• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5001 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۴ مرداد

عراق در قامت واسطه جديد قدرت در خاورميانه

بعد از چندين دهه توليد ناامني، بغداد سعي مي‌كند نيروي پيشروي منطقه‌اي باشد

استيون كوك

 

هفته گذشته، وب‌سايت خبري احوال در تركيه از دعوت دولت عراق از رجب طيب اردوغان رييس‌جمهوري تركيه براي شركت در نشست امنيت منطقه‌اي در عراق خبر داد. اين نشست قرار است با شركت كشورهايي نظير ايران، سوريه، عربستان سعودي، اردن، كويت و اتحاديه اروپا برگزار شود. از آن زمان تاكنون، برخي ديگر از رسانه‌ها نيز گزارش داده‌اند كه فهرست مهمانان اين نشست شامل امارات متحده عربي، قطر و مصر نيز مي‌شود. اين نشست كه قرار است اواخر ماه آگوست برگزار شود، آخرين تلاش‌ها براي بازگشت عراق به نقشي است كه در سال 2019 به عنوان يك نبازيگر سازنده در منطقه ايفا كرد. 

اين نشست كلا يك تغيير بزرگ در منطقه است. قبل از اينكه بي‌ثباتي، خشونت و فساد كه پس از حمله امريكا شيوع پيدا كرد به خط ثابت در عراق تبديل شود، رسانه‌ها، تحليلگران و مقامات دولت امريكا به عراق به عنوان كشوري كه مي‌تواند منبع ثبات در منطقه باشد، مي‌نگريستند. البته مسلم است كه هيچ استدلال موجهي هم پشت اين نگاه وجود نداشت. عراقي‌ها در سپتامبر سال 1970، نقش پررنگي در تلاش براي سرنگوني ملك‌حسين، پادشاه اردن ايفا كردند. يك دهه بعد، صدام، رييس‌جمهوري وقت عراق عملياتي نظامي را آغاز كرد كه تبديل به جنگ هشت‌ساله ميان ايران و عراق شد در پي آن بيش از يك ميليون نفر كشته شدند. سپس صدام در ماه آگوست سال 1990 به كويت حمله كرد و اين كشور را استان نوزدهم عراق اعلام كرد. 
حالا نخست‌وزير عراق، مصطفي الكاظمي كه به دليل تلاش‌هايش براي تحول اقتصادي و سياسي در عراق، مورد حمايت بسياري است به اين نتيجه رسيده است كه براي حل مشكلات داخلي عراق بايد نقشي ايفا كند كه طي آن ابتدا مشكلات حاشيه‌اي عراق حل و فصل شوند. واقعيت اين است كه بي‌ثباتي در همسايگي عراق به مشكلات داخلي اين كشور مي‌افزايد اما سوال اين است كه آيا بغداد نفوذ، منابع و پرستيژ لازم براي ايجاد ثبات منطقه‌اي را دراختيار دارد؟ الكاظمي ممكن است توانايي‌هايي در اين زمينه داشته باشد. علي‌الخصوص اينكه او به عنوان رييس سازمان امنيت عراق بين سال‌هاي 2016 تا 2020 توانسته پرستيژ و روابطي براي خود دست و پا كند. اما هنوز مشخص نيست كه چرا كشورهايي نظير عربستان سعودي، امارات و مصر بايد به كمك عراق نياز داشته باشند. 
