• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4976 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۲۲ تير

بازگشايي نيم‌بند سالن‌هاي تئاتري و افتادن توپ در زمين گروه‌هاي نمايشي

هر دم از اين باغ بري مي‌رسد

بابك احمدي

بلافاصله بعد از بازگشايي مجدد سالن‌هاي تئاتري (خصوصي و نيمه خصوصي) و در حالي كه سالن‌هاي دولتي از جمله مجموعه «تئاتر شهر»، «تالار وحدت»، «تالار محراب»، «سنگلج» و غيره همچنان تمايلي به شروع كار نشان نمي‌دهند، رونمايي سالن‌هاي غيردولتي از جدول نمايش‌هاي‌شان نشان ‌مي‌دهد كه در سايه كنار رفتن تئاتر از زير چتر حمايتي دولت، علاوه بر به خطر انداختن سلامت جامعه مي‌رود كه به ايجاد اصطكاك بيشتر بين قوانين دولتي و فعاليت‌هاي هنري بينجامد.  ظرف روزهاي گذشته چند خبرگزاري و بعضي روزنامه‌هاي سراسري درباره ادامه فعاليت كسب و كارها با وجود دستور تعطيلي اصناف گزارش‌هايي منتشر كرده‌اند. «با شيوع دور پنجم همه‌گيري كرونا، ستاد ملي مقابله با كرونا و اتاق‌هاي اصناف ايران و تهران از ابلاغ مصوباتي تازه، براي تعطيلي حداقل دوهفته‌اي مشاغل مشمول گروه ۲تا۴ شغلي در تهران و ساير شهرها و شهرستان‌هاي قرمز، از يكشنبه هفته گذشته خبر دادند و تاكيد كردند؛ بازرسان اتاق اصناف و وزارت بهداشت در قالب گشت‌هاي مشترك اعمال اين محدوديت‌ها و پروتكل‌هاي بهداشتي مرتبط را رصد و با واحدهاي صنفي متخلف برخورد خواهند كرد، اما مشاهدات ميداني از كم و كيف اجراي اين مصوبات، تا پايان هفته گذشته، از اجرايي نشدن اين مصوبات و تاكيد فعالان صنفي بر باز بودن كسب‌وكارشان، حكايت دارد» اتفاقي كه در حوزه هنرهاي نمايشي نيز رخ داده و مديران سالن‌هاي خصوصي و گروه‌هاي نمايشي تاكيد مي‌كنند بايد هرچه سريع‌تر جلوي ضرر و زيان گروه‌ها و سالن‌ها گرفته شود. دليل عمده چنين اتفاقي هم چيزي نيست جز رهاشدگي هنرهاي نمايشي به حال خود و اشتياق مديران دولتي به اعلام تعطيلي.  اين امر موجب شد در آخرين نمونه ابلاغيه اداره كل هنرهاي نمايشي درباره لزوم تعطيلي  فعاليت‌هاي تئاتري چندان با استقبال مواجه نشود، حتي علاوه بر اين شاهد مقاومت از سوي دست‌اندركاران و فعالان  هنرهاي  نمايشي  بوديم.
مقاومت از نوع تئاتر دانشگاهي
شايد برگزاري و در نهايت برپايي اختتاميه جشنواره تئاتر دانشگاهي ايران با وجود مخالفت شديد مديركل هنرهاي نمايشي نمونه بارز چنين مقاومتي باشد. پس از اعمال محدوديت‌هاي تازه، دانشجويان در مشورت با دبيرخانه جشنواره (و البته واكنش‌ها در فضاي مجازي نسبت به عدم حضور تماشاگر در سالن) تصميم گرفتند هرطور شده نمايش‌هاي خود را روي صحنه اجرا كنند و به داوري بگذارند؛ ولو با تماشاگر محدود. عملي كه در ميانه برگزاري جشنواره حواشي متعددي به دنبال داشت ولي هيات داوران در مراسم اختتاميه آنقدر جايزه و تقديرنامه بين شركت‌كنندگان قسمت كردند كه هيچ‌ كس ناراضي به خانه بازنگشت؛ چيزي شبيه به اتفاقي كه هر ساله در جشنواره تئاتر فجر شاهدش بوده و هستيم. ضمن اينكه همين برپايي مراسم پاياني در سالن سمندريان تماشاخانه ايرانشهر نشان مي‌دهد اداره كل هنرهاي نمايشي با دبيرخانه برگزاري همراه نبوده، چراكه در شرايط عادي، سالن اصلي «تئاتر شهر» يا تالار وحدت بايد ميزباني را برعهده مي‌گرفت. 
