موزه و انتشارات
سارا كريمان
بررسي گونههاي مختلف موزه در جهان مويد اين نكته است كه فارغ از هر انديشه و هدفي كه منجر به تاسيس موزه ميشود، در نهايت همه موزهها جايگاهي براي تحقيق، تدوين و ترويج علم هستند. تعريف جامع موزه آن را موسسهاي عمومي ميداند كه در خدمت پيشرفت بشر است و قطع به يقين پيشرفت، مسيري غير از توليد و كاربرد علوم ندارد. همين مفهوم در پيوستگي تام و تاريخي با مكتوبات است. با اندكي اغماض ميتوان تاريخ و پيش از تاريخ را با مكتوبات و ترويج خط مرزبندي كرد. با تعدد ابزار و ادوات نگارش در روزگار ما طبيعتا پهنههاي وسيعي نيز ذيل مفهوم نشر قرار ميگيرند و چنين به نظر ميآيد كه شيوههاي متداول نشر رو به فراموشي خواهند رفت كه پلتفرم كاغذي سرانجام ويتريننشين موزهها خواهد شد. با اين وجود در حال حاضر انتشارات به صورت چاپ كتابهاي كاغذي كماكان نه تنها اعتبار خود را حفظ كرده بلكه هنوز در موقعيتي ممتاز قرار دارد. ممكن است رابطه حسي برآمده از تجربه تاريخي انسان در اين عرصه دخيل باشد و به رغم تفاوت بسيار در دسترسي، هزينه، فضاي مورد نياز براي نگهداري و... همچنان نسخه فيزيكي مكتوب آثار علمي به صورت كتاب كاغذي جايگاهي معتبر داشته باشد. از آنجا كه بخشي از رسالت آموزشي موزهها، گسترش و ترويج علم است در اكثر موزههاي بزرگ جهان سياستهاي از پيش تعيين شده و بودجههايي جهت انتشار سالانه كتابهايي با عناوين مرتبط با گنجينه و اهداف موزه در نظر گرفته ميشود كه در اين ميان انتشارات موزه متروپوليتن مثالزدني است. متاسفانه موزههاي كشور در چند سال گذشته در اين بخش ضعيف عمل كردهاند و با وجود آنكه در دهههاي پيش هر يك از موزهها داراي انتشارات مستقل بودهاند، نشر آنها به كاتالوگهاي نمايشگاهي محدود شده است. موزهها از مهمترين مراكز دانش هستند و آثار و منابع دست اولي نزد آنها نگهداري ميشوند كه دايما توسط پژوهشگران مورد مراجعه قرار ميگيرند. از اين حيث جايگاهي برابر كتابخانهها و آرشيوها دارند كه مسائل گوناگون علمي براي نخستين بار از منشأ آنها منتشر و توليد ميشوند بنابراين طبقهبندي صحيح آثار در وهله نخست و انتشار آن با اطلاعات دقيق از ابتداييترين وظايف موزهها به عنوان موسسهاي عمومي و عامالمنفعه است. در گام بعدي طرحريزي پژوهشي و گسترش دانشي با تعمق و تحليل آثار ميتواند هدايتگر و جريان بخش جريانات مختلف فرهنگي هنري باشند. موزهها ميتوانند در محورهاي مختلف پژوهش و نشر داشته باشند كه برخي از آنها بدين شرح هستند: كاتولوگهاي معرفي آثار كه معمولا با تصوير، تاريخچه مختصري از اثر، هنرمند، منشا، سبك هنري، تكنيك و بعضا نقد و تحليل هستند، بخش مهمي را تشكيل ميدهند. كتابها و كتابچههايي كه به معرفي يك هنرمند و نمونه آثار او در گنجينه موزه ميپردازند.
شرحي بر يك اثر: برخي از آثار موزهاي مانند برخي نسخههاي كتاب، نقاشي و... بسيار شاخص هستند به قدري كه ميتوان مجلدي را به معرفي، توصيف و سبكشناسي آن پرداخت. موزههايي كه جنبههاي عموميتري از يك موضوع را در بر ميگيرند و همچون يك بنياد پيرامون موضوع موزه فعاليت دارند مانند موزههاي مردمشناسي، ايرانشناسي و... كه صرفا به آثار گنجينه خود بسنده نميكنند و ساير پژوهشهاي مرتبط را نيز در انتشارات خود ميگنجانند. كاتالوگ نمايشگاه: از مهمترين اهداف نمايشگاه معرفي مجموعهاي از آثار است كه به هر ترتيب در ارتباطي معنايي با يكديگر قرار گرفتهاند، گردآوري و انتشار كاتالوگ از الزامات هر نمايشگاهي است كه دادههاي پژوهشي مربوط به آن همچنين بيانيه و هدف نمايشگاه در آن ذكر ميشود به علاوه منبعي براي رجوع در آينده قرار ميگيرد. موضوعات عمومي: برخي از موزه بسته به توان مالي، سياست و اهداف خود در ترويج و ارتقاي دانش، موضوعاتي مانند: موزهداري، گردشگري، مديريت هنري، تاريخ هنر، فلسفه هنر و... را در حوزه انتشارات خود قرار ميدهند. در حال حاضر غير از موزه ملي ايران و تعداد انگشتشماري از موزههاي مرتبط با سازمانهاي مختلف، كمتر موزهاي در كشور فعاليت قابل توجهي براي انتشارات انجام ميدهد و اين مساله از بزرگترين نقيصه موزههاي ايران است.