اولين نشانه از رويكرد جديد و سازنده‌تر دولت عراق در منطقه به قبل از ورود كاظمي به نخست‌وزيري برمي‌گردد. بهار سال 2019، مصر، اردن و عراق قصد خود را براي ايجاد سازوكاري براي همكاري اقتصادي و ژئوپليتيك اعلام كردند. در آن زمان، تعداد كمي به اين مساله توجه كردند و آن دسته هم كه متوجه موضوع شدند معتقد بودند اين هم تلاش بي‌نتيجه‌اي ديگر براي پيشبرد پروژه‌اي كاملا بي‌ربط است. عراق از زمان عمليات آزادي عراق از كنترل داعش، با مشكلات سياسي و امنيتي بي‌شماري دست و پنجه نرم كرده و روابط سخت و دشواري با ديگر قدرت‌هاي منطقه‌اي داشت. مصر هم توجهش را به داخل معطوف كرده بود و ظرفيت كمي براي توجه به رويدادهاي منطقه‌اي به استثناي نوار غزه از خود نشان داد. اردن هم در سال‌هاي اخير موقعيت خود را از دست داده بود چراكه دولت ترامپ و بنيامين نتانياهو در اسراييل ترجيح مي‌دادند با سعودي‌ها و اماراتي‌ها كار كنند.  دو سال بعد و پس از برگزاري چهار نشست سران، عراق، اردن و مصر توافق كردند خط لوله‌اي احداث كنند كه بصره را به عقبه اردن وصل كرده و از آنجا نيز تا مصر پيش برود و به اين ترتيب اتصال جريان انرژي اين سه كشور برقرار شده و عراق از وابستگي به واردات برق از ايران رها شود. در آن سو نيز شركت‌هاي مصري و اردني نيز اين فرصت را پيدا مي‌كردند كه در پروژه‌هاي ساخت‌وساز در عراق شركت كنند. همان‌طور كه معمول است، هميشه همه آنچه روي كاغذ مي‌آيد، عملي نمي‌شود اما اگر حتي اندكي از اين طرح نيز عملي شود، سود عراق از آن بسيار زياد خواهد بود. همچنين اين رابطه سه‌جانبه منابع سياسي و ژئواستراتژيك آشكاري براي الكاظمي و عراق دارد. در آخرين نشستي كه ميان عراق، مصر و اردن برگزار شد، نخست‌وزير عراق تاكيد كرد كه كشورهاي عربي بايد از طريق همكاري و هماهنگي‌ها، به چشم‌انداز مشتركي بر حل‌وفصل بحران‌ها در سوريه، فلسطين، ليبي و يمن برسند. در نخستين نگاه، اين سخن مثل آن حرف‌هايي مي‌ماند كه اغلب رهبران سياسي جهان براي اينكه فقط حرفي زده باشند، به زبان مي‌آورند. اما در چارچوب تحولات اخير، اين سخن الكاظمي مي‌تواند معنادار باشد. آنچه كاظمي مي‌گويد اين است كه ده سال پيش، وقتي قدرت به سمت كشورهاي عربي حاشيه خليج‌فارس چرخش يافت، فضاي امنيت منطقه‌اي رو به وخامت گذاشت. عراق، مصر و اردن حالا آماده‌اند كه اين تكه‌هاي جدا شده را برداشته و در كنار هم بگذارند و ثبات را در منطقه استوار كنند. شكي نيست كه بيانيه‌هايي كه تقصير را از سر باز مي‌كنند هميشه صادقانه نيستند. براي مثال اين خود مصر بود كه با مردم غزه با بي‌احترامي برخورد كرد، از خليفه حفتر در ليبي دفاع كرد و به‌طور مخفيانه از رژيم اسد در سوريه حمايت كرد. عراق هم اگرچه دقيقا نيروي بي‌ثبات‌كننده منطقه نبوده اما كاظمي به صورت پنهاني تلاش كرد رقابت‌هاي منطقه‌اي را پايان دهد و دردسرهاي عراق و خاورميانه را تشديد كرد. بهار امسال وقتي كه عراق ميانجي‌گري ميان ايران و عربستان را آغاز كرد، تحليلگران منطقه‌اي بسيار هيجان‌زده شدند. عراقي‌ها همچنين سعي كردند بين تركيه و مصر نيز آشتي برقرار كنند و شايعاتي وجود دارد كه مي‌گويد بغداد همين رويه را درخصوص اختلافات آنكارا و ابوظبي در پيش گرفته است. كاهش رقابت‌هاي منطقه‌اي به‌طور حتم به نفع يمني‌ها، فلسطيني‌ها، ليبيايي‌ها و سوري‌ها و البته عراقي‌ها است. اما در اين ميان يك بعد ديگر هم وجود دارد و آن ايران است. كاظمي خوب مي‌داند كه نمي‌تواند از نفوذ ايران در عراق بكاهد بنابراين بايد بسيار باهوش‌تر عمل كند. 
برقراري روابط مستحكم با قدرت‌هاي منطقه‌اي نظير مصر، اردن، تركيه، عربستان سعودي و امارات متحده عربي موجب خواهد شد الكاظمي قدرت بيشتري براي خارج‌كردن عراق از حوزه نفوذ ايران به دست آورد، آن‌هم به گونه‌اي كه ايران آزرده نشده و دست به اقدام متقابل نزند. مسلما عراقي‌ها واقع‌بين هستند. آنها مي‌دانند كه نفوذ ايران در عراق هميشگي خواهد بود و آنها در عراق منافعي دارند اما كاظمي قصد دارد با اختصاص دادن نقش پررنگ‌تري به عراق در ميان كشورهاي عربي، روابط عراق با ايران را طوري تنظيم كند كه صرفا رابطه يك كشور با كشور همتاي خود باشد. 
اما سوال اين است كه شانس كاظمي براي موفقيت چقدر است؟ چقدر از تمايل ايران، عربستان، تركيه، امارات و مصر براي كاهش تنش را مي‌توان به تلاش‌هاي الكاظمي مربوط دانست؟ شايد قضيه از اين قرار باشد كه اين كشورها تصميم گرفته‌اند به دليل منافع سياسي و ملي خودشان در اين زمان خاص از پيگيري‌هاي سياست‌هاي تنش‌زا بكاهند. براي مثال رويكرد تهاجمي تركيه در سياست‌خارجي طي چند سال گذشته، باعث شده اين كشور در منطقه در انزوا قرار گرفته و روابطش با اتحاديه اروپا و امريكا نيز تيره شود. علاوه بر اين، رخدادهاي ناگوار اقتصادي و شيوع ويروس كرونا و همچنين آتش‌سوزي جنگل‌ها در تركيه باعث شده كه رجب طيب اردوغان به لحاظ سياسي در جايگاه بدي قرار بگيرد. در نتيجه شايد ترك‌ها به اين نتيجه رسيده‌اند كه حالا وقت آن است كه روابط خود را با كشورهاي عربستان، امارات و مصر اندكي تلطيف كنند. 
امارات هم همچنين! آنها پيام داده‌اند كه ديگر قصد ندارند براي تغيير ژئوپليتيك منطقه تلاش كنند. بنابراين نيروهاي‌شان را از ليبي و يمن خارج كردند. رهبران امارات در عوض سعي كردند به بهبود روابط خود با ايران و تركيه بپردازند و اما در مورد گفت‌وگوهاي ايران و عربستان، اين كار براي عربستاني‌ها هيچ هزينه‌اي ندارد و حتي ممكن است بغداد از اين رهگذر اعتبار و هويتي به دست آورد. 
البته به‌رغم تلاش‌هاي كاظمي، هنوز مصر و تركيه روابط خود را عادي‌سازي نكرده‌اند. هر چند انتظار اين بود كه در ماه مه يا ژوئن اين اتفاق صورت بگيرد. از سوي ديگر روابط ميان تركيه و امارات هم همچنان تنش‌آلود است و عربستان و ايران نيز هنوز موضوع خصومت در قبال هم دارند و به نظر مي‌رسد كه هنوز عادي‌سازي روابط اين دو كشور نهايي نشده است. اما در صورت اينكه نخست‌وزير عراق قصد دارد كمك‌حال خاورميانه باشد، اقدام مفيدي است. هر چند به نظر مي‌رسد كه هنوز برخي كشورها درباره سفر به بغداد و شركت در نشست امنيتي در اواخر ماه آگوست تصميم‌شان قطعي نيست اما اين نشست مي‌تواند گامي مهم براي كنار گذاشتن سوء‌نيت‌هاي ايجاد شده طي سال‌هاي اخير باشد و حداقل اينكه اندك اميدي ايجاد مي‌كند.
ترجمه: آرمين منتظري 
منبع: foreign Policy

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون