ادامه از صفحه اول
5 تفاوت مهم
شور و اميد را در دل جامعه و مردم عمومي و برجسته و به عنوان انرژي براي موتور دولت بتواند عمل كند. اتفاقا تعداد قابل توجهي از مردم هم هستند كه گمان ميكنند اوضاع يا تغييري نميكند يا نهتنها بهتر نميشود كه احتمالا بدتر هم ميشود اين همان ناميدي و يأسي است كه در جريان انتخابات هم ديده شد. آنان كه مدعي بودند درصد مشاركت بيشتر از اين است بايد به اين پرسش ساده جواب دهند كه چرا افراد اميدوار به بهبود وضع در يك نظرسنجي مشابه، حدود 8 درصد كمتر از كساني هستند كه گفته بودند در انتخابات شركت ميكنند؟ قصد من از اين يادداشت باز كردن پرونده دوباره انتخابات 1400 نيست كه فعلا تمام شده است. قصدم اين است كه به آقاي رييسي و ديگر همفكران يا دوستان اصولگراي آنان بگويم كه وضعيت براي آغاز كار اصلا مساعد نيست. البته اين را خودتان انتخاب كرديد و وعدههايي هم دادهايد كه طبعا انجام شدني نيست و اين جامعه ميفهميد، ولي وضعيت از 28 خرداد كه انتخاب شديد از چند جهت بدتر شده است.
اول، از حيث توقف مذاكرات برجام و بسته شدن چشمانداز كوتاهمدت در حل مساله تحريمها.
دوم، افزايش تنشهاي منطقهاي كه حتي اگر ادامه پيدا نكند اثرات روزانه بدي بر جامعه و اقتصاد ميگذارد.
سوم، وضعيت منطقه و آمدن طالبان و محاصره هرات و احتمال اينكه مرتكب جنايت گسترده شوند، حكومت ايران را بيش از پيش نسبت به اين مساله بايد حساس كند.
چهارم، وضعيت كرونا كه در بدترين شرايط از 18 ماه گذشته هستيم و اين نيز چشمانداز مثبتي را نشان نميدهد به ويژه آنكه مساله تامين واكسن به موضوعي پيچيده و مشكل تبديل شده است.
پنجم، مساله نااميدي و اعتراضات عمومي از خوزستان گرفته تا مساله فضاي مجازي و قولهايي كه در جريان انتخابات داده شده است و بايد عمل شوند و همگي مردم را بدبينتر و مأيوستر و معترضتر كرد.
با اين ملاحظات اگر از من پرسيده شود كه اولين كار دولت جديد چه بايد باشد؟ خواهم گفت احياي اميد، از طريق انجام اقداماتي كه دقيقا مرتبط با اين 5 مساله است. اميدوارم هنگامي كه سياهه همكاران و وزراي رييسجمهور جديد منتشر ميشود شاهد افزايش نااميدي نباشيم، بلكه با افزايش اميدواري نسبت به حل اين 5 مساله جديد و مهم باشيم.
تعويض دولت در اوج كشتار كرونا
پس از سالها مردم طعم رفاه نسبي را تجربه كنند. حالا مخالفان دولت در پوست خود نميگنجند كه مساعي دولت در اين زمينه را مخدوش ساختهاند و خود دولت هم از ساير امور غفلت كرد و همين غفلت پاشنه آشيل او شد و حالا هنگام رفتن در تاريخ خواهند نوشت كه دولت روحاني فاجعه بيماري را در اوج خود به دولت بعدي تحويل داد! به هر حال ما كه مشتاق تجربه كردن در روابط خارجي هستيم كاش در درون هم تجربه بيندوزيم و براي نمونه درك كنيم كه يك بيماري همين حالا در شهر قتلعام ميكند و جز با بسيج همگاني و قرنطينه سختگيرانه و همهجانبه وضع از اين هم بدتر خواهد شد. پيشتر بارها نوشته شد و كارشناسان و پزشكان گاهي به التماس گفتند و نوشتند كه ما بالاخره مجبور خواهيم شد زماني به قرنطينه سخت و گسترده تن دهيم، چه بهتر در شرايط عاديتر باشد و قبل از قرباني شدن هزاران نفر صورت بگيرد. متاسفانه تصميمگيران گوششان بدهكار اين حرفها نبود؛ چه هموطناني را كه از دست داديم و چه زجرهايي كه مردم كشيدند و ميكشند! حالا هم روشن است كه اگر هر چه زودتر با تمام قوا به مبارزه با كرونا اقدام نشود كاردي كه به استخوان رسيده آن را خواهد بريد و شايد در آن هنگام چارهجويان به فكر چاره بيفتند! باز هم نوشتيم و كسان بسيار گفتند كه كرونا موقعشناس نيست و كاري به دوره انتقالي دولتها ندارد و از كمترين روزنهها براي فاجعهسازي استفاده خواهد كرد و ديديم كه چنين شد. حالا دولت جديد اگر ميخواهد در ابتداي كار خود با بحراني همهجانبه و بلكه فاجعهاي عظيم روبهرو نشود حتي لحظهاي را نبايد از دست بدهد و با تمام توان ابتدا سراغ قرنطينه سخت در كنار سرعت بخشيدن به واكسيناسيون و خريد آن برود و همينجا روشن خواهد شد كه همت و انگيزه و توان ودانش او براي حل معضلات كشور چقدر است.
طرحي با عنوان صيانت!
طرح به صورت نامعلومي پيش رفت و اين نامعلوم بودن در حدي بود كه ابوالحسن فيروزآبادي، رييس فضاي مجازي كشور گفت: «دست مانيست» و معلوم نيست پس چه كسي يا چه مسوولي پاي اين كار ايستاده و اجراي آن را ميپذيرد؟ شايد يك نكته در ميان چندين نكته از ايرادات وارد، اين باشد كه اين طرح براي كاربران است همانگونه كه در تعريفش آمده است، به اين معنا كه عدم رضايت كاربران يعني طرح بايد ملغي شود نه اينكه بهرغم مخالفتها، پافشاري براي ادامه راه بيشتر شود! طرحي كه با تكرار كلمه «مجوز» نوشته شده است، پيام مثبتي را انتقال نميدهد و گويا صيانتي از نوع اجبار را بر كاربران تحميل ميكند.
جايگاه دولتها در نظام جمهوري اسلامي ايران
نمودهايي از صلح منطقهاي مانند: بازگشايي سفارت عربستان سعودي و جمهوري اسلامي ايران در تهران و رياض، شروع گفتوگوهاي ملي (يمني-يمني، سوري-سوري و ...) و نيز فراملي (مذاكرات جمهوري اسلامي ايران با عربستان سعودي در موضوعات مختلف منطقهاي، همكاري بيشتر با همسايگان صلحجو مانند قطر و عمان و...) در پي داشته باشد. آنچه بديهي است موضع نظام و رهبري در راستاي حمايت از دولتهاي منتخب است و در صورتي كه اهداف و راهبردهاي نظام و دولت به هم نزديك شوند، بيشك موجب دستاوردهاي بيشماري در زمينه سياست خارجي ميشود.