مژگان چاهيان، آهنگساز و نوارنده است و البته در زمينه پژوهش هم فعاليت ميكند. او آهنگسازي، پژوهش، آواز و نوازندگي را براي خلق آثارش مكمل هم ميداند. چاهيان كه در كودكي به موسيقي علاقهمند شد، بعدها اين رشته را براي تحصيلات آكادميك خود نيز برگزيد. او در سال 2018 در بيستوچهارمين دوره مسابقه بينالمللي آهنگسازي بولونياي ايتاليا كه يكي از مهمترين مسابقات آهنگسازي دنياست، رتبه اول را كسب كرد. در عين حال، يكي از دغدغههاي موسيقايي چاهيان، موسيقي نواحي ايران است و اين اشتياق گفتوگو با او را براي من بيشتر كرد. او هم پاياننامهاش را به اين موضوع اختصاص داد و هم كتابي با عنوان «بررسي و تحليل تكنيكهاي آوازي مقامهاي لو و هرايي» را در كارنامه دارد. همچنين در چند رقابت بينالمللي نيز شركت كرده است. اخيرا اثري از چاهيان در چهل و ششمين فستيوال بينالمللي هنر ايتاليا اجرا شد. به اين بهانه با او پيرامون فعاليتهايش در حوزههاي گوناگون موسيقي ازجمله موسيقي نواحي گفتوگو كرديم.
آن طور كه ميدانم از كودكي با موسيقي عجين بودهايد و تحصيلات آكادميك خود را نيز در اين رشته ادامه دادهايد؛ از آغاز فعاليتهاي موسيقايي خود بگوييد.
از چهار سالگي به واسطه شغل پدر و مادرم كه مربي سرود و موسيقي مدارس آموزش و پرورش بوده و هستند، موسيقي را با خواندن آوازهاي كودكانه شروع كردم. از همان دوران ابتدايي ساز سنتور را به عنوان ساز تخصصي انتخاب كردم و اين ساز را در محضر آقاي مسعود رضايينژاد فرا گرفتم و همزمان در كلاسهاي رديف آوازي زندهياد بانو داييجواد هم شركت كردم. علاقه وافرم به اين رشته كه از كودكي در وجودم شكل گرفته بود، موجب شد تا رشته موسيقي را بهطور تخصصي دنبال كنم و به همين دليل وارد هنرستان موسيقي شدم و توانستم در اين رشته با ساز تخصصي سنتور رتبه اول را در هنرستان موسيقي كسب كنم. همچنين در آن دوره موفق شدم در مسابقات هنرستانهاي هنرهاي زيباي كشور رتبه اول سنتور را به دست بياورم. البته در مسابقات استاني آموزش و پرورش هم در نوازندگي سنتور رتبه اول را كسب كردم و بعد از آن دوره وارد پيشدانشگاهي هنر شدم تا بتوانم براي ورود به دانشكده موسيقي در كنكور هنر شركت كنم. خدا را شكر توانستم با رتبه بسيار خوبي در دانشگاه هنر تهران در مقطع كارشناسي نوازندگي موسيقي ايراني قبول شوم و فراگيري ساز را هم نزد آقاي سعيد ثابت ادامه دادم. در اين دوره در دانشگاه با اساتيد مختلفي آشنا شدم و از آنها آموختم كه از آن جمله ميتوانم به آقاي شريف لطفي، آقاي امير اسلامي و آقاي حسين مهراني اشاره كنم البته در كنار دروس دانشگاهي براي ادامه فراگيري رديفهاي آوازي در محضر بانو پريسا هم آموزش ديدم. پاياننامه من در دوره كارشناسي غير از بخش عملي در نوازندگي سنتور كه تحت نظر استاد راهنما آقاي سعيد ثابت بود شامل پاياننامه نظري تحت عنوان تجزيه و تحليل دو اثر از حسين دهلوي، چهار نوازي مضرابي و شراب عشق هم بود كه تحت نظارت استاد راهنمايم آقاي امير اسلامي به سرانجام رسيد. در دوره كارشناسي موفق شدم رتبه اول را بين فارغالتحصيلان كارشناسي آن دوره كسب كنم و توانستم از طريق سهميه استعدادهاي درخشان بنياد نخبگان بدون كنكور وارد مقطع كارشناسي ارشد آهنگسازي دانشگاه هنر تهران شوم.
