• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4980 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۷ تير

گفت‌وگو با دكتر محمد صدر، معاون مرحوم محتشمي‌پور در دوران وزارت كشور

فعاليت‌هاي مرحوم محتشمي‌پور فارغ از هرگونه تعصبات سياسي بود

سيدمحمد صدر ديپلمات ايراني كه ارتباط نزديك با مرحوم محتشمي‌پور داشت درباره آن شخصيت ارزشمند انقلاب مي‌گويد: مرحوم محتشمي‌پور معتقد بودند كه انقلاب اسلامي مربوط به همه دنيا است و ما نبايد بسنده كنيم به اينكه اين انقلاب در ايران پيروز شده است. به منظور آشنايي هر چه بيشتر با مشي اخلاقي و روش فكري و سياسي مجاهد ديرين، مرحوم محتشمي‌پور به گفت‌وگو با دكتر صدر پرداختيم كه از نظر مي‌گذرد:

 

آقاي دكتر صدر‌! ضمن تشكر از شما در قبول انجام اين گفت‌وگو، مقدمتا درباره شخصيت فردي، سياسي، اجتماعي و ديني مرحوم محتشمي‌پور و از سابقه آشنايي جنابعالي با ايشان و رويكردشان در فعاليت‌هاي سياسي او بفرماييد.

سابقه آشنايي من با ايشان به همكاري‌مان به وزارت امور خارجه برمي‌گردد. زماني كه من مديركل اروپا و امريكا بودم مرحوم محتشمي‌پور به عنوان سفير در سوريه به فعاليت مشغول بودند. البته در آن زمان سوريه در حوزه كاري من نبود و ما ارتباط كاري با يكديگر نداشتيم، اما ايشان به دليل اهداف انقلابي به دفتر بنده مي‌آمد و به تبادل‌نظر در‌خصوص مسائل مختلف مي‌پرداختيم. در‌نهايت هم كه ايشان در سوريه سنگ بناي تاسيس حزب‌الله را گذاشتند و اين مسائل بر كسي پوشيده نيست.

باتوجه به اهتمامي كه اين يار ديرين امام در‌خصوص گسترش انقلاب اسلامي داشت، لطفا بفرماييد كه در زمينه تاسيس حزب‌الله اقدامات ايشان و نقش‌هاي مشورتي جنابعالي چگونه بود؟

با اينكه جامعه هدف ايشان در حوزه كاري من نبود اما نكات بسياري از او را به ياد دارم. اسراييل جنوب لبنان را اشغال كرده بود و به هيچ‌وجه حاضر به تخليه نبود. به دنبال اين اتفاق، اين فكر به وجود آمد براي مقابله با صهيونيست بايد يك جنبش استقلالي در لبنان به وجود بيايد كه هم خاك لبنان را حفظ كرده و هم از هويت فلسطينيان صيانت كند. اين كار با زحمات آقاي محتشمي‌پور كه با الهام از انديشه‌هاي امام شكل گرفته بود، آغاز شد و با اينكه كار سختي بود به نتيجه رسيد. از تجربيات امام موسي صدر و حزب امل استفاده كرد و مجموعه آنها را به عنوان حزب‌الله به وجود آورد. اسراييل تاكنون هر كجا را كه گرفته پس نداده اما در لبنان به واسطه عملكرد خوب حزب‌الله، اسراييل فرصت عمل نيافت و خاك اين كشور را تخليه كرد.

يكي از آرمان‌هاي مهم امام درخصوص دفاع از مردم فلسطين بوده و مرحوم محتشمي‌پور زحمات فراواني در اين راستا كشيده‌اند. در اين زمينه اگر نكته‌اي هست، بفرماييد.

ايشان در چارچوب قوانين فعاليت‌هاي گسترده‌اي براي فلسطينيان انجام دادند. مركزي داشتند كه كنفرانس‌هاي بزرگي در ايران و لبنان براي حمايت از اين كشور به صورت جدي انجام دادند. مرحوم معتقد بودند كه انقلاب اسلامي مربوط به همه دنيا است و ما نبايد بسنده كنيم به اينكه اين انقلاب در ايران پيروز شده است. در راس اين قضيه مساله فلسطين بود. ايشان معتقد بود كه ما بايد جمهوري اسلامي را از انقلاب اسلامي جدا كنيم. بايد گروه‌هايي براي رشد انقلاب اسلامي به كشورهاي ديگر بفرستيم و به نشر آن بپردازيم. هر چند كه بنده تا حدود زيادي با اين نظر موافق نبودم اما از اين جهت كه به فكر مستضعفين جهان بودند بسيار قابل توجه است. ايشان هميشه به فكر جهاني كردن پيام امام بودند. به دنبال اين جريان زماني كه جنوب لبنان به دست اسراييل افتاد نيروهاي ايراني به آن منطقه رفتند اين در حالي بود كه چند استان ايران به دست نيروهاي صدام درآمده بود و اين تصميم در آن زمان ساده‌انديشانه بود. بعد از اينكه امام متوجه شدند، اعتراض كردند و نيروهاي انقلابي به كشور بازگشتند. به هر حال اگر انقلابي بودن همراه با عقل نباشد ضررش بيشتر از منفعت آن است. در همان زمان بود كه امام جمله كليدي راه قدس از كربلا مي‌گذرد را مطرح كردند و مانع افراطي‌گري عده‌اي شدند.