سالن شهرزاد و اشاره به انفعال دولت
در همين رابطه محمد دشتگلي، مدير پرديس تئاتر شهرزاد در گفت‌وگو با خبرگزاري مهر علاوه بر اعلام خبر شروع فعاليت‌هاي اين مجموعه با وجود شرايط قرمز كرونايي اظهار مي‌كند: «در شرايط قرمز كرونايي گروه‌هاي شغلي ۲، ۳ و ۴ اجازه فعاليت ندارند و ما هم يك هفته صبر كرديم و ديديم واكنشي از سوي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي صورت نگرفت و ظاهرا منفعل هستند، زيرا واكنشي نسبت به فعاليت سينماها، پاساژها و ديگر مراكز نشان نمي‌دهند از طرفي هم يك دوگانگي از سمت وزارت فرهنگ ارشاد اسلامي رخ داده است و ابلاغيه‌اي رسمي در اين زمينه اعلام نمي‌شود!»
مدير پرديس تئاتر شهرزاد يادآور مي‌شود كه به منظور گفت‌وگو با وزارت ارشاد تلاش‌هايي صورت داده كه به نتيجه نرسيده است؛ «آقاي آشنا، مديركل هنرهاي نمايشي در مصاحبه‌اي تاكيد كرده بود كه به دليل شرايط قرمز كرونايي تماشاخانه‌ها اجازه فعاليت ندارند، اين مساله به دليل حفظ جان و سلامتي اهالي تئاتر بوده و ما هم تلاش مي‌كنيم تا بعد از بازگشايي تماشاخانه شهرزاد در روز يكشنبه با رعايت حداكثري پروتكل‌هاي بهداشتي از اين مهم حفاظت كنيم. ما و چند تماشاخانه ديگر در شرايطي كه اقبال نسبت به ادامه فعاليت از طرف اهالي تئاتر و گروه‌هاي نمايشي براي بازگشايي سالن‌هاي نمايش وجود داشت، تصميم به انجام اين كار گرفتيم تا بتوانيم با حفظ پروتكل‌هاي لازم و حفظ جان اهالي تئاتر اين مهم را انجام دهيم.»  تصميم مديران تئاتر شهرزاد به نوعي بيانگر نكته‌اي است كه هنرمندان تئاتر بارها بيان كرده‌اند. اينكه سالن‌هاي نمايش حتي شايد بيش از ديگر اماكن قوانين بهداشتي را رعايت كرده‌اند اما در مقابل، بيش از هر محيط ديگري با هجوم دستور‌هاي تعطيلي و بازگشايي مواجه شده‌اند. امري كه به نوعي سالن‌ها و گروه‌ها را در برابر يكديگر قرار داد و بخش‌هايي از اظهارات مدير پرديس تئاتر شهرزاد، روز گذشته واكنش مديريت تماشاخانه ايرانشهر را به همراه داشت. «پيرو گفت‌وگوي مدير محترم تماشاخانه شهرزاد با خبرگزاري مهر و بيان اينكه «ادامه فعاليت تماشاخانه ايرانشهر در شرايط فعلي» براي جلوگيري از هرگونه سوءتفاهم خوانندگان و مخاطبان گرامي لازم به توضيح است كه كليه فعاليت‌هاي تماشاخانه ايرانشهر در اين ايام به آثار حاضر در بيست و سومين جشنواره تئاتر دانشگاهي منحصر بوده كه آن نيز با هماهنگي مركز هنرهاي نمايشي و البته با حضور داوران جشنواره و معدودي از عوامل نمايش‌ها صورت پذيرفته است.» 
