• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4932 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۳۰ ارديبهشت

كاپيتان راموس در آستانه خروج از برنابئو...

آي، چه موحش پنج عصري بود!

اميد مافي

 

در شهر سويل شهزاده‌اي نبود كه به همسنگي‌اش كند تدبير... آنجا شاعران در ته و توهاي قطبي تاريخ مرثيه‌هاي كبود را براي خون ماتادورهاي ناكام روي ماسه‌ها مي‌سرودند كه پسري در پس‌‌كوچه‌هاي نمور اشبيليه به دنيا آمد. پسري كه بذر روياهاي كودكانه‌اش را در كوچه‌هاي دنج و آرام افشاند و بوي آسفالت داغ و گازوييل همواره روي پيراهن مندرسش به مشام رسيد؛ همو كه فوتبال بهانه خوبي براي وداعش با فلاكت و سيه‌روزي بود.

خروج از سويل و پوشيدن پيراهن شماره ۴ عاليجناب فرناندو هيرو در سانتياگو برنابئو كار سختي بود.آنقدر سخت كه سرخيو تا مرز مرگ رفت، اما او عزمش را جزم كرده بود تا به سوگلي كهكشاني‌ها بدل شود و كاري كند كه فلورنتينو پرز با يك چمدان يورو پاي قرارداد با پسر سويل بنشيند. و اينگونه فصل تازه‌اي از زندگي سيم خارداري كه آسمانخراش‌ها را در نود دقيقه‌هاي بهت‌آور به دردسر مي‌انداخت آغاز شد.

حالا شانزده سال گذشته و كاپيتان با يك دوجين افتخارات به بخشي از تاريخ مادريدي‌ها بدل شده است. بك گلزني كه مي‌تواند فاصله ديوار دفاعي تا خط آتش تيمش را در پلك بهم زدني طي كند و برگ برنده ال كلاسيكوهاي پراضطراب باشد، حالا در ۳۵‌سالگي با ساق‌هايي آغشته به باروت و دلهره پروژه خداحافظي با عشق ابدي‌اش را كليد زده است. فقط كافي است مديران رئال سيگنال‌هاي مثبت را براي مدافع گلزن اروپا نفرستند و كوه‌هاي يخ ميان او و كركس‌ها آب نشوند. آن وقت پسر سويل مجبور است عشق را در ساعت ۵ عصر بدون بزك در جاي ديگـــري جست‌وجو كند؛ جايي دورتر از فلات آندلس. آي چه موحش پنج عصري بود بر تمامي ساعت‌ها در مادريدِ بي‌وفا.

 قراردادي يك‌ساله با 10درصد كاهش دستمزد. اين آخرين پيشنهاد باشگاه رئال به گرگ باران‌ديده‌اي است كه به لطف اتوريته‌اش توانسته سكوها را شيداي نمايش‌هاي مهيج خود كند. پيشنهادي كه بوي نخواستن مي‌دهد و راموس را در اين فكر فرو مي‌برد كه ديگر قدم زدن بر روي سنگفرش‌هاي زيباي شهر مادريد جذابيتي ندارد. وقتي او خواهان قراردادي دوساله با مبلغ قابل توجه‌تري است و وقتي چراغ‌هاي رابطه خاموش شده لابد مرد ۳۵‌ساله بايد دست پيلار روبيو بانوي مهربان و سه پسرش را بگيرد و سرزمين مادري را زير پا بگذارد و سوار بر تراموا به جايي برود كه قدرش را بدانند و با پيشنهادات اغواگر فرياد لياقتش را در پايتخت ديگري طنين‌انداز كنند.

گفته مي‌شود پي اس جي پاي او ايستاده و با پيشنهاد ۱۵ ميليون يورويي راموس را سر به هوا كرده است. حالا كه شعله‌هاي خشم مهار شدني نيست و نيمار در آخرين تماس تلفني با بك بي‌تكرار از زيبايي‌هاي شانزه‌ليزه و طاق نصرت براي راموس گفته و لبخند را بر لبان رفيق قديمي نشانده هيچ بعيد نيست با بسته شدن پرونده لاليگا راموس مادريد را به مقصد پاريس ترك كند و با صداي باران در كنار ايفل به پايكوبي و دست‌افشاني در جامه خوش‌رنگ پي اس جي بينديشد.

بادها خبر از تغيير فصل مي‌دهند. اگر تا ۳۰ ژوئن اتفاق خاصي در مادريد نيفتد و سرخيو پاي ورق‌ها را پاراف نكند، پاريس در ساعت ۵ عصر به روي سفير دل نازك يونيسف آغوش خواهد گشود. دنيا را چه ديديد!شايد آنجا در فراسوي ميدان لويي پانزدهم براي مردي از جنس نوستالژي كه احتمالا شولاي جديد را با عشقي ابدي تاخت خواهد زد، فرش قرمز پهن كنند. شايد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون