در راهروهاي فدراسيون و سر عزيزي خادم چه ميگذرد؟
كودتا عليه اسكوچيچ
علي ولياللهي
اسكوچيچ در شرايط عجيبي سرمربي تيم ملي شد. زماني كه فدراسيون با سرپرست اداره ميشد، ويلموتش ۶ ميليون يورو پول ميخواست و تيم ملي از ۴ بازي دور رفت انتخابي جام جهاني تنها دو برد مقابل كامبوج و هنگكنگ به دست آورده بود. اسكوچيچ با هزار جور حرف و حديث هدايت تيم ملي را بر عهده گرفت اما قبل از اينكه كارش را آغاز كند كرونا همهچيز را متوقف كرد. شايعات در اين دوره كم به گوش نرسيد. از اينكه دلالها مربي كروات را به تيم ملي آوردند و آقازادهها در اين مسير نقش اساسي ايفا كردند. سردار آزمون عليهش استوري گذاشت، عليرضا منصوريان هرچه از دهنش درآمد در برنامه زنده نثار او كرد و علي دايي كه نامش به عنوان يكي از نامزدهاي اصلي هدايت تيم ملي مطرح شده بود رسما از اعمال نظر چند دلال و آقازاده در راه رسيدن اسكوچيچ به نيمكت تيم ملي گفت.
اسكوچيچ با همه اين شرايط در تيم ملي ماند. بدون حاشيه، بدون تلاش براي ورود به بازيهاي رسانهاي و بدون پاسخ دادن به شايعات و حملات. او هفت بازي روي نيمكت ايران نشست و هفت برد به دست آورد و كابوس حذف شدن در مرحله نخست انتخابي جام جهاني را از روي سر فوتبال ايران برداشت؛ با دستمزدي بسيار پايينتر نسبت به مربيان خارجي قبلي و حواشي بهشدت كمتر. او طلسم بحرين و عراق را شكست و كاري كه بايد انجام ميداد را به بهترين نحو به انجام رساند. بعد از رقابتها بيشتر بازيكنان از نحوه هدايت تيم توسط اسكوچيچ تعريف كردند و به درستي گمشده تيم ملي در زمان ويلموتس را همدلي دانستند؛ مسالهاي كه در منامه اصلا به چشم نيامد. منطقيترين چيزي كه هر فوتبالبلدي در لحظات بعد از برد ايران مقابل عراق به ذهنش ميرسيد اين بود كه بلافاصله خبر تمديد قرارداد اسكوچيچ با فدراسيون فوتبال منتشر شود. اما اين اتفاق نيفتاد و در كمال تعجب برخي از رسانهها شروع به خبرسازي در مورد انتخاب سرمربي جديد تيم ملي كردند. همانهايي كه در ماههاي تعطيلي مسابقات هر روز يك نفر را به نيمكت تيم ملي لينك ميكردند. از سمت ديگر برخي كانالهاي هواداري با راهاندازي دوگانه بيدليل كيروش- اسكوچيچ مدعي شدند تيم ملي يك مربي بزرگ ميخواهد. در چنين فضايي و در حالي كه همه منتظر بودند رييس فدراسيون به شايعات خاتمه دهد، عزيزي خادم بحث تمديد با اسكوچيچ را به گردن هياترييسه فدراسيون فوتبال انداخت و آن را به آينده موكول كرد! عزيزي خادم گفت: «حالا بايد جلوتر برويم و اين كاري است كه بايد برود در هياترييسه. هياترييسه بالاترين مرجع تصميمگيري است.» ترديد در تمديد قرارداد سرمربي موفق تيم ملي يكي از عجيبترين اتفاقاتي است كه رقم خورده و تعويض احتمالي او از مضحكترين تصميماتي است كه ميتواند اتخاذ شود. كجاي دنيا ممكن است يك مربي با آمار ۷ برد از ۷ بازي ابتدايي كه چهارتاي آن مقابل بوسني، ازبكستان، بحرين در منامه و عراق بعد از ده سال رقم خورده بركنار شود؟ در فوتبال روز دنيا هم اگر يك مربي به عنوان مربي موقت به نيمكت تيمي اضافه شود، بعد از گرفتن نتايج قابل قبول ابقا ميشود. نمونهاش سولشاير در منچستريونايتد و هانسي فليك در بايرن. اين در حالي است كه اسكوچيچ به عنوان مربي موقت به تيم ملي اضافه نشده بود و قرار بود بعد از صعود از هر مرحله، قراردادش اتوماتيك تمديد شود. اينكه برخي بردهاي تيم ملي را به بازيكنان و نبوغ آنها نسبت ميدهند هم در نوع خودش خندهدار است. انگار هواداران فوتبال يادشان رفته با همين ستارهها در بازي رفت مقابل بحرين در طول۹۰ دقيقه حتي صاحب يك موقعيت صددرصد گلزني هم نشديم!
معلوم نيست مشكل فدراسيون با مربياي كه دارد نتيجه ميگيرد، چيست؟ آيا دوباره جماعت دلالان در حال جولان دادن در راهروهاي فدراسيون هستند يا خود عزيزي خادم و دوستانش به فكر ماجراجويي افتادهاند كه نام دايي و برانكو و سايرين دور و بر نيمكت تيم ملي به گوش ميرسد؟ معلوم نيست قرارداد پايين اسكوچيچ كه فرصتي براي سهمبرداري به آدمهاي ذينفع نميدهد برخي را براي آوردن مربيان چند ميليون دلاري ترغيب كرده يا بيحاشيه بودن او فضا را به ضررش تغيير داده است؟ هرچه هست به نظر ميرسد كودتاي نرمي عليه سرمربي موفق تيم ملي در حال انجام است؛ آن هم در فاصله سه ماه تا دور دوم انتخابي جام جهاني. بازوهاي رسانهاي، دلالان، مديران فدراسيون و برخي كانالهاي هواداري كه به دليل دعوت نشدن بازيكنان تيمشان به اردوي تيم ملي با اسكو به مشكل خوردند از اصليترين نيروهاي پشت اين كودتا به حساب ميآيند؛ كودتايي كه نتيجهاي جز بازگشت دوران سياه تيم ملي نخواهد داشت.