جامعه طالباني به چه معناست؟
شهراد شاهرخيطهراني
خوب ميدانيم كه در يك جامعه افراد بر اساس پايبندي به اصول انسانيت و اصل انسان بودن زندگي ميكنند و بر مدار محبت و راستي زيست كرده و حول محور عشق و همدلي گرد هم ميآيند و فارغ از دين و مذهب و هر آييني انسانيت را اولويت زندگاني در جامعه انساني قرار داده و عشق به انسانيت را در جامعه به اشتراك ميگذارند؛ حوادثي كه متاسفانه اخيرا در كشور همزبان و همسايه ما، افغانستان رخ داده و گروه تروريستي طالبان در آن نفوذ كرده است متاسفانه جاي نيكبختي ندارد و بلكه بدبختي را براي اين ملت رنج ديده مجددا فراهم آورده است و دولتها و حكومتها همچنان سكوت كردهاند و اين به سود جامعه جهاني نيست و نخواهد بود، چراكه وجود يك گروه تروريستي و آدمكش كه سابقه خونريزي بسيار هم در تاريخ دارد، نميتواند با خودمحوري و عصيان دست به برپايي حكومتي زند كه اساس آن بر پايه تعصبات مذهبي شديد و انديشههاي فاشيستي ديني است كه بر اساس آن بخواهد حكمراني كرده و جامعه انساني را به سوي آنارشي و فروپاشي انسانيت سوق دهد . همه خوب ميدانيم كه طالبان گروهي هستند داراي خلق وخوي بسيار خشن و رفتارهاي متحجرانه كه با سابقه وحشتناك جنايتي كه دارند، نميتوان آنها را به رسميت شناخت و جامعه جهاني هم بايد اين موضوع را بپذيرد كه نميتوان با اين گروه كنار آمد و حاكميت ظلم و جبر آنها را به رسميت شناخت؛ لذا دولتها بايد بيدار شوند و اين واقعيت را قبول كنند كه ورود طالبان به جامعه مدني و اجتماعي و انساني كه انسانها بر اساس اصول انساني و هنجارهاي صحيح اجتماعي زندگي ميكنند، غير قابل پذيرش است و پديدار شدن جامعه طالباني در يك كشور قابل پذيرش و نيز قابل درك نيست و كاملا غيرمنطقي است و با عقل آدمي جور در نميآيد.
اكنون كه آنها در كشور رنجديده و مصيبتزده افغانستان جولان ميدهند و متاسفانه در حال تشكيل حكومت هستند، آيا ميدانيد چه خطري كشورهاي همجوار و بلكه دنيا را تهديد خواهد كرد؟ آيا ميدانيد با تفكري كه اين گروه افراطي دارند ممكن است پا از حد خود فراتر گذاشته و دست به پيشروي زده و تمايلات زيادهخواهيشان افسارگسيخته و به حريم كشورهاي همسايه تجاوز كنند؟ چه ميدانيم شايد اينگونه فرجام بدي پيش آيد!
متاسفانه مردم آن سامان از جمله بانوان آن ديار ديگر نميتوانند آزادانه در جامعه رفت و آمد كنند و با وجود افكار طالبانيسم عرصه زندگي بر آنها تنگ خواهد شد و جوانان افغان با محدوديتهاي شديدي روبهرو خواهند شد و استعدادها به سمت سقوط پيش خواهد رفت و جامعه شريف افغان تصميم به مهاجرت گرفته (كه هماكنون شاهد موج بسيار زياد مهاجرت افغانها به سمت ساير كشورها هستيم) و جامعه افغانستان به سوي يك ويراني و فرجام بد و بدتر پيش خواهد رفت و البته كه اين فرجام بد كشورهاي همسايه و منطقه را در بر خواهد گرفت .
بايد پذيرفت كه انسانها در جهاني زندگي ميكنند كه در حال پيشرفت و تازه شدن است و به سوي نوگرايي پيش ميرود و نميتوان مردم يك كشور و جامعه را به طرف عصر حجر و افكار پوسيده بازگرداند، نميتوان جامعه و جهان را به سوي عقب و قرنها قبل بازگرداند و چماق زور بر سرشان نشاند و آنها را مجبور به پايبندي به يكسري رفتارها و افكار غلط و ناهنجار و نامعقول و مغاير با اصول انساني كرد.
انسانها در جوامع آزادند تا با اصول انسانيت و رفتارهاي شايسته انساني در جامعه انساني به زندگاني پرداخته و با هر انديشه و تفكري اما صحيح و درست و برابر با اصول آدميت با يكديگر به معاشرت پرداخته و زندگي كنند .
پس نتيجه ميگيريم كه افراط و زيادهروي و زيادهخواهي در جامعه جايي ندارد و اميدواريم جامعه جهاني تصميمي در رابطه با روند افراطيگري طالبان در افغانستان بگيرد.