چه نمايش‌هايي به صحنه مي‌روند؟
بعد از اين بود كه برنامه‌ سالن‌هاي تماشاخانه «ايرانشهر»، پرديس تئاتر «شهرزاد»، عمارت «نوفل‌لوشاتو»، عمارت «روبرو»، سالن «انتظامي» خانه هنرمندان ايران، تماشاخانه «ملك»، «ديوار چهارم» و غيره اعلام شد. بنا بر اعلام روابط عمومي مجموعه‌هاي ياد شده، چيزي حدود 9 تا 10 گروه اجراهاي‌ خود را بار ديگر از سر خواهند گرفت. كهبد تاراج، نويسنده و كارگرداني است كه ظاهرا كرونا برايش آمد داشته و در بازه زماني چندماهه از مجموعه تئاتر شهر تا تماشاخانه ايرانشهر و «جشنواره تئاتر مقاومت» را در نورديده است. او به زودي نمايش «غلامرضا لبخندي» را براي بار دوم در سالن سمندريان ايرانشهر روي صحنه مي‌برد و اين درحالي‌ است كه پيش از اين قرار بود نمايشنامه ديگري كار كند ولي شوراي ارزشيابي و نظارت اداره كل هنرهاي نمايشي به متن مدنظر او مجوز نداد. در نهايت قرار است نمايش «غلامرضا لبخندي» از سه‌شنبه 22 تيرماه در دو نوبت 18 و 20 روي صحنه برود. «۲۴ سال پيش غلامرضا خوشرو معروف به خفاش شب شروع به قتل‌هاي زنجيره‌اي مي‌كند.» اين اعلان انتخابي گروه براي نمايش است.  «اسطرلاب» نوشته صدرا صباحي نمايش ديگري است كه به كارگرداني او در سالن «ناظرزاده‌كرماني» تماشاخانه ايرانشهر به صحنه خواهد رفت. در خلاصه داستان اسطرلاب آمده: «بزرگ خاندان در سن ۱۰۰ سالگي پس از سكته سوم و بعد از قطع اميد كردن پزشكان از او به خانه مي‌آيد. ورثه او دورش گرد آمدند و منتظر رو به احتضار رفتن او هستند، اما بر خلاف پيش‌بيني پزشكان حال او رو به بهبودي مي‌رود كه اين وضعيت به مزاج برخي ورثه خوش نمي‌آيد و...» با توجه به اينكه نمايش ياد شده فقط يك نوبت ميزبان تماشاگران است، به انتخاب مديريت مجموعه در نوبت دوم همين سالن، نمايش «شاهزاده خانم، كاكل شاليزار» نوشته شهرزاد گيلگ‌پور و كارگرداني علي‌اصغر يوسفيان به صحنه مي‌رود. در خلاصه داستان نمايش آمده است: «اسطوره، واژه‌اي معرب است كه از كلمه يوناني «هستوريا» گرفته شده به معني جست‌وجو، داستان و آگاهي. عين اين سه كلمه نمايش شاهزاده خانم، كاكل شاليزار را مي‌سازد. اسطوره‌هاي ملل بر مبناي تعاريف واقعي‌شان در اين نمايش وجود دارند مثل اودرادك، افعي هشت سر، بارومتز، پري و قهوه‌اي‌ها. خود شخصيت شاهزاده خانم، كاكل شاليزار نيز ملهم از فرهنگ ايراني است و تلفيق اساطير ملل با آيين و فرهنگ ايراني در اين نمايش است كه جذابيت خاصي به آن بخشيده است.» «پس از برخورد جسم سخت به سر» عنوان نمايش ديگري است نوشته و كارگرداني سجاد داغستاني كه در سالن انتظامي خانه هنرمندان ايران اجرا مي‌شود. گروه درباره نمايش توضيحي نداده است.  پرديس تئاتر «شهرزاد» هم با نمايش‌هاي «خبر نبيني سعيده» نوشته فرهاد نقدعلي و كارگرداني عليرضا احمدي‌خيري و «خاك سفيد» نوشته محمود احدي‌نيا و محمدرضا هلال‌زاده ميزبان تماشاگران تئاتر است. در اين ميان گروه اجرايي نمايش «خاك سفيد» اشاره كرده‌ كه خانواده‌ها از همراه داشتن فرزندان زير ۱۵ سال خودداري كنند. گرچه در دوره‌هايي از اين تمهيد! با هدف جذب مخاطب بيشتر استفاده شده اما با در نظر گرفتن نام نمايش به نظر مي‌رسد اخطار گروه مبتني بر صداقت است.  در ميان تمام سالن‌هاي مورد اشاره، اينكه تماشاخانه جمع‌وجور و كوچك استاد مشايخي همچنان فعاليت مي‌كند، نكته قابل احترام و خوشحال‌كننده‌اي است. اين سالن با ظرفيت اندك در سال 92 همزمان با موج شروع فعاليت سالن‌هاي غيردولتي افتتاح شد و در حالي ادامه مي‌دهد كه حالا ديگر بخش زيادي از آن سالن‌ها باقي ‌نمانده‌اند. شاهين چگيني، مدير اين سالن خودش نمايش «خداي كشتار» نوشته ياسمينا رضا را كارگرداني كرده است كه بين تماشاگران تئاتر داستان آشنايي دارد؛ به خصوص كه فيلم سينمايي ساخته شده توسط رومن پولانسكي براساس همين متن شهرت نمايشنامه را دوچندان كرد. «برونو و فرديناند دو نوجوان هستند كه با هم دعوا كرده‌اند و دندان برونو شكسته است. حال والدين فرديناند به خانه برونو آمده‌اند تا مساله را از مسير مسالمت‌آميز حل كنند. در آغاز روابط بسيار متمدنانه است اما رفته‌رفته خشونت موجود در روابط و وحشي‌گري نامتمدنانه‌شان بروز پيدا مي‌كند و وضعيتي بسيار كميك و در عين حال تاسف‌بار به وجود مي‌آورد و اين مهماني طور ديگري پيش مي‌رود.»  «ژاندارك» عنوان اجرايي است به كارگرداني امير شعبانپور كه روزهاي دوشنبه و سه‌شنبه به مدت 40 دقيقه در «عمارت روبرو» روي صحنه مي‌رود. اين اجرا برداشت آزادي است از داستان ژاندارك كه بر محاكمه ژاندارك تمركز دارد و يك كشيش به نمايندگي از تمامي كساني كه در دادگاه كليسا حضور داشتند، ژاندارك را محاكمه مي‌كند. اين اجرا گفت‌وگوهاي اين كشيش و ژاندارك است. ژان دختر بچه‌اي است كه در زمان جنگ انگلستان با فرانسه صداهايي را مي‌شنود كه به او مي‌گويند بايد براي آزادي فرانسه با انگلستان بجنگد. او لباس مردانه مي‌پوشد و با انگليسي‌ها مي‌جنگد و آنها را شكست مي‌دهد. اما در پايان جنگ كليساي كاتوليك او را بازداشت مي‌كند و او را به جرم معصيت محاكمه مي‌كند. در آخر ژان توسط كليسا سوزانده مي‌شود اما چند سال بعد كليسا از او اعاده حيثيت مي‌كند و او را قديس مي‌خواند. الهام پاوه‌ن‍ژاد هم كه به تازگي شكل و شمايل كاري خاص خودش را پيدا كرده تصميم دارد نمايش «لاموزيكا» نوشته مارگريت دوراس را در يكي از كافه‌هاي پايتخت كارگرداني كند. پاوه‌نژاد در اين نمايش با احسان كرمي همبازي است، او در تجربه گذشته خود «كافه‌ پلشري» را كارگرداني كرد كه در ايران با استقبال مواجه شد و سپس در كشور استراليا نيز مورد توجه ايرانيان ساكن اين كشور قرار گرفت.  عمارت «نوفل لوشاتو» نيز از دو نمايش «بووگي ووگي برادوي» كاري از آرش سنجابي و «مطلق» نوشته مشترك راد پورجبار و حميدرضا هدايتي به كارگرداني راد پورجبار ميزباني مي‌كند. در خلاصه اين نمايش مي‌خوانيم «شهري كه حافظه مردمانش پاك شده و در ادامه دختري وارد شهر مي‌شود. او حامل پيامي است كه تاريكي كل دنيا را فرا مي‌گيرد.»  به اين موارد همچنان مي‌توان اجراهايي در سالن‌هاي «مهرگان»، «ملك»، «ديوار چهارم»، «اهورا» را افزود؛ بحث اين است كه ظرفيت‌هاي تئاتري ما بسيار زياد است و همين‌ كه محدوديت‌ها رفع شود با انرژي و شور بيشتري هم مواجه خواهيم شد. متاسفانه با وجود اين نيروي قابل توجه، مديران وزارت ارشاد هيچ برنامه‌ريزي صحيحي براي هنرمندان تئاتر ندارند؛ اصلا بايد حق داد كه سيستم فربه و كند دولتي به گرد پاي اين نيروي عظيم هم نرسد. اما مساله اينجاست كه به قول حسين كياني، چرا در برخورد با اين جمعيت، حداقل‌ها رعايت نمي‌شود؟
اعتراض يك كارگردان
