شاخص انسانيت، انسان شاخص
مصطفي ايزدي
براي تعريف انسانيت و نيز معرفي انسانهاي نيك و بد، در انديشههاي گوناگون، معيارهايي وجود دارد كه در سنجش با اين معيارها، انسان نيكو جلوه ميكند يا از نكويي فاصله ميگيرد. در فرهنگ ايران و بينش مكتب انسانساز اسلام، انسان وارسته، يعني كسي كه انديشمند، متدين، خوشاخلاق، درستكردار، مدير، كاردان، آزادانديش، داراي آثار مفيد و سودمند و در تربيت فرزند سرآمد باشد. آيا در ميان آحاد جامعه ميتوان كسي را يافت كه همه اين خصلتها و تواناييها را در خود جمع داشته باشد؟ آيا در بين انسانهاي فرهيخته ميتوان فردي را سراغ گرفت كه معيارهاي انسانيت را با توجه به فرهنگ اسلام و ايران دارا باشد و او با داشتن چنين صفات برجسته، به يك انسان شاخص، قابل احترام و الگو تبديل شود؟ واقعيت اين است كه اگر فردي منظم و حسابگر و پرهيزكار، دوران جوانياش را طي كند، در همه حال و خصوصا در پيچهاي سخت زندگي، چنان سربلند جلوه ميكند كه ديگران ميتوانند او را سرمشق خويش قرار دهند. دراين شرايط پاسخ پرسشهاي فوقالذكر مثبت است. يعني در همين جامعه كه اخلاق كمرنگ شده، معيارهاي تقوا و دينداري و بردباري و تشخص انساني به گونهاي ديگر خود را نشان ميدهد، افرادي را ميشناسيم كه بدون هيچ ادعا و خودنمايي، زندگي و فعاليت ميكنند و خود را به رده انسانهاي برتر و شاخص رساندهاند.
در حاشيه شهرهاي ساحل درياي خزر، بين بابل و بابلسر، روستايي به نام «كله بست» وجود داشته كه امروزه شهر شده و به دليل اينكه زادگاه و محل زندگي مرحوم آيتالله هادي روحاني، امام جمعه فقيد و نماينده امام خميني در مازندران بوده، نام شهر جديد را «هاديشهر» گذاشتهاند.هشتاد و سه سال پيش در روستاي سرسبز و زيباي كلهبست يا هاديشهر فعلي در خانوادهاي عميقا مذهبي فرزندي به دنيا آمد با نام مهدي نظرپور كه در 15 خرداد امسال چشم از جهان فرو بست و در ملكوت اعلي منزل گزيد. نگارنده بيش از 40 سال است كه با اين حاج مهدي و فرزندان برومندش، سلام و عليك داشته و دارم. البته به دليل اينكه حاج مهدي نظرپور در آمل زندگي ميكرد، با فرزندان او كه بيشتر در تهران هستند، ارتباط افزونتري داشتم. به راستي او را انسان وارسته و شاخصي ديدم. هر آنچه اصول رفتاري و گفتاري شايسته ميشناسيم، من در او ميديدم. كساني كه با وي رفت و آمد داشتند، همين نگاه را به او داشتند.در حضور وي كه متانت و وقار، لحظهاي از او دور نميشد، جز به احترام و دست به سينه نميتوانستم بود.به باور نگارنده، در گوشه و كنار جامعهمان، انسانهاي گمنام و نيكو خصلت و پرجذبهاي هستند، كه بسيار بيشتر از سرشناسان و انسانهاي پرآوازه، ميتوانند نمونه و الگو باشند.حاج مهدي نظرپور يك عارف منزوي نبود كه نزدش بروي و پند فراگيري. او دهههاي متعددي از روزگار شريفش را در صحنههاي اجتماعي خدمت كرد و با خلوص تمام، تاثير يك عارف پندآموز را در ميان اطرافيان خود بر جاي ميگذاشت.از جواني شغلش را در خدمتگزاري براي بهداشت و سلامت مردم آغاز كرد و بسيار روستاهاي جنگلها و دشتها و مناطق كوهستاني مازندران را پيمود تا بهداشت و حفظ آن را به روستاييان بياموزد.عمر پربركت آقاي نظرپور از نيمه گذشته بود كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد و او كه در آمل به توانمندي و نيكنامي شهره بود، براي خدمتگزاري در مديريت شهر انتخاب و به عنوان اولين شهردار شهر بزرگ آمل پس از پيروزي انقلاب مشغول به كار شد. پس از سالها خدمت به مردم در شهرهاي گوناگون مازندران به سن بازنشستگي و كهولت رسيد و در چند روز گذشته، پس از يك بيماري چندساله، شمع وجودش خاموش شد.اما آنچه باعث نوشتن اين يادداشت شد، اين بود كه از مرد بزرگي ياد كنم كه خصلتهاي خوب انساني، او را به يك انسان شاخص رسانده بود.
1- مهدي نظرپور، در تدين، تشرع و انجام آداب شرعيه يك نمونه بود. هر گاه با او برخورد ميكرديم، ادب و بزرگي او جلب توجه ميكرد.
2- در تربيت فرزند، جديت تام داشت. از آن مرد عزيز و شريف و همسر متدين و گرانقدري كه داشت و دو سال قبل درگذشت، 9 فرزند متدين و صالح به يادگار مانده است. شش پسر و سه دختر. همه پسران اين انسان سرافراز را بنده ميشناسم. در تربيت و تدين و خدمتگزاري، كم از پدرشان ندارند. چهار نفر از پسران آن مرحوم با تحصيلات دكترا، استاد دانشگاه هستند، دو نفر هم ازمديران بلندپايه دولتي. دختران نيز همگي تحصيلكرده و يكي از دامادهاي او چند دوره نماينده مجلس شوراي اسلامي بود و خلاصه، جملگي از خدمتگزاران به اسلام و مسلمين هستند.نكته شايان توجه در تربيت فرزندان، آزادانديشي حاكم بر اين خانواده پرجمعيت است. اگرچه همه فرزندان در خط انقلاب و از خدمتگزاران به مردم هستند، اما ديدگاههاي سياسي متفاوتي كه دارند نشان ميدهد، هر كدام به هر آنچه فكر ميكنند، اعتقاد دارند. بيشتر آنان اصلاحطلب هستند و بعضا خود را به رنگ سياست درنياوردهاند.خدا رحمت كند حاج مهدي نظرپور را كه در توصيف شخصيت او، قلم ناتوان است. اميدوارم فرزندان انديشمند او، خصوصا فرزند كوچكتر او كه يك روحاني دانشمند واهل قلم است، يادنامهاي براي پندآموزي به ديگران، در معرفي ويژگيهاي شايسته تكريم پدر، فراهم آورند.