پس در طول اين بازه زماني برايتان تغيير گرايش به آهنگسازي هم شكل گرفت؛ درست است؟
در دوره ديپلم و ليسانس به آهنگسازي علاقهمند بودم آنقدر كه براي بخش عملي پاياننامهام در مقطع كارشناسي نوازندگي موسيقي ايراني و همچنين كنسرتهايي در دانشكده موسيقي دانشگاه هنر تهران قطعاتي را براي سنتور آهنگسازي ميكردم. بنابراين تصميم گرفتم به صورت علمي و دقيقتري آهنگسازي را فرا بگيرم. البته لازم به ذكر است كه از دوره كارشناسي مباحث مربوط به آهنگسازي را نزد آقاي امير اسلامي فرا ميگرفتم. در هر صورت بسيار مشتاق بودم كه آهنگسازي را به صورت جدي دنبال كنم همانطوركه اكنون هم اين علم را دنبال ميكنم به اين دليل كه آفرينش قطعات موسيقي براي من بسيار ارزشمند است. در دوره كارشناسي ارشد در دانشگاه هنر تهران، آهنگسازي و مباحث مربوط به آن را نزد اساتيدي همچون آقاي تقي ضرابي، آقاي محمدرضا تفضلي و آقاي دكتر امين هنرمند فرا گرفتم و در كنار آن در دورههاي آهنگسازي آقاي مهدي حسيني، آقاي امير اسلامي، آقاي كارن كيهاني، آقاي پروفسور مارتين ايسراييليان و همچنين دوره كوتاهمدت آهنگسازي آقاي احمد پژمان شركت كردم. در بخش عملي پاياننامه كارشناسي ارشد با آهنگسازي چهار آواز كرمانجي براي دو تكخوان و اركستر سمفونيك با نظارت استاد راهنما آقاي محمدرضا تفضلي و استاد مشاور آقاي تقي ضرابي و در بخش نظري با ارايه رساله با عنوان بررسي و تحليل تكنيكهاي آوازي مقامهاي لو و هرايي با نظارت استاد راهنما آقاي دكتر حميدرضا اردلان و استاد مشاور آقاي حسين مهراني موفق به كسب رتبه برتر در ارايه پاياننامه مقطع كارشناسي ارشد آهنگسازي و همچنين رتبه اول در مقطع كارشناسي ارشد آهنگسازي دانشگاه هنر تهران شدم. البته چند سال پيش هم براي تدريس در دانشكده موسيقي دانشگاه هنر تهران دعوت شدم.
و بعد از اتمام مقطع كارشناسي ارشد آهنگسازي چه فعاليتهايي داشتيد؟
خدا را شكر موفق شدم در مسابقات متعددي رتبه كسب كنم كه از آن جمله ميتوانم به كسب رتبه اول در بيست و چهارمين مسابقات بينالمللي آهنگسازي 2 AGOSTO بولونياي ايتاليا اشاره كنم كه در آن مسابقه اثر من توسط اركستر سمفونيك توسكانيني در بولونياي ايتاليا اجرا شد. همچنين توانستم در مسابقات ملي دفاع سه دقيقهاي در كشور بين فارغالتحصيلان مقاطع ارشد و دكتري از رشتههاي مختلف رتبه اول را كسب كنم. علاوه بر آن براي حضور در تعدادي از فستيوالهاي آهنگسازي و همچنين نشستهاي تخصصي موسيقي نواحي ايران برگزيده و دعوت شدم. همچنين ميتوانم به برگزاري دو نشست تخصصي موسيقي نواحي ايران در دانشكده موسيقي دانشگاه هنر تهران اشاره كنم.
از استادان زيادي نام برديد كه نزد آنها كار كرديد، بيشترين تاثير را از كدام يك گرفتيد.
در واقع ميتوانم بگويم تمام اساتيدي كه از آنها نام بردم و اساتيد ديگري كه هم در دانشگاه و هم در دورههاي خارج از دانشگاه از آنها كسب علم كردم، در روند رو به رشد مسير موسيقايي من تاثيرگذار بودند و همگي عامل شكلگيري شخصيت موسيقايي من شدند و در نهايت تا به اينجاي كار علمآموزي و تلاشهاي من باعث شد با تكيه بر اصالت موسيقي ايران به خلق آثار سمفونيك و مجلسي بپردارم و اين تفكر در خلق آثار موسيقي معاصر هم تا به امروز همراه من بوده است.
با توضيحاتي كه داديد، ميخواهم بدانم تمركز شما بيشتر روي نوازندگي است، آهنگسازي يا پژوهش؟
در حال حاضر بيشتر مشغول پروژههاي آهنگسازي هستم البته در كنار آن مشغول پروژههاي پژوهش موسيقي نواحي ايران، آواز و نوازندگي هم هستم. به هر حال تمام اين چهار موردي كه خدمتتان عرض كردم هميشه همراه من بوده و آنها را براي خلق آثارم مكمل يكديگر ميدانم و به صورت جدي و جداگانه براي تك تك آنها وقت ميگذارم.
اشارهاي داشته باشيد به مسابقات بينالمللي كه شركت داشتيد...
اگر بخواهم بهطور خاص در حوزه آهنگسازي در چند سال اخير اشارهاي به جوايز و فعاليتهايم داشته باشم، ميتوانم به اين موارد اشاره كنم؛ از جمله كسب رتبه اول در بيست و چهارمين مسابقات بينالمللي آهنگسازي 2 AGOSTO بولونياي ايتاليا و اجراي اثرم توسط اركستر سمفونيك توسكانيني، جزو آهنگسازان برگزيده فستيوال بينالمللي موسيقي اسيمس و اجراي اثرم توسط آنسامبل الترنانس در فرانسه، انتخاب به عنوان آهنگساز برگزيده براي آهنگسازي اثري براي يك بناي تاريخي در ايتاليا در چهل و چهارمين فستيوال بينالمللي هنر ايتاليا، برگزيده شدن اثرم براي اجرا در چهل و ششمين فستيوال بينالمللي هنر ايتاليا ۲۰۲۱، دعوت به آهنگسازي براي سازهاي مختلف در كشورهاي مختلف از جمله آهنگسازي براي كنترباس در ايتاليا، ويولا در امريكا، گروه كر كانادا و پروژههاي ديگري كه پيش رو دارم، همچنين ميتوانم به دو مقاله در مورد آهنگسازي اشاره كنم كه در دو دوره فستيوال بينالمللي موسيقي معاصر تهران برگزيده شدند.
مسابقه بينالمللي آهنگسازي 2 AGOSTO بولونياي ايتاليا از سال ۱۹۹۵ تا به امروز هر سال در حال برگزاري است. اين مسابقه براي يادبود 85 قرباني حادثه انفجار ايستگاه قطار بولونيا ايتاليا در تاريخ دوم آگوست سال 1980 برگزار ميشود كه توسط شهرداري بولونيا در سال 1995 راهاندازي شد. مضمون اين مسابقه صلح و اميد است و هر سال ميزبان موزيسينهاي مختلفي به عنوان داور مسابقه است كه از آن جمله ميتوان به موزيسينهايي همچون انيو موريكونه، ريكاردو موتي و ريكاردو چلي به عنوان داور اشاره كرد. البته ناگفته نماند كه آقاي امير اسلامي هم كه در سال 2009 در اين مسابقه رتبه اول را كسب كرده بودند، در طول سالهاي برگزاري اين مسابقه در يك دوره به عنوان داور حضور داشتند. براي من هم باعث افتخار است كه در بيست و چهارمين دوره اين مسابقه بينالمللي با آهنگسازي اثر سمفونيك موفق به كسب رتبه اول شدم. هر ساله آهنگسازان برگزيده از رتبه اول تا سوم به بولونيا دعوت ميشوند تا ضمن دريافت جايزه، شاهد اجراي اثرشان توسط اركستر سمفونيك باشند و در آن سال هم اثر من توسط اركستر سمفونيك توسكانيني به رهبري الِساندرو كاداريو اجرا شد.
بسيار خوشحالم كه در كنار آهنگسازي آثاري براي سولو و آنسامبلهاي مختلف، تا به امروز چندين اثر نيز براي اركستر سمفونيك آهنگسازي كردهام و هيچوقت نميتوانم علاقه بسيار زياد به خلق آثار سمفونيك را در وجودم ناديده بگيرم، به همين دليل هميشه فرصت جداگانهاي براي خلق چنين آثاري در نظر ميگيرم و بيصبرانه منتظر اجراي ديگر آثار سمفونيك خود هستم تا همچون اثرم كه توسط اركستر سمفونيك توسكانيني در بولونياي ايتاليا اجرا شد، بتوانم اجراي اين آثار را هم توسط اركسترهاي سمفونيك در كشورهاي مختلف بشنوم. هميشه اين جمله را تكرار ميكنم كه آهنگسازي آثار سمفونيك براي من به منزله كشف ماهيت ناشناخته بشر در دنياي عظيم ديگري است.
درباره فستيوال بينالمللي هنر ايتاليا ۲۰۲۱؛ شما دو بار در اين فستيوال كسب عنوان كرديد؛ در رابطه با اين آثارتان و همچنين جشنواره بيشتر بگوييد.
بله مفتخرم كه آثارم مورد توجه فستيوال بينالمللي هنر ايتاليا قرار گرفته و براي بار دوم اثرم برگزيده شد و از من به عنوان آهنگساز دعوت شد كه اثرم در بخش موسيقي معاصر فستيوال، اجرا شود. اين فستيوال يكي از مهمترين رويدادهاي موسيقي و تئاتر اروپاست كه چهل و شش سال پيش توسط هانس ورنر هنزه (Hans Werner Henze) پايهگذاري شده است. تعامل بين هنرمندان بينالمللي و استعدادهاي برتر حوزه آهنگسازي از جمله اهداف اين فستيوال است. تمركز فستيوال امسال روي موسيقي معاصر بود و اثر من هم جزو آثار منتخب آهنگسازان، در بخش موسيقي معاصر اين فستيوال اجرا شد. در فستيوال امسال كه در دو شهر ايتاليا برگزار شد، آثار سمفونيك، اپرا و مجلسي آهنگسازان بزرگ از دورههاي مختلف همچون باخ، ويوالدي، بتهوون، شومان، برامس، دبوسي، استراوينسكي، راخمانينف، پراكفيف، بارتوك، هيندميت و تعداد ديگري از آهنگسازان قرن بيستم و همچنين آثار موسيقي الكتروآكوستيك و معاصر آهنگسازان برگزيده جهان اجرا شد.
شما در حوزه موسيقي نواحي هم كار كردهايد؛ چه شد كه وارد اين حوزه شديد؟
موسيقي نواحي ايران حتي در سالهاي قبل از شروع فعاليتهاي جدي در اين حوزه مورد توجه من بوده اما شروع بررسي و تحليل من در حوزه موسيقي نواحي ايران به صورت جدي به پاياننامه كارشناسي ارشد آهنگسازيام برميگردد. در آن زمان بسيار دغدغه داشتم كه به عنوان هنرمند موسيقي ايراني بتوانم مقامهاي آوازي موسيقي نواحي ايران را فرا بگيرم كه نه تنها بتوانم اجراكننده آنها باشم و با بررسي، تحليل و ثبت موسيقي نواحي، به بقاي اين موسيقي ارزشمند كمك كنم بلكه بتوانم از درونمايه نغمات آنها هم در آهنگسازي بهره ببرم تا به عنوان يك آهنگساز ايراني هويت خودم را در آثارم نشان دهم. بنابراين در اين زمينه با مشورت استادم آقاي امير اسلامي تصميم به بررسي جدي موسيقي نواحي ايران گرفتم.
خب همانطوركه پيش از اين گفتيد، موضوع پاياننامه شما هم در همين حوزه موسيقي نواحي بود و اينكه براي بقاي اين نوع موسيقي دغدغهمند بوديد؛ در اين رابطه توضيح بيشتري دهيد.
بله هر دو بخش عملي و نظري پاياننامه كارشناسي ارشد من در حوزه موسيقي شمال خراسان بود. آن زمان در اين زمينه بسيار تحقيق كردم و سرانجام موسيقي شمال خراسان را انتخاب كردم و دو مقام لو و هرايي را مورد بررسي قرار دادم هر چند كه منابع بسيار مهم و ارزشمندي از موسيقي شمال خراسان در دسترس بود اما بهطور خاص به دو مقام لو و هرايي پرداخته نشده بود. منظور من بررسي كامل و آوانگاري اين دو مقام است بنابراين تصميم گرفتم كه در اين زمينه پژوهش ميداني انجام دهم و به همين دليل به همراه خانوادهام به چندين شهر و روستا در شمال خراسان سفر كردم و به ديدار بازماندگان اصيل موسيقي آن منطقه رفتم. نمونههاي مقامهاي لو و هرايي را با اجراي اساتيد ضبط كردم و گفتوگوهاي مفصلي با هر كدامشان داشتم. وظيفه خودم ميدانم كه نام ببرم از اساتيدي كه در شمال خراسان در محضرشان بسيار آموختم از جمله زندهياد آقاي سهراب محمدي، آقاي عيسي قليپور، آقاي روشنعلي گلافروز، آقاي حسين ولينژاد و آقاي حسين عزيزيپور.
بعد از سفر به اين مناطق، آوانگاري و بررسي و تحليل اين دو مقام شروع شد و علاوه بر آن، موقعيت تاريخي، جغرافيايي، ادبيات، كليات موسيقي شمال خراسان و موارد بيشمار ديگري را مورد بررسي قرار دادم اما پاياننامه من فقط بخش نظري نبود و بايد اثري را براي دو تكخوان و اركستر سمفونيك در چهار موومان بر اساس موسيقي شمال خراسان آهنگسازي ميكردم بدون شك كار آساني نبود و همزمان بايد تمركز خود را روي دو بخش نظري و عملي حفظ ميكردم تا بتوانم ضمن رعايت اصول علمي آهنگسازي، عناصر دروني و اصالت موسيقي شمال خراسان را در چهار موومان اثرم به گوش برسانم البته توضيحات در مورد اين پاياننامه و مراحل به انجام رساندن آن بسيار مفصل است كه در اين گفتوگو نميگنجد.
دليل تمركز شما روي موسيقي شمال خراسان چه بود؟
هدف و تمركز اصلي من در موسيقي نواحي ايران فعلا در حوزه مقامهاي صرفا آوازي است. در مجموع موسيقي آوازي در اكثر مناطق ايران نقش ويژهاي دارد و بسيار جالب است كه در بسياري از موارد با توجه به همنشيني اقوام و نزديكي شهرها شباهت زيادي بين اين مقامها وجود دارد. با توجه به بررسيهاي زيادي كه داشتم و در نظر گرفتن دو مقام اصلي شمال خراسان به نام لو و هرايي تصميم به بررسي موسيقي شمال خراسان گرفتم و آنچه برايم بسيار مهم بود تنوع اقوام و اجراهاي متعدد از يك مقام خاص بود البته من تا به امروز به موسيقي اين منطقه كه البته بسيار غني هم است، بسنده نكرده و مدت زيادي است كه فعاليت خود را در مناطق ديگر هم شروع كردهام و خدا را شكر همچنان اين فعاليت در جريان است و اميدوارم در آينده به ثمر بنشيند.
شما انتشار كتاب «بررسي و تحليل تكنيكهاي آوازي مقامهاي لو و هرايي» را هم در كارنامه داريد؛ اين دو مقام چه ويژگي داشتند كه تصميم گرفتيد به آنها بپردازيد؟
بله اين كتاب به همراه سيدي صوتي خردادماه 1400 توسط نشر سوره مهر منتشر شد. آنچه در مورد اين دو مقام بسيار صدق ميكند حالت روايي بودن آنهاست؛ اينكه اين دو مقام در ارايه داستانها و افسانههاي آن منطقه ارايه ميشوند. مقام لو يك مقام صرفا كرمانجي است كه در اين منطقه شكل گرفته و قالب خاص شعري خود يعني سه خشتي (سه مصراع) را دارد. اما مقام هرايي در قسمتهاي اوج داستان زماني كه اتفاق تلخي رخ ميدهد اجرا ميشود. نكتهاي كه بايد عرض كنم اين است كه مقام هرايي در پژوهش من فقط توسط زندهياد آقاي سهراب محمدي به كرمانجي خوانده شده و بقيه بخشيهاي آن منطقه به نام آقاي عيسي قليپور، آقاي روشنعلي گلافروز و آقاي حسين ولينژاد اين مقام را به زبان تركي خواندهاند. نكته جالب ديگر در مورد مقام هرايي، اجراي آن در چند منطقه ديگر در ايران است.
حالا كه از فعاليتهايتان در عرصه موسيقي نواحي سخن به ميان آمد؛ ميخواهم از اهميت و جايگاه اين موسيقي در ايران بگوييد؛ خود هنر موسيقي مهجور است اما بارها شنيده و ديدهايم كه به موسيقي نواحي و هنرمندان آن بيتوجهي بيشتري ميشود.
موسيقي نواحي ايران گنجينه گرانسنگي از هويت ماست و به هيچوجه نميتوان آن را كتمان كرد. ما در موسيقي نواحي ايران اجراهاي بسيار نابي را ميشنويم. در اجراي هر هنرمند ضمن حفظ چارچوب مقامهاي خاص، ويژگيهاي منحصربهفردي وجود دارد كه هر كدام ميتواند مورد بررسي قرار گيرد تا در آينده براي اجراي مقامهاي آوازي الگو باشد. موسيقي نواحي ايران نياز به حمايت بيشتري دارد هر چند در طول سالها اساتيد بيشماري در اين حوزه پژوهشهاي بسيار ارزشمندي انجام دادهاند و ما بايد هميشه قدردان زحمات آنها باشيم اما آنچه امروز ضروري به نظر ميرسد، حمايت است؛ حمايتي كه باعث تشويق ادامهدهندگان راه اين اساتيد شود. اكثر هنرمندان موسيقي نواحي ايران به صورت حرفهاي آثارشان را اجرا ميكنند و قطعا همانند تمام هنرمندان ايران و جهان نياز به پشتوانه دارند، پشتوانهاي كه به موجب آن بتوانند آثارشان را در عرصههاي ملي و بينالمللي ارايه دهند.
از نظرگاه شما كه روي موسيقي نواحي كار كردهايد و اين نوع موسيقي دغدغه شما بوده، چطور ميتوان از اين گنجينه بهره برد.
اول از همه نياز است كه با كمك يكديگر بيش از پيش براي ثبت و بررسي موسيقي نواحي ايران قدم برداريم و با كمك گرفتن از اساتيد و پژوهشگراني كه در اين زمينه تجربه بسيار خوبي دارند، در هر منطقه فعاليت مستمر داشته باشيم تا بتوانيم تمام هنرمندان اين حوزه را شناسايي كنيم و آثارشان را ضبط، ثبت و تحليل كنيم و دوم اينكه با بررسي و شناخت دقيق موسيقي هر منطقه، اشاعهدهنده درستي از اين موسيقي باشيم و آن را آنطور كه شايسته است در جامعه ترويج دهيم.
از تجربه خودتان در اين زمينه بگوييد.
من تجربه تدريس شناخت موسيقي نواحي ايران به دانشجويان آهنگسازي را در دانشگاه هنر تهران داشتهام و در ارايه اين درس هميشه تلاش من اين بوده كه با معرفي صحيح اين موسيقي، دانشجويان را به پژوهش در اين حوزه ترغيب كنم البته با در نظر گرفتن اين نكته كه دانشجويان حتما بايد ابتدا در روش پژوهش، علم كافي را به دست آورند سپس در اين راه قدم بردارند. اما از منظر يك آهنگساز بايد بگويم كه من شخصا زماني كه قصد دارم از موسيقي يك منطقه در خلق اثرم الهام بگيرم ابتدا كامل آن موسيقي را بررسي و تحليل ميكنم و از برخورد سطحي با آن خودداري ميكنم چرا كه به عنوان آهنگساز، لزوما نميخواهم تنظيمكننده موسيقي آن منطقه باشم بلكه ميتوان با تكيه بر درونمايه نغمات موسيقي آن منطقه، خالق آثار معاصر با زباني تنيده در اصالت بود كه البته نياز به دقت بسيار و تسلط كافي دارد.
از آنجا كه بخش اعظم هنر و موسيقي نواحي سينه به سينه به ما رسيده، از سويي ما بزرگان اين حوزه را بدون ثبت و بهره بردن كافي از دانششان از دست دادهايم؛ به نظر شما چگونه ميتوان با حفظ اصالت از هنر بازماندگان چيرهدست اين هنر صيانت كرد؟
همانطوركه عرض كردم، اين موسيقي نياز به حمايت همهجانبه دارد تا سبب افزايش اميد و انگيزه به ادامهدهندگان راه موسيقي نواحي ايران شود. با توجه به اينكه فرزندان و شاگردان اساتيد موسيقي نواحي ايران، در حال حاضر اين راه را ادامه ميدهند، وظيفه ماست كه با حمايت و پژوهش اين موسيقي ماندگاري اين گنجينه ارزشمند را تثبيت نماييم همانطوركه تا پيش از اين هم به همت پژوهشگران اين عرصه تعداد بيشماري از آثار اين هنرمندان ضبط و ثبت شده است. من از جانب خودم، جهت حمايت از موسيقي نواحي ايران و معرفي آن به دانشجويان موسيقي و كمك به ارتباط بين دانشكده موسيقي و هنرمندان موسيقي نواحي ايران؛ دو نشست تخصصي بررسي موسيقي نواحي ايران، در دانشكده موسيقي و دانشگاه هنر تهران برگزار كردهام. نشست اول با تمركز بر موسيقي شمال خراسان با اجراي زندهياد بانو خانگُل مِصِرزاده، آقاي عيسي قليپور، آقاي فرهاد باغچقي و آقاي خليل رختياني بود و نشست دوم با تمركز بر موسيقي آذربايجان شرقي با اجراي آقاي عاشيق ايمران حيدري در دانشكده موسيقي دانشگاه هنر تهران برگزار شد. در اين دو نشست، ضمن اجراي قطعات مشخص شده توسط هنرمندان، من به موسيقي آن منطقه و تحليل آثار اجرايي پرداختم كه با استقبال زياد اساتيد و دانشجويان دانشگاه روبرو شد. اين كار باعث شد كه تعدادي از دانشجويان نسبت به فعاليت در اين زمينه مشتاقتر شوند و همانطوركه من نيز در آهنگسازي تعدادي از آثارم از موسيقي نواحي ايران الهام گرفته بودم، نسبت به قبل دانشجويان نيز علاقه بيشتري به الهام از موسيقي نواحي ايران در آثارشان نشان دادند.
متشكرم. در پايان اگر مطلبي داريد، بفرماييد.
اميدوارم كه شاهد درخشش هر چه بيشتر بانوان در عرصه موسيقي به صورت حرفهاي باشيم. ممنونم كه مرا به مصاحبه با روزنامه اعتماد دعوت كرديد.
موسيقي نواحي ايران حتي در سالهاي قبل از شروع فعاليتهاي جدي در اين حوزه مورد توجه من بوده اما شروع بررسي و تحليل من در حوزه موسيقي نواحي ايران به صورت جدي به پاياننامه كارشناسي ارشد آهنگسازيام برميگردد. در آن زمان بسيار دغدغه داشتم كه به عنوان هنرمند موسيقي ايراني بتوانم مقامهاي آوازي موسيقي نواحي ايران را فرا بگيرم كه نه تنها بتوانم اجراكننده آنها باشم و با بررسي، تحليل و ثبت موسيقي نواحي، به بقاي اين موسيقي ارزشمند كمك كنم بلكه بتوانم از درونمايه نغمات آنها هم در آهنگسازي بهره ببرم تا به عنوان يك آهنگساز ايراني هويت خودم را در آثارم نشان دهم.
موسيقي نواحي ايران گنجينه گرانسنگي از هويت ماست و به هيچوجه نميتوان آن را كتمان كرد ... موسيقي نواحي ايران نياز به حمايت بيشتري دارد هر چند در طول سالها اساتيد بيشماري در اين حوزه پژوهشهاي بسيار ارزشمندي انجام دادهاند و ما بايد هميشه قدردان زحمات آنها باشيم اما آنچه امروز ضروري به نظر ميرسد، حمايت است؛ حمايتي كه باعث تشويق ادامهدهندگان راه اين اساتيد شود. اكثر هنرمندان موسيقي نواحي ايران به صورت حرفهاي آثارشان را اجرا ميكنند و قطعا همانند تمام هنرمندان ايران و جهان نياز به پشتوانه دارند، پشتوانهاي كه به موجب آن بتوانند آثارشان را در عرصههاي ملي و بينالمللي ارايه دهند.