حسين كياني، نمايشنامه‌نويس و كارگردان تئاتر چندي پيش در يادداشتي نسبت به همين وضعيت كج‌دار و مريز و بي‌برنامگي موجود اعتراض كرد. «درطول دوران كرونا از آغاز تا همه‌گيري و تاكنون كه اوج (پيك) پنجم اين بيماري آغاز شده و براي چندمين بار باعث تعطيلي آسيب‌پذيرترين هنر، يعني تئاتر شده، شما به عنوان متوليان و مسوولان و پاسخگويان مستقيم امور فرهنگي و هنري و نمايشي مي‌توانستيد برنامه‌هاي گوناگوني براي جلوگيري از آسيب‌هاي وارده به هنر تئاتر و هنرمندان و فعالان اين عرصه بااهميت فرهنگي طراحي و اجرا كنيد كه نكرديد. شما مي‌توانستيد با واقع‌نگري و پيش‌بيني دقيق شرايط و ابعاد اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي هنرتئاتر نه تنها از آسيب‌ها جلوگيري كنيد، بلكه زمينه‌هاي ايجاد شغل و كسب حداقل درآمد و رفاه اجتماعي و اقتصادي براي هنرمندان و دست‌اندركاران هنرهاي نمايشي را فراهم كنيد كه نكرديد. شما به جاي اينكه صرفا تئاتر را از يك گروه شغلي به گروه شغلي ديگري وارد كنيد و زندگي سخت و پرمشقت هنرمندان تئاتر را به شرايط ناپايدار اين بيماري پردامنه گره بزنيد و به هيچ پيشنهاد و اعتراضي گوش نسپاريد، مي‌توانستيد در اين مدت با همدلي و همكاري با هنرمندان تئاتر از خود نام نيكي به يادگار بگذاريد كه نگذاشتيد.» اين كارگردان پس از برشمردن انواع پيشنهادها و كارهايي كه وزارت ارشاد مي‌توانست در دوران بحراني كرونا براي جامعه تئاتر انجام دهد، به مديران يادآور شد: «شما در ساده‌ترين و ملموس‌ترين شكل ممكن مي‌توانستيد از بودجه هنرهاي نمايشي براي هنرمندان و دست‌اندركاران غيررسمي و غيرپيماني هنرتئاتر، حقوق بيكاري تعريف كنيد و سرنوشت نامعلوم بودجه تئاتر را دراين مدت دوساله، كمي معلوم‌تر كنيد. شما كارهاي ضروري و موثر ديگري هم مي‌توانستيد براي جلوگيري از اين همه آسيب به هنر تئاتر و هنرمندانش انجام دهيد كه نداديد.» مساله همين است؛ كارهاي زيادي براي انجام دادن وجود داشت و هيچ اتفاقي نيفتاد، در مقابل تا دل‌تان بخواهد دستور تعطيلي پشت دستور تعطيلي. هنرمندان وقتي مديران را چنين بي‌تفاوت ديدند دست به شكلي از مقاومت زدند و با وجود فرمان تعطيل كنيد، گوش كسي بدهكار نيست. اين يعني بي‌اعتبار شدن دست‌اندركاران و برنامه‌ريزان كلان. 
بلكه مستقل و مطالبه‌گر باشيد
بر همين مبناست كه شايد بد نباشد نسبت به اعلام موجوديت اصناف مختلف تئاتري زير نظر وزارت كار (با تمام نگراني‌هايي كه به دنبال مي‌آورد) نگاه مثبت داشته باشيم. انجمن‌هاي تئاتري كه سابق براين زيرنظر تشكيلات «خانه تئاتر» فعاليت داشتند، ظرف ماه‌هاي اخير و بنا بر مذاكره‌هاي صورت گرفته بين «وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي»، «وزارت ارشاد» و «خانه تئاتر» هريك به صنف جداگانه بدل شده‌اند. معرفي اولين «هيات‌مديره انجمن صنفي سراسري تئاتر كودك و نوجوان»، تشكيل «انجمن صنفي سراسري كارگردانان تئاتر ايران»، «انجمن صنفي دستياران كارگردان تئاتر ايران»، «نويسندگان و منتقدان تئاتر» و غيره در همين راستا صورت گرفته كه مي‌تواند نويدبخش حركت جمعي به سوي استقلال جامعه تئاتري باشد. البته كه دستيابي به اين مهم نيازمند ذكاوت و شناخت دقيق جايگاه اصناف در سپهر كلي كشور است، تا اين لحظه كه اصناف گوناگون كارگري با سابقه زياد فعاليت عمليِ گروهي، تجربه بيشتري دارند و اميدوارم اصناف تئاتري نيز براي آشنايي با اين تجربه‌ها اهتمام ويژه داشته باشند. اگرچه اصلي‌ترين خطري كه همواره در كمين فعاليت‌هاي صنفي تئاتري نشسته، اين است كه افراد در جهت برقراري ارتباط ويژه با نهادهاي بالادستي كوشيده‌اند به اميد دريافت رانت؛ رانتي كه معمولا كمترين سودش متوجه اعضاي صنف بوده و بيشترين آورده‌اش به جيب روساي اصناف و هيات‌مديره‌ها واريز شده است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون