• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4941 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۰ خرداد

شيرهاي ميدان حر تهران: داستان ديد‌باني بر وقايع شهر

ترانه يلدا

داستان از اين قرار است كه 10 روز پيش مرمتگران سازمان زيباسازي يكي از شير‌هاي ميدان حر را كه دچار آسيب شده بوده، تخريب مي‌كنند تا به جايش مجسمه‌اي عين خودش را بازسازي كرده جايگزين كنند. ناظران طرفدار ميراث به اين كار اعتراض مي‌كنند و دليل مي‌آورند كه شفاف‌سازي نشده و هيچ‌كس خبر نداشته است و اين كار خوب نبوده، زيرا شيرها كار مجسمه‌ساز معروف استاد غلامرضا رحيم‌زاده ارژنگ بوده كه از ديرباز كارهايش در دستان و زير چشم ده‌ها نسل فرزندان اين سرزمين در مدارس (كتاب ارژنگ) و در بناهاي مهم تاريخي مانند عمارت شهرباني و نقش برجسته‌هاي كاخ دادگستري، مي‌درخشيده است و همه با آن خاطره داشته و دارند! خوشبختانه به محض طرح اعتراضات، يكي از مسوولان سازمان زيباسازي (كه ايشان هم روي گروه مجازي ما هستند)، پاسخ دادند كه مجسمه‌ها نياز به تعمير داشته‌اند و در مورخ 11/3/1398 از سوي منطقه 11 شهرداري تهران درخواست مرمت و مجسمه‌هاي شير ميدان حر كه موجب نما و منظر نامناسب شهري شده‌اند به سازمان واصل و در مورخ 31/3/1399 مجدد موضوع مرمت مجسمه‌هاي شير از سوي شهرداري منطقه 11 پيگيري شده است. بعد هم توضيح دادند كه كار از دي ماه گذشته مراحل بررسي و مسابقه و دعوت از هنرمندان و بالاخره استعلام براي اجرا را طي كرده و برنده استعلام معرفي شده و پس از طي مراحل اداري دستور كار به مجري ابلاغ شده است. يك‌سري هم عكس از شير آسيب‌ديده گذاشتند و گفته شد كه مواد و مصالح مجسمه‌ها از جنس فايبرگلاس و بتن بوده، با پوشش پاتينه، يعني نقاشي دستي با رنگ روي مجسمه كه به نسبت مجسمه‌هاي معمول در جهان از جنس برُنز و سنگ و ماندگارند، به هر حال مصالح درجه دو و سه محسوب مي‌شود!

سپس معترضين، مطالب منصفانه‌اي را در ادامه اين پاسخ‌ها اضافه كردند كه: به هر حال، حق شهروندان بر شهر ايجاب مي‌كند كه مردم در جريان اتفاقاتي كه بر سر ميراث شهري‌شان مي‌افتد قرار گيرند. متاسفانه در اين دوران حساس اجتماعي - كه اعصاب همه دوستان نيز تحت فشار است- هر چيز كوچكي مورد بحث و غوغا و بهانه‌اي براي كشمكش بر سر تعيين سرنوشت شهر قرار مي‌گيرد.   اكنون دوستان براي شيرهاي بانك ملي هم نگران شده‌اند. براي شيرهاي جاهاي ديگر هم نگران شده‌ايم. براي آن مجسمه‌هاي ديگر بهمن محصص جلوي تئاتر شهر قديم و مجسمه دانته اليگيري كه از پارك شهر و مجسمه زيباي پارك لاله و جاهاي ديگر محو شده هم نگران شده‌ايم! همان‌طور كه براي آينده شهرمان و ساخت و سازهايي كه آن را زشت كرده و همچنان تهديد مي‌كند، نگرانيم.   اصلا باورم نمي‌شد كه موضوع مرمت يا تجديد مجسمه‌هاي شير ميدان حر اين همه نظر برخي شهروندان تهراني را به خود جلب كند و عده‌اي از خبرنگاران و متخصصان شهري روي شبكه مجازي به تكاپو بيفتند كه چرا و چگونه؟! البته تهِ دلم خوشحال هم بودم كه عده‌اي به ديد‌باني مشغولند و برخي مسائل كه پيش‌تر اصلا مورد اعتراض قرار نمي‌گرفت، اكنون موضوع پرسش و كشمكش بين ناظران و شهرداري تهران قرار مي‌گيرد. پيشنهاد من اين است كه شهرداري كمي از برنامه‌هايش با مردم در رسانه بگويد. بعضي‌ها مي‌گويند مردم بي‌تفاوتند، زيرا شهر را مال خودشان نمي‌دانند. بله، مردم حق دارند بي‌تفاوت باشند. اولا ميدان‌هاي ما فلكه‌اند و محوطه وسط‌شان جاي قدم زدن نيست و پاي كسي بهش نمي‌رسد كه بخواهد از نزديك مجسمه‌ها را نگاه كند و از آنها لذت ببرد. خود من كه ميدان حر محل رفت و آمدم است، به خاطر رانندگي و خطرناك بودن چرخيدن دور فلكه‌ها، به شيرها هيچ‌وقت توجه نكرده بودم. ثانيا مجسمه‌هاي ما خوب‌هايش را كه شهرداري جمع كرده، بقيه هم كه خيلي شاهكارهاي هنري نيستند. مردم بيچاره اصلا ديگر ديده تيزبين و هنرشناسي براي‌شان نمانده كه بخواهند جز رصد كردن حركات عملياتي، به چيز ديگري از جنس كيفيات و هنر توجه كنند.  نكته مهم‌تر اينكه هيچ كس به فكر ميادين شهر و موضوعات اصلي زندگي شهروندي، مثل «زندگي پياده در شهر نيست! تا وقتي كه ماشين‌ها و موتورها اولويت داشته باشند، چطور شهرداري مي‌گويد: شهري براي همه!؟ ما همه پياده‌ايم و در فشار! به علاوه پروژه‌هاي دهن پركني مثل TOD دارند تماميت ميادين نشانه‌اي شهر تهران را زير سوال مي‌برند! حال بايد گفت كه خوب است شهرداري اعلام كند در ميادين تاريخي چه مي‌كند. نمي‌توان پيش‌فرض بگذاريم كه مردم درك زيبايي‌شناسي، هنري، ميراث فرهنگي يا تاريخي ندارند پس هر كاري خواستيم مي‌كنيم. اين كمترين حق شهر و شهروندان آن است كه خاطرات جمعي‌شان از منظر شهري محو نشوند!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون