاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و ... است، نيازمند هزينههاي بالا و دقيقي است. بنابراين رويكرد ميانهرو وحدت در كثرت كه در بسياري ديگر از برنامهريزيهاي كشور ديده ميشود، بهترين رويكرد است.
مديريت تفاوتها
رويكرد وحدت در كثرت، در عين توجه به تكثرها و تفاوتهاي فرهنگي، بومي و محلي، به انسجام و استوارسازي هويت ملي نيز اهميت ميدهد. اگرچه برنامه ششم توسعه در بعضي از بندها رويكرد وحدت در كثرت را دارد، اما همچنان توجه بيشتري نياز است تا اين رويكرد به كار بسته شود. توجه به فرهنگهاي كوچكتر كشور ميتواند نيروي محركي براي تحكيم و انسجام بيشتر در سطح ملي باشد. در واقع رويكرد وحدت در كثرت را بايد الگوي تكثر فرهنگي با تكيه بر مديريت تفاوتها بدانيم. رويكرد وحدت در كثرت به دليل توجه گستردهاش به تفاوتها در عين مديريت آنها در بستر فرهنگ بزرگتر ملي، يك برگ برنده خواهد بود. در عين حال آن سبكي از زندگي كه از رويكرد وحدت در كثرت ايجاد ميشود نيز به دليل حفظ تفاوتها و همچنين پايبندي به انسجام ملي، بسيار جذابتر و پوياتر از نوع يكسان و همسوي آن است. رويكرد مديريت تفاوتها اگر در برنامههاي فرهنگي مورد استفاده قرار گيرد، در جهت دفع تلاشهاي همه سويه در راستاي همسان و هماهنگسازي زندگي خواهد بود.
بهبود سياستگذاريهاي آينده
اكنون كه تنها يكسال به پايان تاريخ معين شده برنامه پنج ساله ششم توسعه مانده است، شايد چندان مهم به نظر نيايد كه رويكرد برنامه ششم توسعه به ويژه در برخورد با تكثر فرهنگي چگونه بوده و در اين راستا چه گامهايي برداشته شده است. اما بررسي سياستهاي تنظيم شده و اجرا شده گذشته همواره راهي روشن براي بهبود سياستگذاريها در برنامههاي آينده است. اگر برنامه ششم توسعه رويكردي جدي نسبت به تكثر فرهنگي اتخاذ نكرده است، اكنون برنامه بعدي در جهت پيشرفت يعني برنامه هفتم توسعه، هدفي است كه بايد كارسازي مديريت تفاوتها در آن آزمايش شود.
اميد به برنامه توسعه هفتم
اتمام برنامه هفتم توسعه همزمان با پايان يافتن برنامه چشمانداز جمهوري اسلامي ايران در سال 1404 خواهد بود. بر اين پايه برنامه هفتم توسعه رسيدن به اهداف برنامه چشمانداز را آسانتر خواهد كرد. در ميدان فرهنگياي كه هدفگذاريها انجام ميشود، مهمترين امري كه احتمالا بايد در دستور كار قرار گيرد، همان رويكرد وحدت در كثرت و توجه به تفاوتهاي بومي و سنتي در بستر فرهنگ بزرگتر ملي است. رويكردي كه به تمركززدايي فرهنگي و مديريت تفاوتها توجه ميكند و اما در نهايت آورده وجود رويكرد وحدت در كثرت در برنامههاي بعدي توسعه چه خواهد بود؟ كه شاهد تداوم وجود آداب و رسومهاي متفاوت همچون گذشته در جايجاي مختلف كشور خواهيم بود.