مرحوم محتشمي‌پور فردي اخلاق‌مدار بوده و نسبت به امور سياسي از مشي اخلاقي بالايي برخوردار بوده است. در اين خصوص اگر نكته‌اي داريد بفرماييد.

به نكته خوبي اشاره شد. آقاي محتشمي‌پور چون مخالفان زيادي داشت آنها سعي داشتند از ايشان چهره‌اي خشن نشان بدهند و هم در مجلس و هم در جاهاي ديگر به دروغ‌پراكني عليه او پرداختند و تا حدي هم موفق شدند. اما بنده كه چهار سال با ايشان از نزديك همكاري داشتم متوجه اخلاق عالي او شدم. مرحوم محتشمي‌پور انساني بسيار خوش‌طبع و مهربان، لطيف و رفيق به معناي واقعي بود. تحمل نظر مخالف خودش را داشت و با روي گشوده رفتار مي‌كرد. جنگ كه تمام شد دو قانون در وزارت كشور مانده بود و هنوز به امضا نرسيده بود؛ يكي قانون احزاب و ديگري قانون شهر و روستا. من مي‌دانستم تا زماني كه جنگ هست فعاليت حزبي به صلاح نيست. فعاليت شوراها و احزاب ممكن است به صلاح نباشد، اما بعد از جنگ با ايشان صحبت كردم كه متولي اجراي آن وزارت كشور است كه بايد به اجرا درآيد

تا موضوع را به جريان بيندازند. به هر حال اين پيشنهاد من براي آقاي محتشمي‌پور خيلي جا نيفتاده بود. من هم از تجربه‌اي كه از كار در وزارت خارجه داشتم و نظام سياسي ديگر كشورها را ديده بودم و مطالعه داشتم، موضوع را مطرح كردم. من به اين نتيجه رسيدم كه حزب‌هاي مختلف نظام را بيمه مي‌كنند و جابه‌جايي احزاب موجب مي‌شود تا خواسته‌هاي مردم در زمان‌هاي مختلف پاسخ داده شود و هيچ‌وقت آن نظام با انقلاب مواجه نمي‌شود. اگر مردم خسته شدند به دنبال حزب ديگر مي‌روند. اما اگر حكومت تك‌حزبي باشد يا حزبي نداشته باشد، مردم وقتي خسته شوند امكان انتخاب در داخل نظام را ندارند. چيزي كه در دوره شاه اتفاق افتاد. براي شوروي تك‌حزبي هم اين اتفاق افتاد. به هر حال اين قانون در شوراي انقلاب هم تصويب شد و در قانون اساسي هم بود ولي اجرا نشد. در اولين مرتبه با آقاي محتشمي‌پور اين پيشنهاد را مطرح كردم ايشان خيلي موافق نبود.

ايشان حزب را فقط حزب‌الله مي‌دانستند اما به اين نتيجه رسيدند كه وجود احزاب اعتبار نظام را بيمه مي‌كند و هيچ موقع نظام اين كشور با انقلاب مواجه نمي‌شود.

اما صلاح ديد ما را به سمتي كشاند كه اين جريان به نفع نظام است و قانون احزاب و شوراها به اجرا درآمد. در آن زمان آقاي محتشمي‌پور موضوع را به حضرت امام منعكس كردند و حضرت امام هم موضوع را به سران سه قوه ارجاع دادند كه در آن زمان آيت‌الله خامنه‌اي رييس‌جمهور، آقاي موسوي اردبيلي از قوه قضاييه و آقاي هاشمي‌رفسنجاني هم مجلس و آقاي مهندس موسوي نخست‌وزير و حاج احمدآقا هم از طرف حضرت امام مي‌آمد و در جلسات شركت مي‌كرد و آقاي محتشمي‌پور و بنده در اين جلسه بوديم. در آن جلسه اول اعتقادي به موضوع نداشت اما بعد كه ديد موضوع به نفع نظام است آن را پذيرفت و پاي آن ايستاد. در جلسه سران سه قوه آقاي هاشمي‌رفسنجاني با موضوع مخالفت كرد و من كمي ناراحت شدم. رو كردم به آيت‌الله خامنه‌اي و گفتم من يك سوال دارم: حضرت عباسي ما شعار‌هاي انقلاب را مي‌خواهيم اجرا كنيم يا نه؟ آزادي كه در شعار انقلاب است مربوط به همين آزادي احزاب است و... شوراها هم برمي‌گردد به جمهوري اسلامي و به هر حال مخالفت از سوي آقاي هاشمي ادامه داشت كه آيت‌الله خامنه‌اي در جمع‌بندي گفتند: آقاي صدر، برويد و كار را شروع كنيد.

باتوجه به اينكه حاج احمدآقا نيز در جلسات تصميم‌گيري براي تشكيل احزاب در كشور حضور داشتند، نظر ايشان درخصوص به جريان افتادن اين قانون چه بود؟

«قبل از شروع جلسه به دنبال تصويب اين قانون، آقاي موسوي اردبيلي نظر امام را درخصوص برپايي جلسه پرسيد. حاج احمدآقا گفتند كه امام فرمودند اگر قانون است بايد اجرا شود. آقاي موسوي اردبيلي گفتند امام چيز ديگري نگفتند؟ حاج احمدآقا با همان روحيه شوخ طبعي هميشگي‌شان گفتند كه «امام چيز ديگري نگفتند اما اگر بخواهي خودم چيز ديگري رويش مي‌گذارم.» در كل ايشان نظرشان به اين قضيه مثبت بود. با اينكه اين طرح در بين مسوولان، مخالفان زيادي داشت اما به هر حال تصويب شد. درنهايت بايد مجددا بگويم كه نمونه‌هاي اختلاف‌نظر اين‌گونه با آقاي محتشمي‌پور زياد داشتيم اما او با سعه صدر بحث مي‌كرد و اگر قانع مي‌شد، به راحتي با مساله كنار مي‌آمد و اثري از هيچ‌گونه ديكتاتوري ذهني در او پديدار نبود. تعصب فكري نداشت و بسيار روشنفكر بود.

درباره مشي سياسي و اخلاقي آقاي محتشمي‌پور به خصوص در چگونگي برخوردهاي ايشان با مخالفان، لطفا مصداقي‌تر موضوع را تشريح بفرماييد.

يك مصداق واقعي به ياد دارم. همان‌طور كه عرض كردم من معاون سياسي - اجتماعي - امنيتي وزارت كشور بودم. بعد از گذشت يك سال همكاري با يكديگر، ايشان به اين نتيجه رسيد كه بهتر است معاونت امنيتي از معاونت سياسي - اجتماعي جدا و مستقل شود. من كاملا با اين قضيه مخالف بودم به اين دليل كه مسائل امنيتي بايد تحت اشراف سياسيون باشد تا در جامعه شاهد خشونت نباشيم. آقاي محتشمي‌پور وقتي مخالفت من را ديد از نظرشان منصرف شد. بعد از مدتي در گفت‌وگويي به من گفتند: «همه مخالفان فكر مي‌كنند من بسيار قدرتمندم! من چه وزيري هستم كه نمي‌توانم دو معاونت را از هم جدا كنم.» كلا اهل زورگويي نبودند. من هم به سبب رفاقت خاصي كه بين ما حاكم بود، با شنيدن اين جمله از ايشان كمي شرمنده شدم و به ايشان گفتم با رويكرد شما موافقم و با ماجرا موافقت كردم. معاونت سياسي- اجتماعي - امنيتي به دو بخش معاونت سياسي-اجتماعي و معاونت امنيتي-انتظامي تقسيم شد. بعد كه جدا شدن اين دو معاونت، آقاي محتشمي‌پور بنده را به عنوان معاونت هر دو بخش انتخاب كرد. ايشان بسيار انسان منطقي، لطيف و مهرباني بود و فكر مي‌كرد من از اين تصميم ناراحت شده‌ام و درصدد برطرف كردن دلخوري بود. در صورتي كه من به هيچ‌وجه به اين مسائل نمي‌انديشيدم و صرفا به فكر پيشبرد انقلاب اسلامي و حفظ نظام بودم.

در پايان اگر خاطره‌اي در مورد ايشان داريد كه تاكنون در جايي نقل نكرده‌ايد بفرماييد.

نكته بسيار مهم اين است كه بعد از قضاياي ۸۸ متاسفانه برخورد خوبي با ايشان نشد و در خيلي مواقع عده‌اي عليه ايشان شعارهاي تندي سر دادند و به او اهانت كردند. با اين حال مرحوم محتشمي‌پور هيچ واكنشي به آنها نداشتند و با سعه صدر رفتار مي‌كردند. رفتارهاي بد و اهانت‌هاي بي‌شماري (حتي به گفته خودشان در حرم مطهر حضرت علي(ع)) به ايشان شد كه درنهايت باعث مهاجرت او به نجف گرديد. خداوند روح‌شان را قرين شادي كند.

 


ايشان هميشه به فكر جهاني كردن پيام امام بودند. به دنبال اين جريان زماني كه جنوب لبنان به دست اسراييل افتاد نيروهاي ايراني به آن منطقه رفتند اين در حالي بود كه چند استان ايران به دست نيروهاي صدام درآمده بود و اين تصميم در آن زمان ساده‌انديشانه بود. بعد از اينكه امام متوجه شدند اعتراض كردند و نيروهاي انقلابي به كشور بازگشتند. به هر حال اگر انقلابي بودن همراه با عقل نباشد ضررش بيشتر از منفعت آن است. در همان زمان بود كه امام جمله كليدي راه قدس از كربلا مي‌گذرد را مطرح كردند و مانع افراطي‌گري عده‌اي شدند.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون