• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5044 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۹ مهر

درگذشت سازنده نخستين بمب هسته‌اي در جهان اسلام

عبدالقدير خان به مسابقه تسليحاتي در جنوب آسيا دامن زد

آرمين منتظري

عبدالقدير خان كه از او با عنوان پدر برنامه هسته‌اي پاكستان ياد مي‌شد، روز گذشته در سن 85 سالگي از دنيا رفت. خان كه طي چند سال گذشته تحت محافظت‌هاي شديد امنيتي زندگي مي‌كرد به بيماري كوويد19 مبتلا شد و مدتي در بيمارستان بستري بود تا اينكه سرانجام در اسلام‌آباد پاكستان از دنيا رفت. 

عبدالقدير خان از چند جهت، شخصيت ويژه‌اي بود. او از يك جهت در جهان غرب به عنوان دانشمندي هسته‌اي متهم بود كه دانش هسته‌اي را به صورت غيرقانوني به كشورهاي ديگر فروخته است. براي مثال خان متهم بود كه اطلاعات هسته‌اي را به سه كشور ايران، ليبي و كره‌شمالي فروخته است. بعدها آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اعلام كرد كه خان يك شبكه گسترده زيرزميني ايجاد كرده و از طريق اين شبكه به صورت غيرقانوني در 12 كشور فعال است. كمي بعدتر نيز دولت امريكا اعلام كرد كه 13 فرد كه دو نفر از آنها بريتانيايي هستند به ‌علاوه سه شركت فعال و مرتبط با عبدالقدير خان را تحريم كرده است. ويژگي ديگر خان اين بود كه براي نخستين‌بار يك كشور مسلمان را به بمب هسته‌اي مجهز كرد. پاكستان تنها كشور مسلمان در جهان است كه از توانايي هسته‌اي نظامي برخوردار است. 
عبدالقدير خان در سال 1936 در شهر بوپال در بخش انگليسي هند به دنيا آمد. پدرش يك معلم مسلمان بود. او در بخشي از خاطرات خود كه در كتاب «جهادگرايان هسته‌اي» منتشر شده، عنوان مي‌كند كه در سال 1947 يعني زماني كه پاكستان در حال جدا شدن از هند بود، قطارهاي حامل اجساد مسلماناني كه در درگيري‌هاي فرقه‌اي به دست هندوها كشته شده بودند را به چشم خود ديده است. در سال 1952 و پس از پايان دوران دبيرستان، خان هند را به مقصد پاكستان ترك كرد. در قطار يك پليس هندي خودكار طلاي خان را مي‌دزدد. خان همان موقع به يكي از دوستانش مي‌گويد: «هندوها شياد و خبيث هستند. آنها آرزو دارند پاكستان را ازبين ببرند و يك هند واحد بسازند.» در سال 1961 خان براي ادامه تحصيل به برلين مي‌رود و در سال 1963 در دانشگاه فني هلند به نام دانشگاه دلف تحصيل در رشته متالوژي را آغاز مي‌كند. پس از فارغ‌التحصيلي به دانشگاه لووين در بلژيك مي‌رود و دكتراي خود را از اين دانشگاه اخذ مي‌كند. 
سال 1971، پاكستان در جنگ با هند شكست مي‌خورد و كشوري به نام بنگلادش نيز از پاكستان جدا شده و اعلام استقلال مي‌كند. داگلاس فرانتز و كاترين كالينز در كتاب جهادگرايان هسته‌اي مي‌نويسند كه خان از اين اتفاقات آنقدر ناراحت شد كه گريست. در آن زمان او در هلند در شركت وي‌ام‌ف به گروهي پيوست كه روي ساخت سانتريفيوژهاي پيشرفته كار مي‌كردند. هلند برنامه هسته‌اي نظامي نداشت و ساخت اين سانتريفيوژها را براي غني‌سازي اورانيوم در مقياس غيرنظامي آغاز كرده بود. در آنجا بود كه خان به چند و چون كار سانتريفيوژها و طراحي‌شان آشنا شد. خان بعدها متهم شد كه اطلاعات هسته‌اي حساس نظير چگونگي غني‌سازي اورانيوم تا درجه غناي لازم براي ساخت بمب هسته‌اي را همان زماني كه در كنسرسيومي با حضور شركت‌هاي انگليسي، هلندي و آلماني كار مي‌كرده سرقت كرده و به پاكستان برده است. 
وقتي كه سال 1976 خان به پاكستان بازگشت، ذوالفقار علي بوتو، نخست‌وزير وقت پاكستان، خان را مسوول پروژه محرمانه غني‌سازي اورانيوم در پاكستان كرد. در سال 1978، تيم تحقيقاتي عبدالقدير‌ خان به تكنولوژي غني‌سازي اورانيوم دست يافتند و در سال 1984، آنها آماده بودند كه نخستين بمب هسته‌اي پاكستان را آزمايش كنند. 
شايد يكي از دلايل تلاش عبدالقدير خان براي مجهز كردن پاكستان به بمب‌ هسته‌اي علاقه او به پاكستان و نفرتش از هند بود. چه اينكه امروز نيز در پاكستان از او با عنوان يك قهرمان ملي ياد مي‌شود. اما در غرب از او به عنوان دانشمندي خطرناك كه اطلاعات هسته‌اي نظامي را با بي‌مسووليتي دراختيار كشورهاي ديگر قرار مي‌داد، شناخته مي‌شود. خان در آن زمان معتقد بود كه برخورداري از سلاح هسته‌اي بهترين عامل بازدارنده و حافظ امنيت پاكستان است. اما چند سال بعد او نظرش را تغيير داد. در سال 1998 پس از اينكه پاكستان نخستين بمب اتمي‌اش را در پاسخ به آزمايش اتمي هند، رونمايي كرد، خان در مصاحبه‌اي تاكيد كرد كه «هرگز قصد ساخت سلاح هسته‌اي را نداشته است و او را مجبور به اين كار كرده‌اند.» اما اقدامات خان در طول سال‌هايي كه براي پاكستان فعاليت هسته‌اي مي‌كرد، با اين ادعايش تناقض دارد. 
اما در هر صورت خبر مرگ خان در پاكستان موجي از غم و اندوه به جاي گذاشته است. عمران خان، نخست‌وزير پاكستان در يك پست توييتري نوشت: «از مرگ دكتر عبدالقدير خان حقيقتا اندوهگين هستم. تلاش‌هاي فداكارانه‌ او بود كه پاكستان را به قدرت هسته‌اي نظامي تبديل كرد. او براي مردم پاكستان يك نماد ملي است.» حتي عمران خان، نخست‌وزير پاكستان نيز خيلي راحت و با افتخار از مجهز شدن پاكستان به بمب هسته‌اي سخن مي‌گويد! اين نشان‌دهنده اين واقعيت است كه اجماعي ملي در پاكستان بر سر دستيابي به سلاح هسته‌اي وجود داشت و پاكستان احساس مي‌كرد بدون برخورداري از سلاح هسته‌اي نمي‌تواند از خود در مقابل كشور بزرگ و پرجمعيتي مثل هند، دفاع كند. غافل از اينكه حركت پاكستان به سمت سلاح هسته‌اي موجب شد هند نيز به سمت ساخت سلاح حركت كند. در واقع مي‌توان گفت كه عبدالقدير خان يكي از عوامل اشاعه هسته‌اي در جنوب آسيا محسوب مي‌شود. 
البته خان در قبال اين خدمتي كه به پاكستان كرد دردسرهايي هم متحمل شد. پس از اتهامات وارده به خان در خصوص فروش اطلاعات حساس هسته‌اي به ديگر كشورها و پس از افزايش فشارها به او، او در سال 2004 مصاحبه‌اي انجام داد و به جرم خود اعتراف كرد. خان بعد از اينكه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بخشي از دانشمندان هسته‌اي پاكستان را در ليست سياه قرار داد، تصميم به اين اعتراف گرفت. خودش در مصاحبه سال 2008 خود با خبرگزاري فرانسه در اين باره مي‌گويد: «من يك بار با تبديل كردن پاكستان به يك قدرت هسته‌اي نظامي كشورم را نجات دادم و يك بار ديگر هم با اعتراف خودم به كشورم خدمت كردم و همه تقصيرات را خودم به گردن گرفتم.» پس از اين اعتراف در دولت پرويز مشرف، خان به حكم دادگاه به مدت 5 سال تحت بازداشت خانگي قرار گرفت. بعد از پرويز مشرف حصر خانگي او به پايان رسيد و او مي‌توانست آزادانه در پايتخت پاكستان تردد كند اما هميشه محافظان امنيتي همراه او بودند و او هميشه مجبور بود مكان و مقصد خود را به مقامات امنيتي اعلام كند. 
در آن زمان اتهاماتي نيز به ايران وارد شد و ايران متهم شد كه با عبدالقدير خان معامله كرده است. البته ايران هرگز اين اتهامات را نپذيرفته است. اما روايتي كه حسن روحاني در كتاب خاطرات هسته‌اي خود از چگونگي خريد نخستين سانتريفيوژها ارايه مي‌دهد جالب است. به نوشته حسن روحاني ايران نخستين سانتريفيوژها  را از چند دلال در كشورهاي مختلف خريداري كرده بود اما اين سانتريفيوژها به اورانيوم غني‌شده آلوده بوده و نو نبودند. به نوشته روحاني آلودگي آنقدر زياد بود كه مسوولان سازمان انرژي اتمي ايران تعجب كرده بودند و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي نيز در اين خصوص از ايران سوالات جدي مي‌پرسيد. در ادامه با كمك كشورهايي كه ايران تجهيزات غني‌سازي دست دوم را از آنها خريده بود تا حدودي دلايل وجود بخشي از آلودگي‌ها براي آژانس روشن شد، اما نكته جالب در اين ميان همكاري حكومت معمر قذافي رهبر وقت ليبي با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و برچيدن تاسيسات اتمي اين كشور بود. قدافي فروشنده سانتريفيوژها در بازار سياه را به آژانس معرفي كرده بود و آژانس با دستگيري اين فرد در يكي از كشورهاي آسياي جنوب شرقي، به ليست خريدهاي ايران رسيده بود. پيش از اينكه ايران از موضوع مطلع شود، آژانس خواهان توضيح ايران درباره پرداخت سه ميليون دلار بابت يك خريد از بازار سياه شده بود. روحاني مي‌نويسد كه سازمان انرژي اتمي ايران ابتدا گفت كه نقشه‌ها را از اينترنت دانلود كرده است اما پس از آن بازرسان آژانس حتي محل دقيق و كشويي كه اين نقشه در آن قرار داشت را به مقام‌هاي ايراني يادآوري كردند كه باعث تعجب آنها شده بود. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون