• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5024 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۲ شهريور

اندر حكايت عكاسان رنگ‌كار همداني

آلبرت كوچويي

در دهه سي و چهل خورشيدي، برخي كارها در عكاسي، از عجايب هنر و فن در عكاسي بودند. جدا از هنر و فن ظهور و چاپ عكس‌هاي البته سياه و سفيد، فن‌هاي ديگري هم بودند كه به عكس جلوه‌هاي خاص مي‌دادند. عكاس، پشت آن دوربين غول‌آسا مي‌ايستاد كه كيسه‌اي سياه بر آن آويخته بود كه از درون آن، روي شيشه عكس و عكاسي، تنظيمات را شكل بدهد تا بگويد سه، دو، يك و رگلانشور را فشار بدهد و عكس گرفته شود. مراحل بعدي هم همه، به تردستي و فن و هنر عكاس ارتباط داشت. مقدار نور از آگرانديسور كه روي كاغذ حساس تابيده مي‌شود و بعد از ظهور و ثبت عكس، همه مراحلي بود كه تجربه و استادي مي‌طلبيد.
عكاسي استوديويي در استوديو و آتليه و عكاسي در بيرون از استوديو، همه جلوه‌گاه فن و هنر عكاس بودند كه امروز با يك دكمه، همه آنها، روي دوربين‌ها، برنامه‌ريزي شده‌اند. جدا از همه اينها دو كار شكل‌گرفته روي عكس، به راستي كه هنرمندانه و فناورانه بودند. نخستين آنها، روتوش عكس بود. كار روي شيشه عكس و بعد كه البته شد نگاتيو. روتوش‌كار، كسي بود كه پشت دستگاهي كه نگاتيو عكس را در آن مي‌ديد، با مداد مشكي روتوش، نگاتيو را جلايي ديدني مي‌داد. امروز صدها «فيلتر» اين كار شاق را در عكاسي آن هنگام انجام مي‌دهند. هر ترفندي عكاس‌ بخواهد با ده‌ها فيلتر، روي عكس به كار مي‌برد.
در آن روزگار، روتوش كار هنرمند و فناور، ساعت‌ها روي عكس كار مي‌كرد و البته ترفندهايي هم مي‌زد، صورت آبله‌رو و پر از جوش را صفا مي‌داد و آنها را حذف مي‌كرد. گاه خالي هم بر گوشه‌اي از گونه‌ صاحب عكس مي‌كاشت و ده‌ها ترفند ديگر. روتوش‌كار در آن هنگام، به راستي يك هنرمند بود. در آبادن، در همان دهه سي، يك كارگر چاپ عكس كه به مقام رفيع روتوش‌كار رسيد و شهره بود، جوانكي به نام «ميشل عيوض» بود. عكاس‌هاي استوديويي يا آتليه‌اي آبادان مثل عكاسي «يونان»، «نور» يا «شعله» براي قاپيدن او از عكاسي‌ها، سر و دست مي‌شكستند. اما او تا آخرين روزي كه در آبادان بود، در همان عكاسي ماند كه عكاسي را با كارگري شروع كرده بود.
تا آمد تهران و از نام‌آوران استوديوهاي عكاسي آن هنگام «سايه» و «پر»، جذب عكاسي پر و عبدالله مشتعل شد. و تا زماني كه راهي ينگه دنيا شد، با آن ماند. روزي كه ايلوش خوشابه، در بستر خاموشي از سرطان بود، نام «ميشل» را كه مي‌شنود، مي‌گويد او‌ بهترين روتوش‌كار ايران است. ايلوش، بازيگر سينما، با نام او به خواب ابدي رفت. دوست او بود و چه عكس‌هايي از ايلوش را كه او روتوش نكرده بود. عكس‌هايي براي استوديوهاي فيلمبرداري ايتاليا، براي بازي در مجموعه فيلم‌هاي حماسي «ولكان»، «خداي جنگ». ايلوش، همان اميرارسلان مشهور فيلم‌هاي ايراني ما. كار ديگر آن هنگام، رنگي كردن عكس‌هاي سياه و سفيد استوديويي در همان دهه سي و چهل بود. عكس‌هاي سياه و سفيد را با كار روي خود عكس، رنگي مي‌كردند.
شايد از غرايب بود كه اين هنر نقاشي روي عكس چهره را در همدان، «آندره گوالوويچ» كه خود نقاش تحصيلكرده آكادمي هنر مسكو بود، براي عكاسي ايران، رهاورد داشت. با او‌ عكاسان و نقاشان ديگر هم در همان استوديوهاي عكاسي همدان درخشيدند كه از خيل آشوريان بودند. الكس گيورگيز، از نخستين طراحان و گرافيست‌هاي تبليغاتي ايران، يوتام توما، از نخستين نقاشان چهره‌پرداز و عكاسان نامدار در همان همدان‌‌. هانيبال الخاص نقاش نامدار از شاگردان آنها بود. همدان، به همت اين نقاشان، زادگاه عكاسي رنگي يا نقاشي روي عكس‌هاي سياه و سفيد شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون